عبدالعباس ظهیری؛ سودابه بساک نژاد؛ ذبیح الله عباس پور
چکیده
پیمان شکنی زناشویی یک رابطه عاشقانه یا درگیری عاطفی است که منجر به نقص تعهد رابطه زناشویی و شکل گیری درجاتی از صمیمیت عاطفی و فزیکی با فردی خارج از این رابطه می شود. هدف پژوهش حاضر اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی برسبک های حل تعارض، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی زوجین دارای سابقه پیمان شکنی بود.بدین منظور از بین زوج ...
بیشتر
پیمان شکنی زناشویی یک رابطه عاشقانه یا درگیری عاطفی است که منجر به نقص تعهد رابطه زناشویی و شکل گیری درجاتی از صمیمیت عاطفی و فزیکی با فردی خارج از این رابطه می شود. هدف پژوهش حاضر اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی برسبک های حل تعارض، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی زوجین دارای سابقه پیمان شکنی بود.بدین منظور از بین زوج های دارای سابقه پیمان شکنی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 98 چهار زوج وارد مرحله درمان شدند.در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چند گانه استفاده شد.پروتکل درمانی زوج درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی در دو تا چهار مرحله خط پایه،هشت تا ده جلسه مداخله و دو ماه پیگیری اجرا شد و زوج ها به پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL)، سبک های حل تعارض رحیم در زوجین (ROCI-II) و رضایتمندی زناشویی اِنریچ (EMS)پاسخ دادند.نتایج نشان داد میزان بهبودی در مرحله پس از درمان و پیگیری در رضایت زناشویی در مرحله پس از درمان و پیگیری 76/44و85/45،در حل تعارض و 88/39 و 54/48و در کیفیت زندگی 30/26 و 42/20 بود.بنابراین این رویکرد بر اهداف درمان اثر بخش بوده است. بنابر این از درمان مبتنی بر بهبود زندگی برای افزایش کیفیت زندگی و حل تعارض درافراد با سابقه پیمان شکنی در مراکز مشاوره بهره مند شد.
ماریا غائبی پناه؛ فرناز کشاورزی ارشدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سبک های عشق ورزی و تحریف های شناختی با طلاق عاطفی در زنان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متاهل منطقه 2 شهر تهران در سال 1398 بودند که در دامنه سنی 35 الی 50 سال قرار داشتند. برای انجام این پژوهش، تعداد 150 نفر از طریق روش نمونه گیری دردسترس و براساس معیارهای ورود و ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سبک های عشق ورزی و تحریف های شناختی با طلاق عاطفی در زنان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متاهل منطقه 2 شهر تهران در سال 1398 بودند که در دامنه سنی 35 الی 50 سال قرار داشتند. برای انجام این پژوهش، تعداد 150 نفر از طریق روش نمونه گیری دردسترس و براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب و از آنها خواسته شد نسبت به تکمیل پرسشنامههای طلاق عاطفی(EDQ)، مقیاس عشق استرنبرگ(SSL)، و تحریفهای شناختی بین فردی(ICDS) اقدام نمایند. در نهایت دادهها با روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که طلاق عاطفی با هرکدام از ابعاد سبکهای عشقورزی یعنی عشق صمیمانه، عشق شورآمیز و عشق متعهدانه رابطه منفی معنادار؛ و با هرکدام از ابعاد تحریفهای شناختی یعنی طرد در روابط بینفردی، انتظارات غیرواقعبینانه در روابط و سوءادراک در روابط بین فردی رابطه مثبت معنادار دارد. علاهبراین براساس نتایج دیگر پژوهش، از بین سبک های عشقورزی، "سبک متعهدانه"؛ و از بین تحریف های شناختی، "سوء ادراک در روابط بین فردی"، پیشبینیکننده معنادار طلاق عاطفی در زنان بودند. بنابراین مشاوران و درمانگران می توانند با ارائه مداخلات و آموزشهای به موقع و مناسب در زمینه سبکهای عشقورزی و تحریف های شناختی احتمال بروز طلاق عاطفی را در زنان کاهش دهند.
کبری جانبازفریدونی؛ سعیده بزازیان؛ مهدی پور اصغر؛ جعفر پویامنش
چکیده
تصویر ذهنی از بدن و رضایت زناشویی یکی از مهم ترین مسائل روانشناختی زنان است. نگرش منفی یا مثبت زنان نسبت به تصویر ذهنی از بدن خود بر روابط زناشویی آنان تاثیر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی بر تصویر بدنی و رضایت زناشویی زنان بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل ...
بیشتر
تصویر ذهنی از بدن و رضایت زناشویی یکی از مهم ترین مسائل روانشناختی زنان است. نگرش منفی یا مثبت زنان نسبت به تصویر ذهنی از بدن خود بر روابط زناشویی آنان تاثیر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی بر تصویر بدنی و رضایت زناشویی زنان بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره التیام بابلسر بود و تعداد 22 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر کدام 11 نفر). ابزار پژوهش مقیاس تصویر بدنی لیتلتون (BICI) و رضایت زناشویی انریچ (ESQ-47) بود. داده ها با استفاده از روش کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که هیپنوتیزم درمانی شناختی در افزایش رضایت زناشویی (001/0P<92/17=F) و وبهبود تصویر بدن (005/0P<962/8=F) زنان موثر می باشد. نتیجه گیری می شود که به روش هیپنوتیزم درمانی شناختی می توان از طریق حذف باورهای نادرست، به افزایش دقت و تمرکز، آگاهی و به تبع آن به افزایش رضایت زناشویی و اصلاح تصویر بدنی زنان اقدام نمود.
ژاله کوه بومی؛ محمد قمری؛ سیمین حسینیان
چکیده
شرایط ناشی از کرونا ویروس باعث بروز استرس در افراد شده و آسیبهای زیادی به آنان وارد ساخته است. شرایط آسیبزایی همچون استرس پس از سانحه که ممکن است باعث روابط ناکارآمد و حتی خشونت میان همسران شود. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خشونت خانگی علیه زنان در دوران قرنطینه کرونا ویروس براساس انعطافپذیری شناختی با نقش واسطهای تابآوری ...
بیشتر
شرایط ناشی از کرونا ویروس باعث بروز استرس در افراد شده و آسیبهای زیادی به آنان وارد ساخته است. شرایط آسیبزایی همچون استرس پس از سانحه که ممکن است باعث روابط ناکارآمد و حتی خشونت میان همسران شود. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خشونت خانگی علیه زنان در دوران قرنطینه کرونا ویروس براساس انعطافپذیری شناختی با نقش واسطهای تابآوری انجام شد. پژوهش حاضر جزء مطالعات همبستگی بود. به منظور دستیابی به هدف نمونهای شامل 241 زن متأهل در شهر کرج توسط پرسشنامههای خشونت علیه زنان (VTWI)، انعطافپذیری شناختی (CFI) و مقیاس تابآوری (CD-RISC) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی به روش بارون و کنی (1986) و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. [B1] یافتههای به دست آمده نشان داد که اثر مستقیم و مثبت انعطافپذیری روانشناختی در مؤلفههای ادراک کنترلپذیری، و ادراک توجیه رفتار بر تابآوری معنادار است (0001/0> P < /span>)[B2] . بین تابآوری و خشونت خانگی رابطهی مثبت معناداری وجود دارد (05/0> P < /span>)[B3] . همچنین تابآوری در رابطه بین مؤلفههای ادراک کنترلپذیری و ادراک توجیه رفتار با خشونت خانگی نقش میانجی دارد (05/0> P < /span>)[B4] . با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان نتیجه گرفت انعطافپذیری شناختی، توانایی پیشبینی تابآوری و خشونت خانگی علیه زنان را دارد[B5] .
میترا میرابی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ فریبا حافظی؛ فرح نادری؛ پروین احتشام زاده
چکیده
خانواده یک محیط پر محبت و حمایتکننده برای اعضای خانواده تعریف میکنند، چنانچه خانواده گرفتار کشمکش، کژکاری و خشونت درونی بین افراد شود، جایگاه خود را بهعنوان یک پایگاه عاطفی-روانی برای اعضای خود از دست میدهد. در این میان تعارضات زناشویی یکی از مشکلاتی است که که در تمام دنیا خانوادهها با آن مواجهاند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی ...
بیشتر
خانواده یک محیط پر محبت و حمایتکننده برای اعضای خانواده تعریف میکنند، چنانچه خانواده گرفتار کشمکش، کژکاری و خشونت درونی بین افراد شود، جایگاه خود را بهعنوان یک پایگاه عاطفی-روانی برای اعضای خود از دست میدهد. در این میان تعارضات زناشویی یکی از مشکلاتی است که که در تمام دنیا خانوادهها با آن مواجهاند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و درمان کوتاهمدت راهحلمحور بر بهزیستی روانشناختی و انعطافپذیریکنشی در زنان دارای تعارض زناشویی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مراجعهکننده به مراکز روانشناختی شهر اهواز در سال 1398 بود که تعداد 45 زن به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای تعارضهای زناشویی(MCQ)، بهزیستی روانشناختی (PWB) و انعطافپذیریکنشی (CD-RIS)، استفاده شد. پژوهش حاضر از نظر روش آزمایشی میدانی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش اول، مداخلة طرحواره درمانی هیجان محور (12 جلسه 120 دقیقهای) و گروه آزمایش دوم، درمان کوتاهمدت راهحلمحور (6 جلسه 120 دقیقهای) دریافت کردند و گروه کنترل هیچ نوع مداخلهای دریافت نکردند. نتایج نشان داد که هر دو مداخلة درمانی در افزایش بهزیستی روانشناختی و انعطافپذیریکنشی در زنان دارای تعارض زناشویی مراجعهکننده به مراکز روانشناختی مؤثر واقع شدند. اما بین اثربخشی دو درمان بر بهزیستی روانشناختی و انعطافپذیریکنشی در زنان دارای تعارض زناشویی مراجعهکننده به مراکز روانشناختی، تفاوت معنیداری وجود نداشت. بنابراین میتوان، از طرحواره درمانی هیجانمحور و درمان کوتاهمدت راهحلمحور در جهت افزایش بهزیستی روانشناختی و انعطافپذیریکنشی در زنان بهره برد.