محمدعلی بشارت؛ سپیده دهقانی؛ فهیمه سادات تولائیان
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، صفحه 3-18
چکیده
: روانسازههای ناسازگار اولیه از طریق تجربههای کودکی، مخصوصا تجربههای والدین- فرزندان، تشکیل میشوند. این روانسازهها افکار، رفتار و روابط بینشخصی فرد را در ادامه زندگی تحت تاثیر قرار میدهند. کیفیت روابط زوجین از سبکهای والدگری و روانسازههای برخاسته از آنها، تاثیر میپذیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش ...
بیشتر
: روانسازههای ناسازگار اولیه از طریق تجربههای کودکی، مخصوصا تجربههای والدین- فرزندان، تشکیل میشوند. این روانسازهها افکار، رفتار و روابط بینشخصی فرد را در ادامه زندگی تحت تاثیر قرار میدهند. کیفیت روابط زوجین از سبکهای والدگری و روانسازههای برخاسته از آنها، تاثیر میپذیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش واسطهای روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سبکهای والدگری و مشکلات زناشویی بود. سیصد و هفتاد و هشت زن و مرد تهرانی (182 مرد، 196 زن) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکتکنندگان خواسته شد که پرسشنامه اقتدار والدین (PAQ)، فرم کوتاه پرسشنامه روانسازه یانگ (YSQ-SF) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک والدگری اقتداری والدین و مشکلات زناشویی فرزندان رابطه منفی معنادار و بین سبکهای والدگری آمرانه، سهلگیرانه و مسامحهکارانه والدین و مشکلات زناشویی فرزندان رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج این پژوهش، روانسازههای ناسازگار اولیه با مشکلات زناشویی رابطه مثبت معنادار داشتند. تحلیلهای آماری همچنین نشان داد که روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سبکهای والدگری و مشکلات زناشویی نقش واسطهای دارند. بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که بعضی از سبکهای والدگری ممکن است باعث شکلگیری روانسازههای ناسازگار اولیه شوند و از طریق همین روانسازهها در مراحل بعدی زندگی زمینه مشکلات زناشویی و نارضایتیهای زوجین و خانوادهها را فراهم سازند.
سعیده بزازیان؛ یدالله رجائی؛ لیلا افسری
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، صفحه 19-28
چکیده
گرایش به مواد مخدر یکی از معضلات جامعه امروزی به خصوص در نسل جوان است. عوامل خطر ساز و بازدارنده فردی، خانوادگی و اجتماعی درگرایش به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی موثرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش بازدارنده باورهای مذهبی و پیوند با خانواده در گرایش دانشجویان به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی بود. در راستای این هدف کلی، نمونه ای متشکل ...
بیشتر
گرایش به مواد مخدر یکی از معضلات جامعه امروزی به خصوص در نسل جوان است. عوامل خطر ساز و بازدارنده فردی، خانوادگی و اجتماعی درگرایش به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی موثرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش بازدارنده باورهای مذهبی و پیوند با خانواده در گرایش دانشجویان به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی بود. در راستای این هدف کلی، نمونه ای متشکل از 600 نفر (168 دختر، 287 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی- واحد ابهر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. از آزمودنیها خواسته شد پرسشنامه وضعیت مصرف مواد و مشروبات الکلی (SCSQ)، زیرمقیاس پیوند با خانواده پرسشنامه عوامل خطر ساز و محافظت کننده مصرف مواد (RPFI)و پرسشنامه جهتگیری مذهبی (RBS) را تکمیل کنند. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد باورهای مذهبی و پیوند با خانواده با گرایش به مصرف سیگار، مواد مخدر و مشروبات الکلی رابطه منفی دارند. باورهای مذهبی و پیوند با خانواده میتوانند مصرف سیگار، گرایش به مواد مخدر و گرایش به مشروبات الکلی را تبیین کنند. با توجه به اهمیت نقش باورهای مذهبی و پیوند با خانواده در گرایش دانشجویان به مواد مخدر و مشروبات الکلی، نتایج پژوهش حاضر میتواند در زمینه برنامهزیری و اتخاذ سیاستهای مقتضی جهت اریه برنامههای آموزشی موزشی به خاوناده آآموممورررر ررربه خانوادهها و جوانان مفید باشد.
مسعود صادقی؛ مریم فاتحیزاده؛ سید احمد احمدی؛ فاطمه بهرامی؛ عذرا اعتمادی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، صفحه 29-40
چکیده
کشف معیارها و ویژگیهای خانواده سالم از نظر مفهومی و مبانی درمانی مهم است. این پژوهش با هدف تدوین مدلی از خانواده سالم در جامعه ایرانی به روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. در مرحله کیفی ابتدا جلسات مصاحبه توسط پژوهشگران با زوجین و متخصصان خانواده انجام گرفت و معیارها و ویژگیهای خانواده سالم بر اساس نظر زوجین ...
بیشتر
کشف معیارها و ویژگیهای خانواده سالم از نظر مفهومی و مبانی درمانی مهم است. این پژوهش با هدف تدوین مدلی از خانواده سالم در جامعه ایرانی به روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. در مرحله کیفی ابتدا جلسات مصاحبه توسط پژوهشگران با زوجین و متخصصان خانواده انجام گرفت و معیارها و ویژگیهای خانواده سالم بر اساس نظر زوجین و متخصصان خانواده استخراج شد. در ادامه، پژوهشهای انجام گرفته در زمینه خانواده سالم مورد بررسی قرار گرفت و مقولههای مرتبط با خانواده سالم استخراج گردید. در مرحله دوم پژوهش که به روش کمی انجام شد، مدل تدوین شده بهصورت میدانی جهت برازش بررسی شد. در تجزیه و تحلیل متن مصاحبه با زوجین درکدگذاری باز 83 مقوله و در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی 19 مقوله، در تجزیه و تحلیل متن مصاحبه با متخصصان خانواده در کدگذاری باز 106 مقوله و در کدگذاری محوری 21 مقوله و از تجزیه و تحلیل کیفی پژوهشها پیرامون خانواده سالم نیز 114 مقوله بهدست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 20 مقوله قرار داده شدند. سپس با استفاده از سهسویهسازی (مثلثسازی) بر اساس مقولههای مستخرج از مصاحبه با متخصصان خانواده، زوجین و پژوهشها، مدل خانواده سالم در 14 بعد تدوین شد. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که مدل ارایه شده به روش کیفی برای خانواده سالم با دادههای میدانی برازش دارد و ساختار عاملی مفروض مورد تایید قرار گرفت.
رضا خجستهمهر؛ عباس امانالهی؛ اسماعیل زهرهای؛ غلامرضا رجبی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، صفحه 41-52
چکیده
: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبکهای دلبستگی (اضطرابی و اجتنابی) و اِسنادهای ارتباطی (اِسناد علّی و اِسناد مسوولیت) با خشونت علیه زنان بود. 130 زن خشوتدیده مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی شهر شیراز به پرسشنامه تجدید نظر شده تجارب در روابط نزدیک (ECR-R)، مقیاس اِسنادهای ارتباطی (RAM) و پرسشنامه خشونت نسبت به زنان (VTWI) پاسخ دادند. نتایج ...
بیشتر
: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبکهای دلبستگی (اضطرابی و اجتنابی) و اِسنادهای ارتباطی (اِسناد علّی و اِسناد مسوولیت) با خشونت علیه زنان بود. 130 زن خشوتدیده مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی شهر شیراز به پرسشنامه تجدید نظر شده تجارب در روابط نزدیک (ECR-R)، مقیاس اِسنادهای ارتباطی (RAM) و پرسشنامه خشونت نسبت به زنان (VTWI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین هر یک از متغیرهای پیشبین دلبستگی اضطرابی، دلبستگی اجتنابی، اِسناد علّی و اِسناد مسوولیت، با خشونتدیدگی زنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای پیشبین دلبستگی اضطرابی، دلبستگی اجتنابی، اِسناد علّی و اِسناد مسوولیت، بخشی از واریانس خشونت علیه زنان را تبیین میکنند. بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که ترس فراگیر از طرد شدن و وابستگی بیش از حد به همسر در افراد اضطرابی، گریزان بودن از صمیمت و دوریگزینی از شوهر در افراد اجتنابی، تمرکز بیش از حد به رفتارهای منفی همسر در زنان با اِسنادهای علّی و همچنین به دنبال مقصر بودن و سرزنش کردن همسر در زنان با اِسنادهای مسوولیت میتواند زمینههای خشونت علیه زنان را به وجود آورد. نتایج پژوهش حاضر میتواند به درمانگران جهت شناسایی عوامل موثر در زمینهی خشونت علیه زنان کمک کند. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که به وجود آمدن خشونت علیه زنان فقط محدود به نقش مردان نمیشود، بلکه زنان و ویژگیهای ارتباطی آنها نقش بسیاری در ایجاد این معضل دارند.
جواد خدادادی سنگده؛ سید عبدالحسین تولائیان؛ مصطفی بلقانآبادی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، صفحه 53-62
چکیده
تولد هر کودک دارای نیازهای ویژه، والدین و خانوادهها را با مشکلات جدیدی مواجه میسازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رواندرمانی مثبتنگر به شیوه گروهی بر افزایش شادکامی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون- 45 روز پیگیری با گروه کنترل بود. به این منظور، 20 مادر دارای ...
بیشتر
تولد هر کودک دارای نیازهای ویژه، والدین و خانوادهها را با مشکلات جدیدی مواجه میسازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رواندرمانی مثبتنگر به شیوه گروهی بر افزایش شادکامی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون- 45 روز پیگیری با گروه کنترل بود. به این منظور، 20 مادر دارای کودکان با نیاز ویژه ساکن شهرستان مشهد انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (10 نفر در هر گروه). گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر هفته یک جلسه به مدت 90 دقیقه) تحت رواندرمانی گروهی مثبتنگر قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبتنگر به شیوه گروهی بر افزایش شادکامی مادران موثر بوده است. از اینرو به کارگیری رواندرمانی گروهی مثبت نگر میتواند برای ارتقای سلامت روانی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه موثر باشد.
جلال مرادیان؛ سیروس عالیپور؛ منیجه شهنی ییلاق
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، صفحه 63-74
چکیده
خانواده مهمترین محیط اجتماعی است که بر رشد افراد تاثیر میگذارد. فرد نه تنها از نظر جسمی و زیستی بلکه از نظر شخصیتی نیز تحت تاثیر تجارب اولیه خود در محیط خانواده قرار میگیرد. هدف از پژوهش حاضر آزمایش مدل رابطه علّی بین سبکهای فرزندپروری و عملکرد تحصیلی با واسطه خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانشجویان بود. 236 دانشجوی ...
بیشتر
خانواده مهمترین محیط اجتماعی است که بر رشد افراد تاثیر میگذارد. فرد نه تنها از نظر جسمی و زیستی بلکه از نظر شخصیتی نیز تحت تاثیر تجارب اولیه خود در محیط خانواده قرار میگیرد. هدف از پژوهش حاضر آزمایش مدل رابطه علّی بین سبکهای فرزندپروری و عملکرد تحصیلی با واسطه خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانشجویان بود. 236 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز ( 119 دختر، 117 پسر) به پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند (BPSQ)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (ASES) و آزمون انگیزه پیشرفت (AMT) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدر اثر مستقیم مثبت و معنادار و سبک فرزندپروری مستبد اثر مستقیم منفی و معنادار بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت دارند. سبک فرزندپروری آسانگیر اثر مستقیم منفی معنادار بر خودکارآمدی تحصیلی داشت اما اثر معنادار بر انگیزه پیشرفت نداشت. همچنین خودکارآمدی تحصیلی اثر مستقیم مثبت و معنادار بر عملکرد تحصیلی دارد اما بین انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین، نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش کافی برخوردار نیست، برازش بهتر از طریق حذف مسیر غیرمعنادار سبک فرزندپروری آسانگیر به انگیزه پیشرفت حاصل شد. به علاوه، اثرات غیرمستقیم کلی سبکهای فرزندپروری مقتدر، مستبد و آسانگیر با عملکرد تحصیلی با واسطه انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی معنادار بودند.