سید محمد حسین خاتمی؛ فاطمه بیانفر؛ سید موسی طباطبایی
چکیده
طلاق عاطفی از مهمترین آسیبها و عوامل از هم گسیختگی خانواده است که بسیاری از خانوادهها با آن مواجهاند. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر پدیدآیی طلاق عاطفی اهمیت بسزایی دارد. آگاهی از شیوه عملکرد و رابطه این متغیرها با یکدیگر در حوزه پیشگیری از طلاق عاطفی میتواند روابط عاطفی زوجین را بهبود بخشد و زوجین را از اقدام به طلاق قانونی ...
بیشتر
طلاق عاطفی از مهمترین آسیبها و عوامل از هم گسیختگی خانواده است که بسیاری از خانوادهها با آن مواجهاند. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر پدیدآیی طلاق عاطفی اهمیت بسزایی دارد. آگاهی از شیوه عملکرد و رابطه این متغیرها با یکدیگر در حوزه پیشگیری از طلاق عاطفی میتواند روابط عاطفی زوجین را بهبود بخشد و زوجین را از اقدام به طلاق قانونی باز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای قاطعیت جنسی در رابطه بین خودکارآمدی جنسی و طلاق عاطفی بود. 295 نفر از زنان متأهل شهرهای گناباد، سبزوار و نیشابور در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان شاخص احقاق جنسی هالبرت (HISA)، پرسشنامه خودکارآمدی جنسی (SSQ) و مقیاس طلاق عاطفی (EDS) را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش نشان داد که متغیر خودکارآمدی جنسی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد مسیر خودکارآمدی جنسی به طلاق عاطفی منفی و معنادار و مسیر خودکارآمدی جنسی به قاطعیت جنسی مثبت و معنادار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که قاطعیت جنسی در رابطه بین خودکارآمدی جنسی و طلاق عاطفی نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نقش قاطعیت جنسی و خودکارآمدی جنسی را در بروز و تداوم طلاق عاطفی تایید کرد. درنتیجه میتوان بیان کرد که با ارائه آموزشهای لازم به خانوادهها در جهت بهبود رفتارهای جنسی در زوجینی که مشکل طلاق عاطفی دارند میتوان تا حدودی طلاق عاطفی را کاهش داد.
سیده سمیه هاشمی زاده آلهاشم؛ محمدرضا تمنایی فر؛ اعظم منصوری نیک
چکیده
خانواده نقش مهمی در تامین سلامت روان اعضای خود دارد. چنانچه این محیط دچار تعارضات شود، اهمیت خود به عنوان یک پایگاه عاطفی و روانی را از دست می دهد. تعارضات زناشویی به عنوان یکی از شایعترین مشکلات در حوزه خانواده شناسایی شده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر زوج درمانی طرحواره محور بر سکوت زناشویی و باجگیری عاطفی در زنان با تعارضات زناشویی ...
بیشتر
خانواده نقش مهمی در تامین سلامت روان اعضای خود دارد. چنانچه این محیط دچار تعارضات شود، اهمیت خود به عنوان یک پایگاه عاطفی و روانی را از دست می دهد. تعارضات زناشویی به عنوان یکی از شایعترین مشکلات در حوزه خانواده شناسایی شده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر زوج درمانی طرحواره محور بر سکوت زناشویی و باجگیری عاطفی در زنان با تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره گلستان زندگی منطقه 2 شهر تهران بود که تعداد 30 زن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های سکوت زناشویی، باجگیری عاطفی (FOG) و تعارضات زناشویی(MCQ) استفاده گردید. گروه آزمایش زوج درمانی طرحواره محور را در 10 جلسه دریافت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و به روش تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین میانگین نمرات دو گروه کنترل و آزمایش در سکوت زناشویی و باجگیری عاطفی تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر این مداخله درمانی منجر به کاهش سکوت زناشویی و باجگیری عاطفی شده است. بر اساس این یافته ها می توان از رویکرد زوج درمانی طرحواره محور جهت کاهش مشکلات بین زوجین دارای تعارض خصوصاً سکوت زناشویی و باجگیری عاطفی استفاده نمود.
رضا خجسته مهر؛ زهرا خرسندی؛ ذبیح الله عباسپور
چکیده
یافتن متغیرهای مؤثر در موفقیت ازدواج همواره مورد توجه مشاوران و رواندرمانگران بوده است. اخلاق رابطهای به اعتماد، عدالت، وفاداری، مسئولیتپذیری و استحقاق (شایستگی) در روابط اشاره دارد و منصفانه بودن روابط را تحت تأثیر قرار میدهد. دارای دو بعد عمودی (اخلاق در خانواده اصلی) و افقی (روابط بین همسران) است. هدف پژوهش حاضر تعیین اخلاق ...
بیشتر
یافتن متغیرهای مؤثر در موفقیت ازدواج همواره مورد توجه مشاوران و رواندرمانگران بوده است. اخلاق رابطهای به اعتماد، عدالت، وفاداری، مسئولیتپذیری و استحقاق (شایستگی) در روابط اشاره دارد و منصفانه بودن روابط را تحت تأثیر قرار میدهد. دارای دو بعد عمودی (اخلاق در خانواده اصلی) و افقی (روابط بین همسران) است. هدف پژوهش حاضر تعیین اخلاق رابطهای بهعنوان پیشبین موفقیت و شکست ازدواج زنان بود. جامعه موردمطالعه در پژوهش حاضر زنان متقاضی طلاق و عادی شهر اهواز بودند. نمونه پژوهش شامل 150 زن متقاضی طلاق و 150 زن عادی بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان مقیاس اخلاق رابطهای و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته را تکمیل کردند. در این پژوهش برای تحلیل دادهها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج نشان داد که ترکیب خطی مؤلفههای اخلاق رابطهای در خانواده اصلی و مؤلفههای اخلاق رابطهای در روابط زناشویی پیشبین قوی موفقیت و شکست ازدواج زنان بود و روش تحلیل ممیز تفکیکی نشان داد که مؤلفههای عدالت و انصاف، وفاداری و استحقاق در خانواده اصلی و مؤلفههای عدالت و انصاف و وفاداری در روابط زناشویی هرکدام بهتنهایی موفقیت و شکست ازدواج را بهخوبی از هم تفکیک کردند؛ اما مؤلفه استحقاق در روابط زناشویی بهتنهایی قادر به تفکیک موفقیت و شکست ازدواج نبود. اخلاق رابطهای افقی نسبت به اخلاق رابطهای عمودی نیز قدرت پیشبین قویتری دارد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اخلاق رابطهای نقش تعیینکنندهای در پیشبینی کارکردهای خانواده و ماندگاری روابط زناشویی دارد. بر این اساس با توجه به تأثیر اخلاق رابطهای پیشنهاد میشود که متغیر مذکور در پایداری ازدواج مورد توجه قرار گیرد.
وحیده باباخانی
چکیده
خیانت زناشویی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل آسیبرسان برای زوجها و خانوادهها و همچنین پدیدهای رایج برای درمانگران حوزه خانواده و ازدواج مطرح است و تأثیر بسزایی بر همسر آسیبدیده از خیانت میگذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و خودکنترلی زنان خیانتدیده انجام شد. پژوهش ...
بیشتر
خیانت زناشویی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل آسیبرسان برای زوجها و خانوادهها و همچنین پدیدهای رایج برای درمانگران حوزه خانواده و ازدواج مطرح است و تأثیر بسزایی بر همسر آسیبدیده از خیانت میگذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و خودکنترلی زنان خیانتدیده انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. از تمامی زنان خیانتدیده که در 6 ماه اول سال 1398به دفتر مشاوره خانواده در منطقه 3 شهر تهران مراجعه کردند، 34 زن بهصورت دردسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. از شرکتکنندگان پژوهش درخواست شد ابزار جمعآوری دادهها شامل مقیاسهای تحمل پریشانی (DTS) و خودکنترلی (CSC) را در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کنند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل پریشانی و خودکنترلی زنان خیانتدیده تأثیر معناداری (0001/0 =p < /span> ) دارد. با توجه به یافتههای بهدستآمده در این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) میتواند بهعنوان یک روش مداخلهای برای خیانت زناشویی بهعنوان یکی از روشهای مداخله در جلسات درمانی و مشاورهای مورد استفاده قرار گیرد.
عاطفه تقی زاده چیمه؛ سمیه رباط میلی
چکیده
ازدواج بهعنوان مبدا تشکیل خانواده، پرورشدهنده شخصیت آدمی است و بهعنوان یک گروه کوچک طبیعی پیوسته موردتوجه بوده است. از میان تمام روابط مهم در زندگی، رابطة زناشویی از پراهمیتترین روابط برای بهزیستی انسانهاست. یک رابطة زناشویی مطلوب یک رابطة صمیمی و قابلاعتماد است که احساس عمیقی از ارتباط و تعلق را ایجاد میکند. پژوهش حاضر ...
بیشتر
ازدواج بهعنوان مبدا تشکیل خانواده، پرورشدهنده شخصیت آدمی است و بهعنوان یک گروه کوچک طبیعی پیوسته موردتوجه بوده است. از میان تمام روابط مهم در زندگی، رابطة زناشویی از پراهمیتترین روابط برای بهزیستی انسانهاست. یک رابطة زناشویی مطلوب یک رابطة صمیمی و قابلاعتماد است که احساس عمیقی از ارتباط و تعلق را ایجاد میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عزتنفس و رضایت زناشویی با میانجیگری ناگویی هیجانی و مهارت-های ارتباطی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان متأهل دانشگاههای شهر تهران که حداقل یک سال از زمان عقدشان گذشته بود تشکیل دادند که از میان آنها تعداد 212 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ (EMS)، عزتنفس روزنبرگ (SES) ، ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و مهارتهای ارتباطی کویین دام (CSTR) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.) 62/1=df/2، 975/0= CFI، 966/0= GFI و 054/0= RMSEA). نتایج نشان داد که مهارتهای ارتباطی اثر مثبت و ناگویی هیجانی اثر منفی و معناداری بر رضایت زناشویی دارند. مهارتهای ارتباطی رابطه بین عزتنفس و رضایت زناشویی را به طور مثبت و معنادار میانجیگری میکند و عزتنفس با میانجیگری ناگویی هیجانی توانست به طور مثبت بر رضایت زناشویی اثر بگذارد (P<0.05) نتایج همچنین نشان داد عزت نفس به صورت مثبت و معنادار با رضایت زناشویی رابطه دارد. با توجه به اینکه رضایت زناشویی از مهمترین تعیینکنندههای کارایی یک خانواده است، توجه به عوامل مؤثر بر آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
حبیب جوکار؛ زهرا یوسفی؛ هاجر ترکان
چکیده
یکی از مشکلات قابلتوجه در بین جوانان ایرانی چه پسر و چه دختر تأخیر در ازدواج است که بهنوبه خود منشأ آسیبهای اجتماعی بسیاری است و باعث نگرانی خانوادهها و متولیان امور جوانان شده است. ازاینرو شناسایی ریشههای این مشکل بهطور عمیق میتواند راهگشا باشد. بنابراین هدف این مطالعه شناسایی مؤلفههای موثر بر ازدواجهای ...
بیشتر
یکی از مشکلات قابلتوجه در بین جوانان ایرانی چه پسر و چه دختر تأخیر در ازدواج است که بهنوبه خود منشأ آسیبهای اجتماعی بسیاری است و باعث نگرانی خانوادهها و متولیان امور جوانان شده است. ازاینرو شناسایی ریشههای این مشکل بهطور عمیق میتواند راهگشا باشد. بنابراین هدف این مطالعه شناسایی مؤلفههای موثر بر ازدواجهای نابههنگام در بین پسران مجرد ایرانی بود که به روش تحلیل محتوای هدایتشده انجام شد. در این مطالعه 14 نفر از پسران 30 تا 38 ساله تحصیلکرده و مجرد در شهر بوشهر که هنوز مجرد بودند، به شکل هدفمند انتخاب شدند و در این زمینه مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها به روش تحلیل مضمون انجام شد که منجربه شناسایی سه مضمون فراگیر شد که عبارت بودند از: داشتن خانواده بیتوجه به زوجیت فرزند، داشتن شخصیت فردیتطلب و زندگی در جامعه مشوق تجرد. با توجه به این یافتهها میتوان گفت در شکلگیری تجرد نابههنگام سه مؤلفه مهم شخصیت، خانواده و جامعه مشوق تجرد نیاز است؛ بنابراین بهبود آن نیز در گرو اصلاحات چندبعدی با توجه به موارد اشاره است. پیشنهاد میشود که با استفاده از الگوی مستخرج از این پژوهش بستههای آموزشی پیشگیری از تجرد نابههنگام برای جوانان در شرف ازدواج تهیه و به آنها ارائه شود.
زینب محمدی؛ فرهاد اصغری؛ عبدالناصر جوان مجرد
چکیده
کیفیت زندگی جنسی بهعنوان یکی از مؤلفههای مرتبط با زندگی زناشویی میتواند تحت تأثیر عوامل روانشناختی و جنسی همچون بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی جنسی باشد. همچنین بهزیستی ذهنی میتواند بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی جنسی اثرگذار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی جنسی در ارتباط بین بهزیستی ذهنی و کیفیت ...
بیشتر
کیفیت زندگی جنسی بهعنوان یکی از مؤلفههای مرتبط با زندگی زناشویی میتواند تحت تأثیر عوامل روانشناختی و جنسی همچون بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی جنسی باشد. همچنین بهزیستی ذهنی میتواند بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی جنسی اثرگذار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی جنسی در ارتباط بین بهزیستی ذهنی و کیفیت زندگی جنسی زنان بود. روش پژوهش حاضر همبستگی است و از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان متأهل شهر رشت در سال 1401 تشکیل میدهند. در پژوهش حاضر 250 نفر با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند و به پرسشنامه کیفیت زندگی جنسی، مقیاس بهزیستی ذهنـی و پرسشنامه خودکارآمدی جنسی پاسخ دادند. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزارهای Spss و Amos تجزیهوتحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که تمامی شاخصهای مدل از برازش معتبر برخوردار هستند (46/2=X2/df، 01/0=RMSEA، 99/0=GFI، 97/0=AGFI، 99/0=NFI، 99/0=IFI، 99/0=TLI، 99/0=CFI) و خودکارآمدی جنسی در ارتباط بین بهزیستی ذهنی و کیفیت زندگی جنسی زنان نقش میانجی دارد (01/۰>P، 14/0=β). یافتههای پژوهش نشانگر نقش میانجی خودکارآمدی جنسی در ارتباط بین بهزیستی ذهنی و کیفیت زندگی جنسی زنان است، بنابراین با افزایش بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی جنسی میتوان کیفیت زندگی جنسی زنان را بهبود داد و درنتیجه عملکرد خانواده نیز به صورت مثبت ارتقا پیدا میکند.
صغری استوار؛ چنگیز رحیمی؛ محبوبه فولادچنگ
چکیده
: امروزه برای اکثر افراد در جوامع مختلف فرایند انتخاب همسر مسئلهای مهم و مشکل است. انتخاب فرد مناسب برای ازدواج یکی از پراسترسترین تصمیمات فرد در طول زندگی میباشد. افراد برای یافتن فرد مناسب ازدواج به شدت تلاش و سعی میکنند پیش از ازدواج دریابند آیا انتخاب صحیحی کردهاند؟ اما متأسفانه زیربنای اساسی تلاش افراد در انتخاب ...
بیشتر
: امروزه برای اکثر افراد در جوامع مختلف فرایند انتخاب همسر مسئلهای مهم و مشکل است. انتخاب فرد مناسب برای ازدواج یکی از پراسترسترین تصمیمات فرد در طول زندگی میباشد. افراد برای یافتن فرد مناسب ازدواج به شدت تلاش و سعی میکنند پیش از ازدواج دریابند آیا انتخاب صحیحی کردهاند؟ اما متأسفانه زیربنای اساسی تلاش افراد در انتخاب فرد مناسب از باورها یا انتظارات غیر واقعی نشأت میگیرد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج بر اساس مدل لارسون بر باورهای محدودکننده نسبت به انتخاب همسر در دانشجویان بود. این تحقیق از نوع آزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون با گر وه کنترل بود. بدین منظور از بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز از طریق فراخوان جهت شرکت در کارگاه آموزش پیش از ازدواج دعوت به عمل آمد. از بین افراد ثبتنام کننده 60 نفر جهت نمونه، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش و کنترل، ابتدا بر روی هر دو گروه پیشآزمون اجرا گردید. سپس مداخله آزمایشی بر روی گروه آزمایش اعمال گردید و پس از اتمام آن، از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از مقیاس نگرش به نحوه انتخاب همسر .(ARMS) یافته ها نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و گروه کنترل از نظر زیر مقیاس های عشق باوری، تجربه محوری، ایده آل گرایی، آسان بینی و خوش باوری تفاوت معنی داری وجود دارد ولی در زیر مقیاس متضادجویی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش و اهمیت باورهای منطقی و کارآمد در استحکام خانواده، آموزشهایی در زمینه نحوه انتخاب همسر ضروری به نظر می رسد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که نتایج این گونه تحقیقات در اختیار مراکز و سازمانهای مختلف مربوطه قرار گیرد تا آنها بتوانند بر اساس نتایج پژوهش، برنامه ریزی مناسبی داشته باشند.
اصغر دادخواه؛ فاطمه شعاعی؛ ستوده افروز
چکیده
: شیوه ازدواج و نسبت خانوادگی زوجین و خانوادههای آنان ازجمله مواردی است که میتواند با شناخت اولیه آنان از یکدیگر و سازگاری و رضایت زناشویی مرتبط باشد. پژوهش حاضر به مقایسه رضایتمندی زوجیت در افراد با ازدواجهای خویشاوندی و غیرخویشاوند میپردازد. بدینمنظور 120 آزمودنی (در هر گروه 60 نفر) انتخاب شد و با استفاده از مقیاس رضایتمندی ...
بیشتر
: شیوه ازدواج و نسبت خانوادگی زوجین و خانوادههای آنان ازجمله مواردی است که میتواند با شناخت اولیه آنان از یکدیگر و سازگاری و رضایت زناشویی مرتبط باشد. پژوهش حاضر به مقایسه رضایتمندی زوجیت در افراد با ازدواجهای خویشاوندی و غیرخویشاوند میپردازد. بدینمنظور 120 آزمودنی (در هر گروه 60 نفر) انتخاب شد و با استفاده از مقیاس رضایتمندی زوجیت افروز ((AMSS مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد، هرچند میان نمره کل رضایتمندی زوجیت در افراد با ازدواجهای خویشاوندی در مقایسه با افراد با ازدواج غیرخویشاوندی اختلاف معناداری وجود ندارد، اما در سطح زیرمقیاسها، میان نمرات افراد با ازدواجهای غیرخویشاوندی در زیرمقیاس حل مساله، رضایتمندی، مطلوباندیشی و مهارتهای ارتباطی میان زوجین با ازدواجهای خویشاوندی و غیرخویشاوندی اختلاف معناداری دیده شد. با درنظرگرفتن این موضوع بهنظر میرسد ارائه آموزشها و مشاورههای خانوادگی در راستای بهبود مهارتهای ارتباطی و مهارتهای حل مساله در میان افراد با ازدواجهای خویشاوندی بیش از پیش باید موردتوجه قرار گیرد. بهویژه آنکه، روابط خانوادگی بیشتر در بین این زوجین در برخی موارد میتواند درصورت عدم مدیریت صحیح موجب سوتفاهمها و اختلافاتی شود که سبب تضعیف تعاملات زوجین میشود. ازجمله دلایل ضعف در مهارتهای ارتباطی بهنوبه خود میتواند ناتوانی در بکارگیری روشهای حل مساله درست است که از طریق آموزش و مشاوره میتوان تا حدود زیادی آنها را کنترل و مدیریت نمود.
رضا خجسته مهر؛ سارا شیرمردی؛ کیومرث بشلیده
چکیده
ررفضیلت ها که همان نقاط قوت یا ویژگیهای شخصیتی تعریف می شوند، امکان زندگی خوب یا زندگی با ارزش را فراهم می کنند و بر کیفیت روابط زناشویی اثر می گذارند. پروفایل فضیلت های زناشویی (MVP) شامل ماده هایی است که سطوح فردمحور و دیگرمحور فضیلت های زناشویی را در رابطه زناشویی می سنجد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ویژگی های روان سنجی پروفایل فضیلت ...
بیشتر
ررفضیلت ها که همان نقاط قوت یا ویژگیهای شخصیتی تعریف می شوند، امکان زندگی خوب یا زندگی با ارزش را فراهم می کنند و بر کیفیت روابط زناشویی اثر می گذارند. پروفایل فضیلت های زناشویی (MVP) شامل ماده هایی است که سطوح فردمحور و دیگرمحور فضیلت های زناشویی را در رابطه زناشویی می سنجد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ویژگی های روان سنجی پروفایل فضیلت های زناشویی بود. به منظور دستیابی به این هدف، 228 شرکت کننده ی متاهل (111زن و 109 مرد) به پروفایل فضیلت های زناشویی((MVP پاسخ دادند. یافته ها ساختار پنج عاملی MVP را تایید کردند. یافته ها همچنین نشان داد که پروفایل فضیلت های زناشویی از روایی سازه همگرا و پایایی مطلوبی برخوردار است. بنابراین، استفاده از این سنجه به پژوهشگران حوزه خانواده درمانی و ازدواج و به زوج درمانگران و مربیان برنامه های آموزش ارتباط زنان و شوهران توصیه می شود.
سیده فاطمه آگاه؛ پرویز آزادفلاح
چکیده
نظریهها و مطالعات تجربی در زمینه تحول اختلال شخصیت مرزی بر این باورند که بسترخانوادگی نامطلوب که یکی از مشخصههای اصلی آن والدگری ناکارآمد است، با نشانههای اختلال شخصیت مرزی در ارتباط است. تاکنون اغلب مطالعات در این حوزه بر اساس گزارشهای گذشتهنگر بیماران مرزی از محیط دوران کودکی خود بودهاست. با توجه به محدودیتهای این نوع ...
بیشتر
نظریهها و مطالعات تجربی در زمینه تحول اختلال شخصیت مرزی بر این باورند که بسترخانوادگی نامطلوب که یکی از مشخصههای اصلی آن والدگری ناکارآمد است، با نشانههای اختلال شخصیت مرزی در ارتباط است. تاکنون اغلب مطالعات در این حوزه بر اساس گزارشهای گذشتهنگر بیماران مرزی از محیط دوران کودکی خود بودهاست. با توجه به محدودیتهای این نوع مطالعات و کمبود پژوهش عمیق در مورد محیط خانوادگی این افراد، پژوهش حاضر به منظور کشف و توصیف والدگری در خانوادههای دارای فرزند مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. این مطالعه به روش کیفی تحلیل محتوی و با بهکارگیری مصاحبههای عمیق بدون ساختار از 15 نفر از اعضای خانوادههای دارای فرزند مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. گفتگوهای ضبطشده حاصل از مصاحبه به صورت کلمه به کلمه پیادهسازی شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بعد از تحلیل دادهها، "انگاره مخرب والدگری" به عنوان درونمایه اصلی استخراج گردید. این درونمایه 6 طبقه "سوءرفتار جسمانی و عاطفی نسبت به فرزندان"، "رصد سختگیرانه"، "کمبود حمایت والدینی"، "بیثباتی در برخورد با فرزندان"، "فرزند-محوری" و"ممانعت از خودمختاری فرزندان" را شامل میشود. با توجه به نتایج به نظر میرسد الگوهای رفتاری غالب والدین این افراد نامناسب و مخرب بوده است که نشاندهنده پیوند بین والدگری مخرب والدین با اختلال شخصیت مرزی در فرزند است. نتایج این مطالعه، از یک سو نقش الگوهای رفتاری و تعاملی والدین در پدیدآیی رگههای اختلال شخصیت مرزی را مورد تأکید قرار میدهد و از سوی دیگر با توجه به جمعیت مورد مطالعه، مشخصههای آسیبزا در خانوادههای ایرانی را برجسته میسازد.
فرزانه کوثری؛ پرویز صباحی؛ شاهرخ مکوند حسینی
چکیده
امروزه برنامه های ترکیبی فرزندپروری که علاوه بر آموزش مهارتهای فرزندپروری رفتاری، با اهمیت دادن به افکار و احساسات والدین به تنظیم هیجان والدین میپردازند، اثربخشی بالاتری را از برنامههای غیرترکیبی نشان دادهاند، اما شواهدی برای مقایسه این برنامه های ترکیبی وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه ...
بیشتر
امروزه برنامه های ترکیبی فرزندپروری که علاوه بر آموزش مهارتهای فرزندپروری رفتاری، با اهمیت دادن به افکار و احساسات والدین به تنظیم هیجان والدین میپردازند، اثربخشی بالاتری را از برنامههای غیرترکیبی نشان دادهاند، اما شواهدی برای مقایسه این برنامه های ترکیبی وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه ترکیبی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش مدیریت والدین با اثربخشی برنامه ترکیبی فرزندپروری ذهنآگاهانه و آموزش مدیریت والدین بر استرس والدگری و مشکلات برونیسازیشده کودک انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر مادران کودکان پیش دبستانی شهرستان سمنان در سال تحصیلی1400-1401 بودند، 36 مادر با سطوح استرس والدگری بالا (بر طبق شاخص استرس والدگری آبدین (PSI-SF) که کودکانی با مشکلات برونیسازیشده (بر طبق پرسشنامه رفتاری کودک آیبرگ (ECBI) داشتند، به صورت تصادفی در سه گروه جای گرفتند (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل). هر یک از گروههای آزمایش در 8 جلسه دو ساعته به صورت هفته ای یک جلسه، برنامه های ترکیبی جداگانه ای را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد هر دو برنامه ترکیبی منجر به کاهش معنادار استرس والدگری و مشکلات برونیسازیشده کودک در پس آزمون و پیگیری سه ماهه شدند. اما میان اثربخشی دو برنامه بر استرس والدگری و مشکلات کودک تفاوت معناداری وجود نداشت. بنابراین میتوان از هر دو برنامه ترکیبی در جهت کاهش استرس والدگری و مشکلات برونیسازیشده کودک بهره برد.
احمد امانی؛ مژگان قاسمی
چکیده
تعارضات زناشویی، میل به طلاق و گسستگی روابط زناشویی پیامدهای منفی روانی و اجتماعی زیادی به همراه دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی اولسون -گاتمن به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق بود. این پژوهش بهصورت یک طرح نیمه تجربی از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه این ...
بیشتر
تعارضات زناشویی، میل به طلاق و گسستگی روابط زناشویی پیامدهای منفی روانی و اجتماعی زیادی به همراه دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی اولسون -گاتمن به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق بود. این پژوهش بهصورت یک طرح نیمه تجربی از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل کلیه زوجین با تعارض زناشویی و میل به طلاق مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر ورامین در سال 1397 بود که با روش نمونهگیری داوطلبانه 30 زوج بهصورت نمونه انتخاب و بهطور تصادفی در گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه تعارضات زناشوییMCQ) ) و پرسشنامه میل به طلاقDTQ). ) برنامه توانمندسازی اولسون-گاتمن در 12 جلسه 90 دقیقهای بهصورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد؛ اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. همچنین جهت پیگیری اثر مداخلات، بعد از 2 ماه ابزارهای پژوهش مجدد اجرا شدند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه توانمندسازی تلفیقی اولسون-گاتمن بر متغیر کاهش تعارض زناشویی )72 /51F= ؛05/0P<) و میل به طلاق(10 /26F=؛ 05/0P<) اثربخش است؛ و این اثربخشی تا مرحله پیگیری پایدار بوده است. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که برای کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق میتوان از برنامه توانمندسازی اولسون – گاتمن در جلسات درمانی و مشاورهای استفاده کرد.
زهرا طاهریان؛ افسانه دهقان؛ ملیحه مهدیخانی
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تابآوری و ابراز وجود در زنان آزاردیده از خشونتهای خانگی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی و طرح تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون چندگروهی بود. جامعه آماری کلیه زنان آزاردیده خشونت خانگی در شهرستان ساری مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تابآوری و ابراز وجود در زنان آزاردیده از خشونتهای خانگی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی و طرح تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون چندگروهی بود. جامعه آماری کلیه زنان آزاردیده خشونت خانگی در شهرستان ساری مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی در پائیز 1399 الی بهار 1400 بود. نمونه شامل 45 نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند بود و پس از همتاسازی، به روش قرعهکشی، در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایشی اول هفت جلسه 90 دقیقهای تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایش دوم 12 جلسه 90 دقیقهای تحت روش رفتاردرمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد اما در لیست انتظار جهت آموزش باقی ماند. جمعآوری دادهها بر اساس پرسشنامه استاندارد تابآوری(Connor & Davidson, 2002) و ابراز وجود (Gambrill & Ritchie, 1975) صورت گرفت و سپس توسط تحلیل مانکوا در نرمافزار SPSS22 تحلیل شد. یافتهها نشان داد که هر دو روش مداخله، باعث افزایش نمرات گروه آزمایش در تابآوری و ابراز وجود میشود و بین دو روش مداخله، در متغیرهای یادشده تفاوت وجود دارد و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و ابراز وجود بیشتر بود. براساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت مداخلات روانشناختی میتواند در پیشگیری و کاهش خشونت خانگی بر زنان در معرض خشونت خانگی موثر باشد.
اصغر جعفری؛ علی مشتاقی
چکیده
ازدواج روی سلامت شناختی، هیجانی و رفتاری زوجهای جوان تاثیر میگذارد. اعتماد بین فردی و انعطافپذیری شناختی همسران در کارکرد خانواده تاثیر دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ایماگوتراپی بر اعتماد بینفردی و انعطافپذیری شناختی در زوجهای جوان انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی بود. جامعه آماری زوج های جوان مراجعه کننده به ...
بیشتر
ازدواج روی سلامت شناختی، هیجانی و رفتاری زوجهای جوان تاثیر میگذارد. اعتماد بین فردی و انعطافپذیری شناختی همسران در کارکرد خانواده تاثیر دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ایماگوتراپی بر اعتماد بینفردی و انعطافپذیری شناختی در زوجهای جوان انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی بود. جامعه آماری زوج های جوان مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روان شناسی سلام در شهر اصفهان در سال 1400 بودند. به روش نمونه گیری هدفمند، 16 زوج واجد شرایط وارد مطالعه شدند. 8 زوج در گروه آزمایش و 8 زوج درگروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اعتماد در روابط بین فردی Rempel & Holmes (1986) و انعطاف پذیری شناختی Dennis & Vander Wal (2010) بودند که در سه مرحله روی هر دو گروه و برنامه ایماگوتراپی Muro et al (2016) در 10جلسه زوج درمانی 60 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که ایماگوتراپی میتواند اعتماد بینفردی و انعطافپذیری شناختی در زوجهای جوان را افزایش دهد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار ماند (001/0P<). بنابراین می توان نتیجه گرفت که ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) در افزایش اعتماد بینفردی و انعطافپذیری شناختی زوجهای جوان تاثیر دارد. با توجه به کارآمدی این برنامه، پیشنهاد میشود برای بهبود اعتماد بینفردی و انعطافپذیری شناختی زوجها از این برنامه استفاده شود.
فرهاد خرمائی؛ فرامرز کشکولی؛ سید مهدی پورسید
چکیده
مفهوم ایمنی هیجانی بر اساس نظریهی Davies and Cummings (1994) و Cummings and Davies (1996) به حالتی گفته میشود که فرزندان ارزیابی ایمن، مثبت و پایداری از روابط خانواده در مواجهه با هر گونه واقعهی استرسزا دارند. این پژوهش با هدف تعیین روایی، اعتبار و ساختار عاملی مقیاس ایمنی هیجانی (Forman and Davies, 2005) در دانشآموزان مقطع متوسطه انجام شد. بدین منظور 503 نفر ...
بیشتر
مفهوم ایمنی هیجانی بر اساس نظریهی Davies and Cummings (1994) و Cummings and Davies (1996) به حالتی گفته میشود که فرزندان ارزیابی ایمن، مثبت و پایداری از روابط خانواده در مواجهه با هر گونه واقعهی استرسزا دارند. این پژوهش با هدف تعیین روایی، اعتبار و ساختار عاملی مقیاس ایمنی هیجانی (Forman and Davies, 2005) در دانشآموزان مقطع متوسطه انجام شد. بدین منظور 503 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطهی شهر بوشهر به صورت روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای احراز روایی مقیاس ایمنی هیجانی در نظام خانواده از روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) و برای بررسی پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی سازهای در نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. شاخصهای نیکویی برازش مدل مذکور را تأیید کردند (99/2=X2/df، 96/0=GFI، 90/0=AGFI، 92/0=CFI، 95/0=NFI، 70/0=PCFI، 06/0=RMSEA و 24/0=PCIOSE). نتایج پژوهش وجود سه عامل ایمنی، مشغلهی ذهنی و کنارهگیری را در مقیاس ایمنی هیجانی در نظام خانواده مورد تأیید قرار داد. شاخصهای آلفای کرونباخ مؤلفه-های ایمنی (81/0)، مشغلهی ذهنی (75/0) و کنارهگیری (74/0) نیز مطلوب محاسبه گردید. لذا در مجموع میتوان نتیجه گرفت که مقیاس ایمنی هیجانی در نظام خانواده برای سنجش ایمنی هیجانی دانشآموزان ایرانی ابزاری معتبر و مفید در پژوهشهای روانشناختی است و می-تواند در پژوهشهای مرتبط با ایمنی هیجانی در نظام خانواده مورد استفاده قرار گیرد.
علی خدائی؛ امید شکری
چکیده
ضرورت انکار ناشدنی فهمِ رفتارهای والدینی از چشماندازی بافتاری سبب شده است که محققان مختلف مشخصههای کُنشی شیوههای والدگری را وابسته به بافتارهایی مانند یادگیریهای تحصیلی، تعامل با همسالان و زندگی روزانة کودک و نوجوان، مطالعه کنند. بر این اساس، این پژوهش، با هدف تحلیل ویژگیهای روانسنجیِ نسخة فارسی مقیاس والدگری تحصیلی، ...
بیشتر
ضرورت انکار ناشدنی فهمِ رفتارهای والدینی از چشماندازی بافتاری سبب شده است که محققان مختلف مشخصههای کُنشی شیوههای والدگری را وابسته به بافتارهایی مانند یادگیریهای تحصیلی، تعامل با همسالان و زندگی روزانة کودک و نوجوان، مطالعه کنند. بر این اساس، این پژوهش، با هدف تحلیل ویژگیهای روانسنجیِ نسخة فارسی مقیاس والدگری تحصیلی، انجام شد. در این پژوهش توصیفی ـ پیمایشی، 350 مادر به شیوة در دسترس انتخاب و به مقیاس والدگری تحصیلی ، مقیاس خرد والدگری و مقیاس والدگری توانمندساز، پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مقیاس والدگری تحصیلی با ساختاری مشتمل بر چهار عامل گرمی والدینی، والدگری معطوف بر کنترلگری رفتاری، والدگری معطوف بر کنترلگری روانشناختی و حمایتگری والدینی، از روایی عاملی خوبی برخوردار بود (شاخصهای (2χ)، (/df2χ)، (CFI)، (GFI)، (AGFI) و (RMSEA) به ترتیب برابر با 66/904، 85/1، 93/0، 95/0، 93/0 و 05/0 به دست آمد). علاوه بر این، نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد والدگری تحصیلی با والدگری توانمندساز و وجوه مختلف خرد والدینی، از روایی همگرای نسخه فارسی مقیاس والدگری تحصیلی، حمایت کرد (01/0P). همچنین، ضرایب همسانی درونی زیرمقیاسهای والدگری تحصیلی شامل گرمی، کنترلگری رفتاری، کنترلگری روانشناختی و والدگری مشوق استقلال، به ترتیب برابر با 80/0، 79/0، 84/0 و 79/0 به دست آمد که از پایایی نسخه فارسی مقیاس مزبور، دفاع کرد. در مجموع، نتایج این پژوهش ضمن تاکید بر آموزههای نظریة خودتعیینگری در تغذیهگری رویآوردی بافتاری به رفتارهای والدگری و گستراندن مرز دانش نظری در این قلمرو مطالعاتیِ نوظهور، از روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس والدگری تحصیلی، دفاع کرد.
مرضیه کریمی؛ صادق نصری؛ فاطمه قائمی
چکیده
چکیدهچکیده: هدف مطالعه حاضر تعیین روابط ساختاری مشارکت پدران و استرس والدگری مادران با نقش واسطه ای عملکرد خانواده، تاب آوری و حمایت اجتماعی در مادران کودکان اوتیستیک بود. روش پژوهش توصیفی نوع همبستگی و از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. از بین مدارس اوتیسم شهر تهران، 4 مدرسه به طور تصادفی انتخاب گردید و 276 نفر از مادران داوطلب در پژوهش ...
بیشتر
چکیدهچکیده: هدف مطالعه حاضر تعیین روابط ساختاری مشارکت پدران و استرس والدگری مادران با نقش واسطه ای عملکرد خانواده، تاب آوری و حمایت اجتماعی در مادران کودکان اوتیستیک بود. روش پژوهش توصیفی نوع همبستگی و از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. از بین مدارس اوتیسم شهر تهران، 4 مدرسه به طور تصادفی انتخاب گردید و 276 نفر از مادران داوطلب در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه استرس والدگری اوتیسم پتروسوان و مایلز (2009) ، مقیاس ارزیابی انسجام و انعطاف پذیری خانواده اولسون و همکاران (1985) ، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) ، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران( 1988) و پرسشنامه محقق ساخته مشارکت پدران پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3.2 تحلیل مسیر شدند. نتایج حاکی از آن بود که مشارکت پدران و تاب آوری بر استرس والدگری مادران اثر مستقیم منفی دارند. به علاوه، مشارکت پدران با میانجیگری عملکرد خانواده بر استرس والدگری مادران اثرغیرمستقیم دارد. (05/0 > p) بین عملکرد خانواده و تاب آوری مادران نیز رابطه معناداری مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد مشارکت پدران به عنوان یک عامل بیرونی و ویژگی تاب آوری به عنوان یک عامل درونی در پیش بینی استرس والدگری نقش دارند(05/0 > p). همچنین عملکرد سازگارانه خانواده می تواند نقش مشارکت پدران در کاهش استرس مادران را تقویت کند. نتایج می تواند در پیش بینی استرس والدگری مادران کودکان اوتیستیک مورد استفاده قرار گیرد.