محمد علی بشارت؛ رقیه خواصی؛ خاطره حمیدی؛ مهسا رجایی
چکیده
کمالگرایی معنوی/مذهبی، یکی از تعیینکنندههای سازگاری زوجین است. سلامت معنوی نیز که رابطهای قوی با کمالگرایی معنوی/مذهبی دارد، در تقویت سازگاری زوجین نقشی تعیینکننده ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه کمالگرایی معنوی/مذهبی و سلامت معنوی با سطوح سازگاری زوجین بود. 307 زن و مرد متأهل (148 مرد، 159 زن) از جمعیت عمومی شهر تهران ...
بیشتر
کمالگرایی معنوی/مذهبی، یکی از تعیینکنندههای سازگاری زوجین است. سلامت معنوی نیز که رابطهای قوی با کمالگرایی معنوی/مذهبی دارد، در تقویت سازگاری زوجین نقشی تعیینکننده ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه کمالگرایی معنوی/مذهبی و سلامت معنوی با سطوح سازگاری زوجین بود. 307 زن و مرد متأهل (148 مرد، 159 زن) از جمعیت عمومی شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. از شرکتکنندگان خواسته شد مقیاس کمالگرایی معنوی/مذهبی (SRPS)، مقیاس بهزیستی معنوی (SWBS)، مقیاس استحکام من (ESS) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS)، را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که کمالگرایی معنوی/مذهبی با سازگاری زوجین رابطه مثبت معنادار دارد. نتایج همچنین نشان داد که سلامت معنوی با سازگاری زوجین رابطه مثبت معنادار دارد. بر اساس نقش پیشبین تأیید شده در این پژوهش، میتوان کمالگرایی معنوی/مذهبی و سلامت معنوی را از تعیینکنندههای سازگاری زوجین دانست. یافتههای پژوهش همچنین وجود بعد جدیدی از کمالگرایی، یعنی کمالگرایی معنوی/مذهبی را متمایز از ابعاد کمالگرایی نامعنوی/نامذهبی تأیید میکنند. آموزش و تشویق کمالگرایی معنوی/مذهبی در چهارچوب نظامهای تربیتی از کودکی در خانواده و مدرسه، به تحقق دستاوردهای این نوع از کمالگرایی کمک میکند.
هاجر براتی؛ آرزو باقری کیان
چکیده
رضایت زناشویی نقش مهمی در تداوم زندگی زوجها دارد و مشخص شده است که این سازه با ویژگیهای شغلی و شخصیتی زوجها رابطه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای تعارض کار- خانواده در رابطه بین ویژگی شخصیتی کنشور و رضایت زناشویی بود. نمونه پژوهش142 نفر از زنان و مردان متأهل شاغل در یک سازمان در اصفهان بودند و به سنجههای پژوهش شامل مقیاس ...
بیشتر
رضایت زناشویی نقش مهمی در تداوم زندگی زوجها دارد و مشخص شده است که این سازه با ویژگیهای شغلی و شخصیتی زوجها رابطه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای تعارض کار- خانواده در رابطه بین ویژگی شخصیتی کنشور و رضایت زناشویی بود. نمونه پژوهش142 نفر از زنان و مردان متأهل شاغل در یک سازمان در اصفهان بودند و به سنجههای پژوهش شامل مقیاس ویژگی شخصیتی کنشور (PPS ) باتمن و کرانت، مقیاس رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) و مقیاس تعارض کار- خانواده (WFCS) کارلسون و همکاران پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین ویژگی شخصیتی کنشور با رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار و بین ویژگی شخصیتی کنشور با تعارض کار- خانواده و نیز بین رضایت زناشویی با تعارض کار- خانواده رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد تعارض کار- خانواده در رابطه بین ویژگی شخصیتی کنشور و رضایت زناشویی نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای بهدست آمده، سازمانها میتوانند در مشاغلی که به علت ماهیت ویژه خود امکان ایجاد تعارض کار- خانواده دارند از متصدیان و متقاضیانی با ویژگی شخصیتی کنشور استفاده نمایند. همچنین دستاندرکاران سازمانی میتوانند با برگزاری دورههای آموزشی، فنون مدیریت تعارض را به کارکنان دارای شخصیتهای کنشور آموزش دهند و از این طریق با کاهش تعارض کار- خانواده، رضایت زناشویی را بهبود بخشند.
زهرا کرمانی مامازندی؛ افضل اکبری بلوطبنگان؛ محمدعلی محمدیفر
چکیده
شادکامی یکی از مهمترین عواملی است که موجب استحکام و پایداری رابطه زناشویی میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای بخشش در رابطه بین سازگاری زناشویی، رضایت از زندگی و شادکامی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش حاضر 300 دانشجوی متأهل (170 زن و 130 مرد) دانشگاه آزاد واحد پیشوا بودند. از شرکتکنندگان پژوهش درخواست ...
بیشتر
شادکامی یکی از مهمترین عواملی است که موجب استحکام و پایداری رابطه زناشویی میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای بخشش در رابطه بین سازگاری زناشویی، رضایت از زندگی و شادکامی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش حاضر 300 دانشجوی متأهل (170 زن و 130 مرد) دانشگاه آزاد واحد پیشوا بودند. از شرکتکنندگان پژوهش درخواست شد برای جمعآوری دادهها، پرسشنامههای سازگاری زناشویی اسپانیر (DAS)، بخشش ری (FS)، رضایت از زندگی دینر (SWLS) و شادکامی آکسفورد (OHQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سازگاری زناشویی، رضایت از زندگی و بخشش با شادکامی رابطه معنادار دارد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد سازگاری زناشویی، رضایت از زندگی و بخشش اثرات مستقیم مثبت و معناداری بر شادکامی و نیز سازگاری زناشویی و رضایت از زندگی اثرات مستقیم مثبت و معنیداری بر بخشش دارد. همچنین نتایج مشخص ساخت دو متغیر سازگاری زناشویی و رضایت از زندگی اثرات غیرمستقیم مثبت و معنیداری بر شادکامی دارند. یافتههای بهدست آمده از پژوهش حاضر به تفصیل مورد بحث قرار گرفتند.
فرشته پورمحسنی کلوری؛ نگار ظهری؛ اکبر عطادخت؛ مهری مولائی
چکیده
دلزدگی زناشویی یکی از مهمترین معضلات خانوادهها در دهههای اخیر است و عوامل متعددی در شکلگیری آن سهم دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد تاریک شخصیت، تمایزیافتگی و نقشهای جنسیتی در پیشبینی دلزدگی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود. تعداد 210 نفر (126 مرد و 84 زن متاهل) انتخاب شدند و پرسشنامه سهگاانه تاریک شخصیت ...
بیشتر
دلزدگی زناشویی یکی از مهمترین معضلات خانوادهها در دهههای اخیر است و عوامل متعددی در شکلگیری آن سهم دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد تاریک شخصیت، تمایزیافتگی و نقشهای جنسیتی در پیشبینی دلزدگی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود. تعداد 210 نفر (126 مرد و 84 زن متاهل) انتخاب شدند و پرسشنامه سهگاانه تاریک شخصیت (D3S)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSS)، پرسشنامه نقش جنسیتی (BSRI) و پرسشنامه دلزدگی زناشویی (MBS) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد بین تمایزیافتگی مردان و دلزدگی زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش حاضر مشخص ساخت برای زنان، بین ابعاد تاریک شخصیتی ماکیاولیسم و جامعهستیزی و دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و همچنین زنانگی و مطلوبیت اجتماعی به گونهای منفی و معنادار با دلزدگی زناشویی همبسته بود. نتیجه تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که تمایزیافتگی، مردانگی و مطلوبیت اجتماعی (مؤلفههای نقشهای جنسیتی) سهم معناداری در پیشبینی دلزدگی زناشویی مردان دارند. در مورد زنان نیز ابعاد تاریک شخصیتی ماکیاولیسم و جامعهستیزی به گونهای معنادار، دلزدگی زناشویی را پیشبینی کرد. بر اساس نتایج بهدست آمده میتوان گفت که با ارائه آموزشهای لازم در زمینه ارتقاء خودتمایزیافتگی و نقشهای جنسیتی و برخی ویژگیهای شخصیتی، میتوان از میزان دلزدگی زناشویی در بین زوجین کاست.
مهدی آگاه؛ عزیزاله تاجیک اسماعیلی؛ عبدالرحیم کسایی اصفهانی؛ سمیه عسکریان
چکیده
امروزه زندگی پرهزینه، بالا رفتن سطح توقعات و تغییر نقشهای جنسیتی و سبک زندگی، خانوادهها را به زوجین هر دو شاغل تغییر داده است. بررسی چالشهای این مسئله میتواند در بهداشت روانی جامعه تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه زوجین هر دو شاغل و تک شاغل در ابعاد راهبردهای مقابلهای و تمایزیافتگی بود. جامعه پژوهش شامل فرهنگیان شاغل ...
بیشتر
امروزه زندگی پرهزینه، بالا رفتن سطح توقعات و تغییر نقشهای جنسیتی و سبک زندگی، خانوادهها را به زوجین هر دو شاغل تغییر داده است. بررسی چالشهای این مسئله میتواند در بهداشت روانی جامعه تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه زوجین هر دو شاغل و تک شاغل در ابعاد راهبردهای مقابلهای و تمایزیافتگی بود. جامعه پژوهش شامل فرهنگیان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان کلات بود. از این میان، 146 زوج متأهل (60 زوج هردو شاغل و 86 زوج تک شاغل) انتخاب شدند و به پرسشنامه راهبردهای مقابلهای (CSQ) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد تفاوت معناداری بین گروههای زوجین هر دو شاغل و تک شاغل برحسب زیرمقیاسهای راهبردهای مقابلهای (مسئولیتپذیری، حل مسئله، ارزیابی مجدد و خویشتنداری) وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین گروههای زوجین هر دو شاغل و تک شاغل هر دو گروه در زیرمقیاس جدایی عاطفی تمایزیافتگی وجود دارد. بر اساس یافتهها، میتوان آموزش راهبردهای مقابلهای به زوجین خصوصا زوجین شاغل را توصیه نمود. این راهبردها مانند سپری در رویارویی با چالشها و مشکلات زندگی زوجین حائز اهمیت است. همچنین نظر به تأثیر تمایزیافتگی در سیستم خانواده و نقش آن در کاهش تعارضات خانوادگی و نتایج بهدست آمده در این پژوهش، نیاز به بررسیهای بیشتری در این حوزه وجود دارد.
حسین شاهمرادی؛ مسعود صادقی؛ کوروش گودرزی؛ مهدی روزبهانی
چکیده
میل به طلاق، میزان تمایل و علاقهمندی زوجین به جدا شدن و گسستن روابط زناشویی است. در بررسی علت طلاق توجه به علل فردی و روانشناختی ازجمله میل به طلاق از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکردهای تلفیقی هیجانمدار-گاتمن (GEF) و راهبردی-راهحلمحور (SSF) بر کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی بود. ...
بیشتر
میل به طلاق، میزان تمایل و علاقهمندی زوجین به جدا شدن و گسستن روابط زناشویی است. در بررسی علت طلاق توجه به علل فردی و روانشناختی ازجمله میل به طلاق از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکردهای تلفیقی هیجانمدار-گاتمن (GEF) و راهبردی-راهحلمحور (SSF) بر کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی بود. بدین منظور از بین زوجینی که سال 1397 به مراکز مشاوره شهر پلدختر مراجعه کردند، شش زوج (12 نفر) متقاضی طلاق توافقی انتخاب شدند. در این پژوهش ازطرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. پروتکل درمانی رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن و رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور در دو تا چهار مرحله خط پایه، هشت تا ده جلسه مداخله و سه مرحله پیگیری اجرا شد و زوجها به پرسشنامه میل به طلاق (DDQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد میزان بهبودی در متغیر میل به طلاق در گروه رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن در مرحله پس از درمان و پیگیری، 04/53 و 65 درصد و در گروه رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور، 98/42 و 76/51 درصد بود. بر این اساس هردو رویکرد بر هدفهای درمان تأثیر داشتهاند. بنابراین نتیجه گرفته میشود که برای کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی میتوان از هردو رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن و رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور در جلسات درمانی و مشاروهای استفاده نمود.