زهرا پورسینا؛ کارینه طهماسیان؛ منصوره السادات صادقی
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1393، ، صفحه 69-78
چکیده
خانواده به عنوان نخستین و مهمترین عامل رشد، تاثیر عمدهای بر سلامت روانی کودک از یکسو و آسیبهای روانی او از سوی دیگر دارد. شواهد نظری حاکی از ان است که ایمنی هیجانی میتواند در تاثیر خانواده بر مشکلات رفتاری نقش واسطهای ایفا نماید. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای ایمنی هیجانی بر رابطه بین کارکرد خانواده با مشکلات ...
بیشتر
خانواده به عنوان نخستین و مهمترین عامل رشد، تاثیر عمدهای بر سلامت روانی کودک از یکسو و آسیبهای روانی او از سوی دیگر دارد. شواهد نظری حاکی از ان است که ایمنی هیجانی میتواند در تاثیر خانواده بر مشکلات رفتاری نقش واسطهای ایفا نماید. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای ایمنی هیجانی بر رابطه بین کارکرد خانواده با مشکلات رفتاری کودکان بود. نمونه این پژوهش شامل 262 نفر (117 دختر، 145پسر) از دانشآموزان دبستانی شهر تهران بودند که به مقیاسهای ایمنی در سیستم خانواده (ESS)، ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﺳﺎﺯﺵﭘﺬﻳﺮﻱ ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ (FACES-III) و پرسشنامه تواناییها و مشکلات (SDQ) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که دو بعد کارکرد خانواده یعنی پیوستگی و سازشپذیری با تمامی مولفههای ایمنی هیجانی مرتبط است و هر سه بعد ایمنی هیجانی در رابطه ایمنی هیجانی و کارکرد خانواده نقش واسطهای ایفا میکند. در واقع کارکرد موثر خانواده باعث افزایش ایمنی و کاهش مشغله ذهنی و کنارهگیری در کودکان میشود. همچنین کارکرد خانواده با افزایش ایمنی و کاهش ناایمنی باعث کاهش مشکلات رفتاری در کودکان میگردد. با توجه به نتایج این مطالعه بهمنظور طراحی یک مدل مناسب برای پیشگیری از بروز مشکلات بهتر است به آموزش کارکردهای اصلی خانواده و اثرات آن بر ایمنی هیجانی کودکان مبادرت گردد و آگاهیهای لازم در قالبی مناسب و جذاب به والدین و کودکان ارایه شود.
ایمان بهاروند؛ منصور سودانی؛ ذبیحاله عباسپور
چکیده
کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی یک برنامه گروهی است که با کمک ترکیبی از مراقبه ذهنآگاهی، آگاهی بدنی و تمرینات یوگا با هدف افزایش آگاهی انجام میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تعارض مادر- فرزند و قلدری در نوجوانان مادرسرپرست شهر اهواز بود. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون ...
بیشتر
کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی یک برنامه گروهی است که با کمک ترکیبی از مراقبه ذهنآگاهی، آگاهی بدنی و تمرینات یوگا با هدف افزایش آگاهی انجام میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تعارض مادر- فرزند و قلدری در نوجوانان مادرسرپرست شهر اهواز بود. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. در این پژوهش نمونه شامل 30 دانشآموز پسر مادر سرپرست بود که در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش 90 دقیقهای کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهنآگاهی را دریافت و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. هر دو گروه در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، پرسشنامه تعارض والد- فرزند (PCS) و پرسشنامه قلدری (IBS) را تکمیل کردند. یافتهها تفاوت معناداری بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات تعارض والد- فرزند و قلدری در مرحله پسآزمون و پیگیری را نشان داد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهنآگاهی، یک آموزش مؤثر برای کاهش تعارضات والد- فرزندی و قلدری در نوجوانان مادر سرپرست است. با توجه به اثربخشی این روش، اجرای چنین جلساتی توسط روانشناسان، مشاوران مدارس و سایر درمانگران خانواده توصیه میشود.
آرزو فتحی؛ احمد علی پور؛ علی اکبر ملکی راد
چکیده
ناباروری به عنوان یک بحران در زندگی مشترک میتواند به عنوان یک ضربه پرقدرت علیه روابط بین زوج عمل کند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن بر عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی در زوجین نابارور بود. در این مطالعه نیمهتجربی تعداد 54 زوج نابارور از مرکز ناباروری امید رویان شهر اراک انتخاب ...
بیشتر
ناباروری به عنوان یک بحران در زندگی مشترک میتواند به عنوان یک ضربه پرقدرت علیه روابط بین زوج عمل کند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن بر عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی در زوجین نابارور بود. در این مطالعه نیمهتجربی تعداد 54 زوج نابارور از مرکز ناباروری امید رویان شهر اراک انتخاب و در دو گروه مداخله (36 زوج) و گروه کنترل (18 زوج) قرار گرفتند. در گروه مداخله، محتوی آموزشی به روش زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن طی ده جلسه 60 دقیقهای برای زوجین نابارور اجرا شد و دو مـاه بعـد، پیگیری آزمـون انجـام گرفـت. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی و با استفاده از آزمون واریانس آمیخته و نرمافزار spss ورژن 23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن بر عملکرد جنسی مردان زوجین نابارور تفاوت وجود دارد (P<0/05). ولی بین اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن بر عملکرد جنسی زنان، رضایت جنسی زناشویی زنان و مردان و افسردگی زوجین نابارور تفاوتی وجود ندارد (P>0/05). همچنین نتایج نشان داد که هر دو روش زوجدرمانی هیجانمدار و گاتمن بر عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی زوجین نابارور مؤثر بوده است و نمرات گروه پسآزمون و دوره پیگیری بهتر از گروه کنترل بوده است (P<0/05). اجرای هر دو روش زوجدرمانی بر عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی زوجین نابارور مؤثر بوده است. بنابراین توصیه میشود از روشهای زوجدرمانی هیجانمدار و گاتمن برای بهبود عملکرد جنسی، رضایت جنسی و کاهش افسردگی زناشویی زوجین نابارور استفاده شود.
سید اسماعیل هاشمی؛ فرشته کاظمی گورتی؛ کیومرث بشلیده؛ عبدالزهرا نعامی
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1395، ، صفحه 71-80
چکیده
نظریه رویدادهای عاطفی یک مدل روانشناختی است که توسط ویس و کرپانزانو ارایه شد. طبق این نظریه پاسخهای هیجانی یک فرد به رویدادهای محیط کار، بهطور گستردهای نگرشها و رفتار بعدی وی را تعیین میکند. هدف از انجام پژوهش حاضر آزمون این نظریه از طریق بررسی رابطه غنیسازی کار- خانواده با رفتارهای شهروندی سازمانی از طریق خُلق مثبت و خشنودی ...
بیشتر
نظریه رویدادهای عاطفی یک مدل روانشناختی است که توسط ویس و کرپانزانو ارایه شد. طبق این نظریه پاسخهای هیجانی یک فرد به رویدادهای محیط کار، بهطور گستردهای نگرشها و رفتار بعدی وی را تعیین میکند. هدف از انجام پژوهش حاضر آزمون این نظریه از طریق بررسی رابطه غنیسازی کار- خانواده با رفتارهای شهروندی سازمانی از طریق خُلق مثبت و خشنودی شغلی است. در این پژوهش شرکت کردند. برای جمعآوری دادهها مقیاس غنیسازی کار– مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) ) در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت نشان دادند که غنیسازی کار - خانواده و غنیسازی خانواده - کار با رفتار شهروندی سازمانی از طریق خُلق مثبت و خشنودی شغلی رابطه دارند. این یافتهها نظریه رویدادهای عاطفی را تایید میکند. یافتهها با توجه به نظریههای رویدادهای عاطفی و خُلق بهمثابه اطلاعات مثبت تبیین شدند<span lang="AR-SA" style="font-family: " b="" nazanin";="" font-size:="" 10pt;="" mso-ascii-font-family:="" "times="" new="" roman";="" mso-hansi-font-family:="" roman";"="">. یافتههای پژوهش نشان داد که برخی عوامل سازمانی مهم مانند خُلق مثبت، خشنودی شغلی و میزان مشارکت در رفتارهای شهروندی سازمانی، تنها متاثر از شرایط موجود در شغل نیست و از شرایط خانوادگی فرد نیز تاثیر میپذیرد.
کبری کاظمیان مقدم؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند؛ علیرضا کیامنش؛ سیمین حسینیان
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 71-82
چکیده
چکیده: ناکامی زوجها در حل اختلافات زناشویی ممکن است به اشکال گوناگونی بروز پیدا کند که هرکدام بهنوبه خود میتواند سلامت روابط زناشویی را با خطر مواجه سازد. یکی از انواع بروز اختلافات زناشویی، عدم رضایت زناشویی است که زوجهای بسیاری رادرگیر خود میکند واز عوامل بسیاری ازجمله عدم تمایزیافتگی، بخشودگی و معناداری زندگی تأثیر میپذیرد. ...
بیشتر
چکیده: ناکامی زوجها در حل اختلافات زناشویی ممکن است به اشکال گوناگونی بروز پیدا کند که هرکدام بهنوبه خود میتواند سلامت روابط زناشویی را با خطر مواجه سازد. یکی از انواع بروز اختلافات زناشویی، عدم رضایت زناشویی است که زوجهای بسیاری رادرگیر خود میکند واز عوامل بسیاری ازجمله عدم تمایزیافتگی، بخشودگی و معناداری زندگی تأثیر میپذیرد. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی در پیشبینی رضایت زناشویی دانشجویان متأهل بود. به این منظور نمونهای 256 نفری از دانشجویان زن متأهل انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه تمایزیافتگی خود بازبینیشده اسکورن (DSI-R)، شاخص ارزشمندی زندگی باتیستاوآلموند (LRI)، مقیاس بخشش (FS) و مقیاس زوجی اینریچ (ECS)، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. درمجموع، نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی نقش مهمی در تبیین و پیشبینی واریانس رضایت زناشویی دارد.
عزتاله قدمپور؛ لیلا حیدریانی؛ مهدی برزگربفرویی؛ غفار نصیریهانیس
دوره 5، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 71-82
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه دلبستگی به والدین، دانش و نگرش جنسی و نگرش نسبت به انتخاب همسر در دانشآموزان خانوادههای طلاق و عادی بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد 180 دانش آموز دختر (90 دانش آموز خانواده طلاق ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه دلبستگی به والدین، دانش و نگرش جنسی و نگرش نسبت به انتخاب همسر در دانشآموزان خانوادههای طلاق و عادی بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد 180 دانش آموز دختر (90 دانش آموز خانواده طلاق و 90 دانش آموز خانواده عادی) در این پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای دلبستگی به والدین (IPPA- R)، دانش و نگرش جنسی (SKAS) و نگرش نسبت به انتخاب همسر (ARMSS) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروههای طلاق و عادی از نظر میزان دلبستگی به والدین، نگرش جنسی و نگرش نسبت به انتخاب همسر با یکدیگر تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p < /span> <)، به نحوی که میزان دلبستگی به والدین، نگرش جنسی و نگرش نسبت به انتخاب همسر در دانشآموزان خانوادههای عادی بیشتر از دانشآموزان خانوادههای طلاق بود، اما از لحاظ متغیر دانش جنسی تفاوت معناداری میان دو گروه ملاحظه نشد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود که نتایج اینگونه تحقیقات در اختیار مراکز و سازمانهای مختلف مربوطه قرار گیرد تا آنها بتوانند بر اساس نتایج پژوهش، برنامهریزی مناسبی داشته باشند.
حسین شاهمرادی؛ مسعود صادقی؛ کوروش گودرزی؛ مهدی روزبهانی
چکیده
میل به طلاق، میزان تمایل و علاقهمندی زوجین به جدا شدن و گسستن روابط زناشویی است. در بررسی علت طلاق توجه به علل فردی و روانشناختی ازجمله میل به طلاق از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکردهای تلفیقی هیجانمدار-گاتمن (GEF) و راهبردی-راهحلمحور (SSF) بر کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی بود. ...
بیشتر
میل به طلاق، میزان تمایل و علاقهمندی زوجین به جدا شدن و گسستن روابط زناشویی است. در بررسی علت طلاق توجه به علل فردی و روانشناختی ازجمله میل به طلاق از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکردهای تلفیقی هیجانمدار-گاتمن (GEF) و راهبردی-راهحلمحور (SSF) بر کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی بود. بدین منظور از بین زوجینی که سال 1397 به مراکز مشاوره شهر پلدختر مراجعه کردند، شش زوج (12 نفر) متقاضی طلاق توافقی انتخاب شدند. در این پژوهش ازطرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. پروتکل درمانی رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن و رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور در دو تا چهار مرحله خط پایه، هشت تا ده جلسه مداخله و سه مرحله پیگیری اجرا شد و زوجها به پرسشنامه میل به طلاق (DDQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد میزان بهبودی در متغیر میل به طلاق در گروه رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن در مرحله پس از درمان و پیگیری، 04/53 و 65 درصد و در گروه رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور، 98/42 و 76/51 درصد بود. بر این اساس هردو رویکرد بر هدفهای درمان تأثیر داشتهاند. بنابراین نتیجه گرفته میشود که برای کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی میتوان از هردو رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن و رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور در جلسات درمانی و مشاروهای استفاده نمود.
فرشته پورمحسنی کلوری؛ هانیه رنجبر
چکیده
وضعیت زناشویی، ارزیابی کلی از کیفیت رابطه زناشویی به معنای رابطه عاشقانه (رضایتمندی) یا غیرعاشقانه (عدم رضایتمندی) کنونی فرد است و پرخاشگری زوجین نسبت به همدیگر یکی از رفتارهای منفی است که در نارضایتی زناشویی نقش دارد. ﻫﺪف از ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، مطالعه حساسیت به قربانی شدن، سوگیری اسناد خصمانه و نشخوار ذهنی خشم در پیش بینی وضعیت زناشویی ...
بیشتر
وضعیت زناشویی، ارزیابی کلی از کیفیت رابطه زناشویی به معنای رابطه عاشقانه (رضایتمندی) یا غیرعاشقانه (عدم رضایتمندی) کنونی فرد است و پرخاشگری زوجین نسبت به همدیگر یکی از رفتارهای منفی است که در نارضایتی زناشویی نقش دارد. ﻫﺪف از ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، مطالعه حساسیت به قربانی شدن، سوگیری اسناد خصمانه و نشخوار ذهنی خشم در پیش بینی وضعیت زناشویی زوجین شهر اردبیل بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین 20 تا 50 ساله ساکن شهر اردبیل در سال 1399 بودند که از بین آنان 150 نفر نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به سیاهه حساسیت به عدالت (JSA، خرده مقیاس حساسیت به قربانیشدن)، پرسشنامه سوگیری اسناد خصمانه (SIP-HAB)، مقیاس نشخوار ذهنی خشم (ARS) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک راست (GRIMS) پاسخ دادند. داده ها بوسیله آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سوگیری اسناد خصمانه، حساسیت به قربانی شدن و نشخوار فکری خشم با مشکلات زناشویی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد (001/0>P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که حساسیت به قربانی شدن، سوگیری اسناد خصمانه و نشخوار خشم بهگونه مثبت و معنادار مشکلات زناشویی را پیش بینی کردند. حساسیت به قربانی-شدن، سوگیری اسناد خصمانه و نشخوار خشم به عنوان عوامل شناختی موثر در بروز رفتار پرخاشگرانه در چارچوب نظریه پردازش اطلاعات اجتماعی مورد بحث قرار گرفت و نقش این متغیرها در بروز مشکلات زناشویی بررسی شد.
نازنین شیدانفر؛ شکوه نوابینژاد؛ ولیلله فرزاد
دوره 4، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 75-88
چکیده
در دوره حیات خانوادگی، مرحله تازه آشنایی زوجین، مرحله تعدیل، هماهنگسازی و انطباق با یکدیگر است و آن میتواند یکی از مراحلی باشد که زوجین کمترین میزان رضایت از یکدیگر را تجربه میکنند. هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) و ایماگوتراپی (IRT) بر رضایتمندی زناشویی زوجین در سالهای اولیه ازدواج بود. تعداد ...
بیشتر
در دوره حیات خانوادگی، مرحله تازه آشنایی زوجین، مرحله تعدیل، هماهنگسازی و انطباق با یکدیگر است و آن میتواند یکی از مراحلی باشد که زوجین کمترین میزان رضایت از یکدیگر را تجربه میکنند. هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) و ایماگوتراپی (IRT) بر رضایتمندی زناشویی زوجین در سالهای اولیه ازدواج بود. تعداد 24 زوج در این پژوهش شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل منتسب شدند. در 10 جلسه 90 دقیقهای یکی از گروههای آزمایش در معرض زوجدرمانی هیجانمدار و گروه آزمایشی دیگر در معرض ایماگوتراپی قرار گرفتند. رضایتمندی زناشویی از طریق بهکارگیری مقیاس زوجی اینریچ (ECS)، سنجیده شد. نتایج نشان داد که هر دو رویکرد زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) و ایماگوتراپی (IRT) بر رضایتمندی زناشویی زوجین مؤثر است. نتایج همچنین نشان داد که رویکرد IRT در ابعاد رضایت زناشویی و تحریف آرمانی مؤثرتر از EFCT است. در مجموع با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت ایماگوتراپی در مقایسه با زوجدرمانی هیجانمدار بر رضایتمندی زناشویی زوجین در سالهای اولیه ازدواج مؤثرتر است.
حدیث ولی زاده؛ شیما پرندین
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و زوج درمانی شناختی رفتاری بر طرحوارههای ناسازگار اولیه زنان متقاضی طلاق شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان متقاضی طلاق شهر کرمانشاه که در نیمه دوم سال 1400 به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، تشکیل داده است. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و زوج درمانی شناختی رفتاری بر طرحوارههای ناسازگار اولیه زنان متقاضی طلاق شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان متقاضی طلاق شهر کرمانشاه که در نیمه دوم سال 1400 به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، تشکیل داده است. از بین آنان که بصورت داوطلبانه و از طریق فراخوان جهت شرکت در این دوره ثبت نام کرده بودند 45 نفر به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل بر اساس معیار ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF) بود. مداخلات دو گروه به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. دادهها با نرمافزار SPSS-26 و آزمونهای آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی با مقدار احتمال 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و زوج درمانی شناختی رفتاری نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر طرحواره های ناسازگار اولیه زنان متقاضی طلاق اثربخش بوده اند (05/0P<). همچنین تفاوت معناداری بین دو درمان مشاهده نشد (1=P). با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت از این روشهای درمانی میتواند در در محیطهای مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد.
ویدا آذری؛ کبری کاظمیان مقدم؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند
چکیده
طلاق، عاملی خطرساز در بسیاری از اشکال ناکارآمدی و آسیبشناسی روانی در خانوادهها است. خودسرکوبگری و ناتوانی در برقراری صمیمیت هیجانی زوجها میتواند زمینهساز بروز مشکلات و تقاضا برای طلاق شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر خودسرکوبگری و صمیمیت هیجانی زنان متقاضی طلاق انجام شد. روش پژوهش نیمه ...
بیشتر
طلاق، عاملی خطرساز در بسیاری از اشکال ناکارآمدی و آسیبشناسی روانی در خانوادهها است. خودسرکوبگری و ناتوانی در برقراری صمیمیت هیجانی زوجها میتواند زمینهساز بروز مشکلات و تقاضا برای طلاق شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر خودسرکوبگری و صمیمیت هیجانی زنان متقاضی طلاق انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق شهر بهبهان در سال 1398 بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) بود که با توجه به ملاکهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط ((PAIR و مقیاس خودسرکوبگری (STSS) استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل از نظر خودسرکوبگری و صمیمیت هیجانی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث افزایش صمیمیت هیجانی و کاهش خودسرکوبگری شد. منطبق با یافتههای پژوهش حاضر میتوان درمان مبتنی بر شفقت را بهعنوان یک روش کارآمد جهت افزایش صمیمیت هیجانی و کاهش خودسرکوبگری زنان متقاضی طلاق پیشنهاد داد.
اشرف سادات موسوی؛ افسر اسدیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی نگرش زنان باردار نخستزا به زایمان سزارین، بر اساس اضطرابصفت، فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار نخستزای شهر اصفهان در سال 1400-1399 بود که به مراکز خدمات جامع سلامت و پایگاههای بهداشت در سطح شهر اصفهان مراجعه کرده بودند و پرونده بارداری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی نگرش زنان باردار نخستزا به زایمان سزارین، بر اساس اضطرابصفت، فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار نخستزای شهر اصفهان در سال 1400-1399 بود که به مراکز خدمات جامع سلامت و پایگاههای بهداشت در سطح شهر اصفهان مراجعه کرده بودند و پرونده بارداری داشتند. با تقسیم مراکز بر اساس منطقه جغرافیایی و انتخاب افراد نمونه از هر 5 منطقه جغرافیایی (شمال،جنوب، شرق، غرب و مرکز) تلاش شد پیشینه فرهنگی و اقتصادی متفاوت افراد در نمونه لحاظ شود. در نهایت بر اساس ملاکهای ورود و خروج، دادههای مربوط به 80 زن باردار وارد تحلیل شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای نگرش به سزارین (ADM)، اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر (STAI)، فاجعهسازی درد (PCS) و استرس ادراکشده (PSS) استفاده شد. با استفاده از آزمون کولموگروف– اسمیرنف و میزان چولگی و کشیدگی نرمال بودن دادهها تأیید شد. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد نگرش به سزارین با هر سه متغیر اضطرابصفت، فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده ارتباط مثبت داشت، بدین معنی که هرچه میزان متغیرهای نامبرده بیشتر باشد، نگرش به سزارین مثبتتر است. تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد اضطرابصفت، فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده بهترتیب نگرش زنان باردار نسبت به زایمان سزارین را پیشبینی کردند. این سه متغیر روی هم 30 درصد واریانس نگرش زنان باردار نخستزا به زایمان سزارین را تبیین کردند. اضطرابصفت با فراهم آوردن زمینه تجارب عاطفی منفی، همراه با فاجعهسازی درد و استرس ادراکشده در نگرش مثبت زنان باردار نخستزا نسبت به سزارین مؤثر است.
راضیه شیخ الاسلامی؛ سمیه حسن نیا
دوره 2، شماره 1 ، آبان 1394، ، صفحه 71-82
چکیده
خانواده پایهگذار مهم بخشی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک زندگی آینده، سلامت هیجانی و روانی و عملکرد فرد نقش بزرگی دارد. عواملی چون شخصیت والدین، سلامت روانی و جسمانی آنها، شیوههای تربیتی اعمال شده در داخل خانواده، فرزندان را تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش واسطهای هوش هیجانی در رابطه بین ...
بیشتر
خانواده پایهگذار مهم بخشی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک زندگی آینده، سلامت هیجانی و روانی و عملکرد فرد نقش بزرگی دارد. عواملی چون شخصیت والدین، سلامت روانی و جسمانی آنها، شیوههای تربیتی اعمال شده در داخل خانواده، فرزندان را تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش واسطهای هوش هیجانی در رابطه بین ابعاد فراهیجانی والدین یعنی آگاهی و هدایتگری، و تابآوری فرزندان انجام شد. برای این منظور 240 نفر (128 دختر و 112 پسر) از دانشجویان دانشگاههای شهر یاسوج در این پژوهش شرکت کردند. از شرکتکنندگان خواسته شد به مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، مقیاس هوش هیجانی شرینگ (EISSH) و پرسشنامه دیدگاه فراهیجانی سوئین بورن (SMEPS) پاسخ دهند. نتایج نشان داد که مدل مفروض با دادههای این پژوهش برازش مناسبی دارد. مسیر مستقیم هدایتگری به هوش هیجانی، آگاهی به هوش هیجانی، هوش هیجانی به تابآوری و هدایتگری به تابآوری معنادار بودند و همچنین، مسیر غیرمستقیم هدایتگری به تابآوری و آگاهی به تابآوری معنادار بود. مسیر مستقیم آگاهی بر تابآوری معنادار نبود. مدل مطرح شده در پژوهش حاضر نشان داد که ابعاد فراهیجانی والدین با واسطه هوش هیجانی بر تابآوری فرزندان اثر دارد. بر این اساس، آگاهی والدین از ماهیت و انواع هیجانهای فرزندان و هدایت آنان در موقعیتهای تجربه هیجانها، میتواند منجر به تجهیز آنان به توانمندیهای هیجانی و مدیریت هیجان شود و سازگاری فرزندان را در موقعیتهای دشوار بالا ببرد و از این طریق به تابآوری آنان کمک نماید.
نسرین بابائی؛ غلامعلی افروز؛ علیاکبر ارجمندنیا
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1396، ، صفحه 75-86
چکیده
چکیده: کیفیت زندگی مفهومی ذهنی و چندبعدی است که بسیاری از جنبههای زندگی فردی و اجتماعی را شامل میشود. سلامت روان و رضامندی زوجیت نیز دو مولفه مهم کیفیت زندگی هستند. پژوهش حاضر با هدف طراحی و آموزش برنامه ارتقای کیفیت زندگی و ارزشیابی اثربخشی آن در سلامت روان و رضامندی زوجیت مادران دختران آهستهگام با نشانگان داون انجام گرفت. طرح ...
بیشتر
چکیده: کیفیت زندگی مفهومی ذهنی و چندبعدی است که بسیاری از جنبههای زندگی فردی و اجتماعی را شامل میشود. سلامت روان و رضامندی زوجیت نیز دو مولفه مهم کیفیت زندگی هستند. پژوهش حاضر با هدف طراحی و آموزش برنامه ارتقای کیفیت زندگی و ارزشیابی اثربخشی آن در سلامت روان و رضامندی زوجیت مادران دختران آهستهگام با نشانگان داون انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 60 نفر از مادران، انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. به گروه آزمایش طی دوازده جلسه، برنامه آموزش ارتقای کیفیت زندگی محقق ساخته ارائه شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسشنامه سنجش سلامت روان (SCL-90-R) و جهت سنجش رضامندی زوجیت از پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز (AMSS) استفاده شد. برنامه در 10 جلسه 90 دقیقهای طراحی شد و این جلسات به مدت 5 هفته ارائه شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات درگروه آزمایش بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. نتایج پژوهش حاضر میتواند به درک نقش مهمی که برنامه کیفیت زندگی در ارتقا سلامت روان و رضامندی زوجیت مادران دختران آهستهگام با نشانگان داون ایفا میکند کمک کند و مورد استفاده مشاوران مدرسه و روانشناسان قرار گیرد.
وحیده باباخانی؛ شکوه نوابی نژاد؛ عبدالله شفیع آبادی؛ علیرضا کیامنش
دوره 2، شماره 2 ، آبان 1394، ، صفحه 79-92
چکیده
: از عوامل موثر در بروز تعارضات بین زوجین، موضوعات و محتویات افکار آنان است. به بیان دیگر، از آنجا که هر یک از زوجین دارای افکار و الگوهای ذهنی خاص خود هستند، ممکن است در ارتباطات خود با یکدیگر دچار تعارض شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن بر افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین انجام شد. پژوهش ...
بیشتر
: از عوامل موثر در بروز تعارضات بین زوجین، موضوعات و محتویات افکار آنان است. به بیان دیگر، از آنجا که هر یک از زوجین دارای افکار و الگوهای ذهنی خاص خود هستند، ممکن است در ارتباطات خود با یکدیگر دچار تعارض شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن بر افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین انجام شد. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد ده زوج در این پژوهش شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 120-90 دقیقهای تحت مداخله با رویکرد یکپارچه فلدمن قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج عاملی ذهنآگاهی (FFMQ) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، توسط دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. یافتههای بهدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد؛ به این معنا که آموزش الگوی یکپارچه فلدمن موجب افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین شده است؛ و این تاثیر در طی زمان دارای ماندگاری است. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت الگوی الگوی یکپارچه فلدمن میتواند به عنوان یکی از روشهای مداخله مورد استفاده زوج درمانگران و درمانگران خانواده قرار گیرد.
رضا خجستهمهر؛ نوشین روشنروان؛ ذبیح اله عباسپور
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1395، ، صفحه 81-92
چکیده
چکیده: دیدگاهفهمی بهعنوان جنبهی شناختی همدلی، توانایی گذاشتن خود بهجای شخص دیگر است؛ به این صورت که فرد موقعیت و شرایط دیگری را درک میکند و بهاصطلاح با کفش او راه میرود و تدبر و تاملش مانند او میشود. به نظر میرسد که دیدگاهفهمی ویژگی باشد که بهطور مساوی برای افزایش تعاملات مثبت هم در روابط عاشقانه و هم در روابط غیرعاشقانه ...
بیشتر
چکیده: دیدگاهفهمی بهعنوان جنبهی شناختی همدلی، توانایی گذاشتن خود بهجای شخص دیگر است؛ به این صورت که فرد موقعیت و شرایط دیگری را درک میکند و بهاصطلاح با کفش او راه میرود و تدبر و تاملش مانند او میشود. به نظر میرسد که دیدگاهفهمی ویژگی باشد که بهطور مساوی برای افزایش تعاملات مثبت هم در روابط عاشقانه و هم در روابط غیرعاشقانه به کار میرود. مقیاس دیدگاهفهمی خود (SDPT) شامل مادههایی است که دیدگاه افراد را در روابط زوجی اندازهگیری میکند و مقیاس دیدگاهفهمی همسر (ODPT) شامل مادههایی است که ادراک افراد را از دیدگاهفهمی همسرشان میسنجد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ویژگیهای روانسنجی مقیاس دیدگاهفهمی خود و مقیاس دیدگاهفهمی همسر بود. بهمنظور دستیابی به این هدف، 300 شرکتکنندهی متاهل (148 مرد، 152 زن) به مقیاسهای دیدگاهفهمی خود، همسر و مقیاس همدلی باتسون (BEAS) پاسخ دادند. یافتهها ساختار دوعاملی مقیاس دیدگاهفهمی خود و ساختار دوعاملی مقیاس دیدگاهفهمی همسر را تایید کردند. یافتهها همچنین نشان داد مقیاسهای دیدگاهفهمی خود و همسر از روایی سازه همزمان و پایایی مطلوبی برخوردارند. یافتههای پژوهش مشخص ساخت که مقیاسهای دیدگاهفهمی خود و همسر برای مطالعات پژوهشی کاربرد دارد و استفاده از این مقیاسها در مشاوره و درمان زناشویی به روانشناسان و مشاوران خانواده توصیه میشود.
منصور سودانی؛ سهیلا کریمی؛ خدیجه شیرالینیا
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 83-92
چکیده
چکیده: یکی از مهمترین آسیبهای خانوادگی طلاق است؛ اما آمار رسمی طلاق بهطور کامل نشاندهنده میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست؛ زیرا در کنار آن، آمار بزرگتری به طلاقهای عاطفی اختصاص دارد. طلاق عاطفی نوعی نابهنجاری در نظام خانواده است که اگرچه به جدایی زوجین منجر نمیشود و بنا به دلایلی زن و شوهر همچنان در کنار هم زندگی ...
بیشتر
چکیده: یکی از مهمترین آسیبهای خانوادگی طلاق است؛ اما آمار رسمی طلاق بهطور کامل نشاندهنده میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست؛ زیرا در کنار آن، آمار بزرگتری به طلاقهای عاطفی اختصاص دارد. طلاق عاطفی نوعی نابهنجاری در نظام خانواده است که اگرچه به جدایی زوجین منجر نمیشود و بنا به دلایلی زن و شوهر همچنان در کنار هم زندگی میکنند، اما زندگی زناشویی آنها فاقد عشق، مصاحبت و دوستی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مشاوره با تأکید بر نظریه انتخاب در کاهش طلاق عاطفی زوجین بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود که از بین آنها 3 زوج بهعنوان نمونه انتخاب شد. در پژوهش حاضر از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. برنامه درمانی مشاوره با تأکید بر نظریه انتخاب طی 8 جلسه هفتگی 90 دقیقهای به صورت زوجی اجرا شد و پس از خاتمه درمان نیز پیگیری با فاصله یک ماهه صورت گرفت. شرکتکنندگان در مراحل پایه، درمان و پیگیری به مقیاس طلاق عاطفی (EDS) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره با تأکید بر نظریه انتخاب موجب کاهش طلاق عاطفی زوجین میشود. بر این اساس، رویکرد درمانی مشاوره با تأکید بر نظریه انتخاب در کاهش طلاق عاطفی از کارایی لازم برخوردار است و زوجدرمانگران میتوانند از این مدل در کار با زوجین بهمنظور افزایش صمیمیت عاطفی زوجین استفاده کنند.
فاطمه سادات عربی؛ محمود آزادی؛ جعفر طالبیان شریف
چکیده
هدف این پژوهش پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس نگرشهای مربوط به عشق در کارمندان اقماری شرکت بهرهبرداری نفت و گاز شرق بود. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارمندان اقماری مرد متأهل شرکت نفت خانگیران سرخس به همراه همسرانشان بود که تعداد140 نفر (85 مرد، 55 زن) بهعنوان حجم نمونه به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس نگرشهای مربوط به عشق در کارمندان اقماری شرکت بهرهبرداری نفت و گاز شرق بود. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارمندان اقماری مرد متأهل شرکت نفت خانگیران سرخس به همراه همسرانشان بود که تعداد140 نفر (85 مرد، 55 زن) بهعنوان حجم نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه رضامندی همسران افروز (فرم کوتاه) و پرسشنامه نگرشهای مربوط به عشق (LAS) استفاده گردید. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش به روش رگرسوین گامبهگام انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی بر اساس نگرشهای عشقورزی رمانتیک (53/0)، واقعگرایانه (08/0)، بازیگرانه (02/0) و دوستانه (18/0) در سطح 01/0>p در کارمندان اقماری شرکت بهرهبرداری نفت و گاز شرق قابل پیشبینی است. همچنین نتایج نشان داد که سبکهای عشق شهوانی و فداکارانه، قادر بهپیش بینی رضایت زناشویی در این افراد نبودند. از این یافتهها میتوان استنباط کرد که نگرشهای عشقورزی، متغیری مؤثر بر رضایت زناشویی در کارمندان اقماری و همسرانشان است و قادر به پیشبینی رضایت زناشویی در این افراد میباشد و فرضیه این پژوهش مبنی بر پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس نگرشهای مربوط به عشق، مورد تأیید قرار گرفت. درنهایت پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی رضایت زناشویی بر اساس نگرشهای مربوط به عشق در کارمندان اقماری با کارمندان غیر اقماری مقایسه و بررسی شود.
الهام ابراهیمی؛ مجید ضرغام حاجبی؛ شکوه نوابی نژاد
چکیده
خیانت زناشویی از مهمترین آسیبها و عوامل از هم گسیختگی خانوادهها است که در سالهای اخیر افزایش یافته است. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر کاهش مشکلات روانشناختی افراد آسیب دیده از خیانت همسر اهمیت بسزایی دارد چراکه میتواند روابط عاطفی زوجین را بهبود بخشد و خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای بخشش ...
بیشتر
خیانت زناشویی از مهمترین آسیبها و عوامل از هم گسیختگی خانوادهها است که در سالهای اخیر افزایش یافته است. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر کاهش مشکلات روانشناختی افراد آسیب دیده از خیانت همسر اهمیت بسزایی دارد چراکه میتواند روابط عاطفی زوجین را بهبود بخشد و خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای بخشش در رابطه بین احساس تنهایی و رضایت جنسی با افسردگی و احساس حقارت در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. 2۵۰ نفر از زنان آسیب دیده از خیانت همسر در شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان پرسشنامههای احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸)، بخشش ری و همکاران (2001)، افسردگی بک (1996) و احساس حقارت یائو و همکاران، (1997)، را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش نشان داد اثرات مستقیم احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش بر افسردگی و احساس حقارت معنیدار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بخشش در رابطه بین احساس تنهایی و رضایت جنسی با افسردگی و احساس حقارت نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نقش بخشش را در بروز و تشدید افسردگی و احساس حقارت تایید کرد. در نتیجه با ارائه آموزشهای لازم به زنان آسیب دیده از خیانت همسر در جهت بهبود مهارتهای بخشش میتوان آسیبهای ناشی از خیانت همسر را کاهش داد.
زهرا قاسمی؛ غلامحسین مکتبی؛ علیرضا حاجی یخچالی
دوره 4، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 89-102
چکیده
: پیوند با مدرسه به ارتباطات دانشآموز با مدرسه و دیگر جنبههای زندگی اشاره دارد. این سازه، بازنمایی از حس دلبستگی و تعهد دانشآموز نسبت به مدرسه است و در برگیرنده تجربههای دانشآموز از مورد توجه قرار گرفتن در مدرسه و داشتن حس نزدیکی به کارکنان و محیط مدرسه است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انسجام خانواده، حمایت تحصیلی و تابآوری ...
بیشتر
: پیوند با مدرسه به ارتباطات دانشآموز با مدرسه و دیگر جنبههای زندگی اشاره دارد. این سازه، بازنمایی از حس دلبستگی و تعهد دانشآموز نسبت به مدرسه است و در برگیرنده تجربههای دانشآموز از مورد توجه قرار گرفتن در مدرسه و داشتن حس نزدیکی به کارکنان و محیط مدرسه است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انسجام خانواده، حمایت تحصیلی و تابآوری تحصیلی با پیوند با مدرسه و مؤلفههای آن (تعهد، توان، تعلق و باور به قواعد) بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پایه یازدهم متوسطه شهرستان دزفول در سال تحصیلی 1395-1394 بود. از این جامعه، تعداد 350 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس انسجام خانواده (SFC) مقیاس حمایت تحصیلی(SES) ، پرسشنامه تابآوری تحصیلی) (ARL و مقیاس پیوند با مدرسه (SCS) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ترکیب خطی انسجام خانواده، مؤلفههای حمایت تحصیلی (حمایت از سوی همسالان، پدر، مادر و معلم) و مؤلفههای تابآوری تحصیلی (جهتگیری آینده، مهارتهای ارتباطی و مسئلهمحوری/مثبتنگری) با مؤلفههای پیوند با مدرسه (تعهد، توان، تعلق و باور به قواعد) رابطه مثبت معناداری وجود دارد و مجموعه متغیرهای پیشبین قابلیت پیشبینی متغیرهای ملاک در این پژوهش را دارند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیرهای پیشبین به ترتیب، حمایت تحصیلی، تابآوری تحصیلی و انسجام خانواده، پیشبینهای قوی برای پیوند با مدرسه هستند.
گلناز امامی؛ منصوره السادات صادقی؛ لیلی پناغی
چکیده
امروزه ازدواج مجدد به شکل رایجی از ازدواج تبدیل شده است. ازدواج مجدد پدیدهای است که نه تنها یک زوج و خانواده را درگیر میکند، بلکه چندین زوج و خانواده را بنا به موقعیت و نقشهای افراد درگیر میکند. هدف از این پژوهش، بررسی تجربه زیسته افراد متاهل در ازدواج مجدد، پس از طلاق بود. این پژوهش، پژوهشی کیفی بود و به روش پدیدارشناسی با رویکرد ...
بیشتر
امروزه ازدواج مجدد به شکل رایجی از ازدواج تبدیل شده است. ازدواج مجدد پدیدهای است که نه تنها یک زوج و خانواده را درگیر میکند، بلکه چندین زوج و خانواده را بنا به موقعیت و نقشهای افراد درگیر میکند. هدف از این پژوهش، بررسی تجربه زیسته افراد متاهل در ازدواج مجدد، پس از طلاق بود. این پژوهش، پژوهشی کیفی بود و به روش پدیدارشناسی با رویکرد توصیفی انجام شد. مشاکتکنندگان به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. با 12 نفر، 7 زن و 5 مرد، که پس از طلاق ازدواج مجدد کردهاند، مصاحبه عمقی نیمه ساختار یافته انجام شد. برای تحلیل دادهها از روش کلایزی استفاده شد. 8 مضمون اصلی "عوامل تشویق کننده برای ازدواج مجدد"، "انتخاب همسر جدید"، "امید به زندگی بهتر"، "زندگی دوستانه و صمیمانه در ازدواج مجدد"، "احساس عشق و خشنودی"، "تغییرات فردی در ازدواج مجدد"، "چالشهای مرتبط با ازدواج مجدد و طلاق مجدد" بدست آمد. تحلیل نتایج بدست آمده نشان داد که جنبههای مختلف ازدواج مجدد افراد تا حد بسیاری تحت تاثیر ازدواج پیشین آنها میباشد. از ابتدای تصمیمگیری برای ازدواج مجدد و انتخاب همسر جدید تا چگونگی حل تعارضات و بحث کردن در ازدواج مجدد، همگی تحت تاثیر ازدواج پیشین افراد میباشد. در واقع افراد در ازدواج مجدد، ازدواج اول خود را ملاک قرار میدهند و از هر آنچه که شبیه به ازدواج پیشین آنها میباشد، فاصله میگیرند. افراد در ازدواج مجدد به دنبال ازدواجی می باشند که ویژگیهای منفی ازدواج اول را نداشته باشد و حتی توانایی جبران کمبودهای آن را نیز داشته باشد.
ساناز عینی؛ سیران امینی؛ زهره صفدریان؛ متینه عبادی
چکیده
تعارض زناشویی پدیده رو به رشدی است که آسیب فراوانی به جوامع وارد میکند. پژوهش حاضر، با هدف مدلیابی تعارضهای زناشویی بر اساس پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین با میانجیگری ذهنآگاهی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. تعداد 270 نفر زن متأهل مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اردبیل ...
بیشتر
تعارض زناشویی پدیده رو به رشدی است که آسیب فراوانی به جوامع وارد میکند. پژوهش حاضر، با هدف مدلیابی تعارضهای زناشویی بر اساس پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین با میانجیگری ذهنآگاهی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. تعداد 270 نفر زن متأهل مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اردبیل به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و از آنها درخواست شد به پرسشنامه تعارضهای زناشویی (MCQ)، پرسشنامه پذیرش و عمل-نسخه دوم ((AAQ-II، مقیاس باورها و اعتقادات زوجین (CBT) و پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی FFMQ) ) پاسخ دهند. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیرهای پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین بر تعارضهای زناشویی اثر مستقیم منفی و معنادار دارند. ذهنآگاهی اثر مستقیم منفی و معنادار بر تعارضهای زناشویی دارد. همچنین پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین علاوه بر تاثیر مستقیم، از طریق ذهنآگاهی بر تعارضهای زناشویی اثر غیرمستقیم منفی و معنادار نیز دارند که با توجه به میزان بهدستآمده برای آماره VAF مشاهده شد که 4/37 درصد تأثیر باورها و اعتقادات زوجین بر تعارض زناشویی و 29 درصد تأثیر پذیرش و عمل بر تعارض زناشویی از طریق ذهنآگاهی میتواند تبیین شود. یافتههای این پژوهش نشانداد که ذهنآگاهی بهعنوان یک متغیر میانجی توانست رابطه میان تعارضهای زناشویی، پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین را تبیین نماید و پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین موجب کاهش تعارضهای زناشویی میشوند. با توجه به نتایج بهدستآمده، متخصصین حوزه خانواده میتوانند با تأکید برافزایش توانمندیهای مرتبط با پذیرش و عمل، باورهای زوجین و ذهنآگاهی، میزان تعارضهای زناشویی را کاهش و به دنبال آن موجب تداوم پایدار زندگی زوجین شوند.
فهیمه باهنر؛ محیا صنیعی منش؛ مهناز کهریزه
چکیده
والدین دارای فرزند معلول در خط مقدم مراقبت از فرزندان خود قرار دارند. این پژوهش با هدف واکاوی چالشهای زوجین دارای فرزند نوجوان مبتلا به معلولیت ذهنی انجام شد. در پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل زوجین دارای فرزند نوجوان مبتلا به معلولیت ذهنی در استان تهران در سال 1400 بود. نمونهگیری ...
بیشتر
والدین دارای فرزند معلول در خط مقدم مراقبت از فرزندان خود قرار دارند. این پژوهش با هدف واکاوی چالشهای زوجین دارای فرزند نوجوان مبتلا به معلولیت ذهنی انجام شد. در پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل زوجین دارای فرزند نوجوان مبتلا به معلولیت ذهنی در استان تهران در سال 1400 بود. نمونهگیری به صورت هدفمند انتخاب و تا اشباع معنی 15 زوج مورد مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش کلایزی استفاده شد. نتیجه حاصل از تجزیهوتحلیل اطلاعات منجر به شناسایی 27 مفهوم اولیه، 5 مضمون محوری و 2 مضمون گزینشی شد. مضمون گزینشی اول، چالشهای فرایندی درون خانوادگی با زیر مضمون عملکرد زوجین نسبت به یکدیگر، عملکرد زوجین نسبت به فرزند معلول و عملکرد فرزندان با یکدیگر مشخص شد. مضمون گزینشی دوم، چالشهای فرایندی برون خانوادگی شامل مشکلات اجتماعی و اقتصادی بود. در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت داشتن فرزند دارای معلولیت ذهنی عملکرد خانواده بهویژه زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به اهمیت بررسی چالشهای زوجی بر ابعاد مختلف جسمانی، روانی، اجتماعی و معنویت و دیگر تأثیرات آن بر زندگی والدین نوجوانان دارای معلولیت، یافتههای حاصل از این پژوهش میتواند در توسعه و تقویت خدمات مشاوره و حمایتی زوجین دارای فرزند معلول به کار گرفته شود.
حسنی اکبری؛ رضا قربان جهرمی؛ محمدعلی بشارت؛ روح الله شهابی
چکیده
رضایت زناشویی پایدارترین پیشبینی کننده ثبات در زندگی است و یکی از مولفههای موثر بر آن، نوع سیستم فعالسازی و بازداریرفتاری است. تفاوت-های فردی در اینسیستم، در نحوه واکنش زوجین به مشکلات بینفردی موثر است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سیستمهای فعالسازی/ بازداری رفتاری و رضایت زناشویی با میانجیگری ذهنیسازی انجام ...
بیشتر
رضایت زناشویی پایدارترین پیشبینی کننده ثبات در زندگی است و یکی از مولفههای موثر بر آن، نوع سیستم فعالسازی و بازداریرفتاری است. تفاوت-های فردی در اینسیستم، در نحوه واکنش زوجین به مشکلات بینفردی موثر است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سیستمهای فعالسازی/ بازداری رفتاری و رضایت زناشویی با میانجیگری ذهنیسازی انجام شد. روش تحقیق همبستگی بود و جامعه آماری، افراد متاهل ساکن تهران در سال 1400 بودند. 370 نفر به روش نمونه-گیری خوشهای چند مرحلهای به عنوان گروه نمونه انتخاب و به پرسشنامه جمعیتشناختی، رضایتزناشویی Enrich (Olson, 1998) ، مقیاس فعال-سازی/ بازداری رفتاری (Carver & White, 1994) و پرسشنامه عملکرد بازتابی (Fonagy et al., 2016) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سیستم بازداریرفتاری با میانجیگری ذهنیسازی بر رضایتزناشویی مؤثر است و سیستم بازداری با رضایت زناشویی رابطه منفی معنادار دارد و بر ذهنیسازی، اثر منفی معنادار دارد. و ذهنیسازی بر رضایتزناشویی اثر مثبت و معنادار دارد. همچنین سیستم فعالسازی با میانجیگری ذهنی سازی بر رضایتزناشویی مؤثر است و سیستم فعالسازی بر ذهنیسازی، اثر مثبت و معنادار دارد و تنها رابطه مثبت سیستم فعالسازی با رضایت زناشویی تایید نشد. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که سیستم فعالسازی و بازداریرفتاری به صورت مستقیم و از طریق ذهنیسازی به صورت غیرمستقیم قادر به پیشبینی رضایتزناشویی است. از این رو پیشنهاد به بررسی این سازهها توسط متخصصین حوزه خانواده جهت افزایش رضایتمندی زناشویی در زوجین میشود.
منصوره نیکوگفتار؛ مژگان کیانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش الگوهای ارتباطی والدین در خانواده، کیفیت روابط بین فردی و سبکهای دلبستگی مادران در پیشبینی شدت نشانگان کاستی توجه/ بیش فعالی در کودکان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان مبتلا به نشانگان کاستی توجه/ بیش فعالی شهر قم در سال 1400 بود که از بین آنها ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش الگوهای ارتباطی والدین در خانواده، کیفیت روابط بین فردی و سبکهای دلبستگی مادران در پیشبینی شدت نشانگان کاستی توجه/ بیش فعالی در کودکان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان مبتلا به نشانگان کاستی توجه/ بیش فعالی شهر قم در سال 1400 بود که از بین آنها 270 نفر به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده الگوهای ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (Ritchie & Fitzpatrick1990)، مقیاس مشکلات بینفردی(Herwitz et al.1988) ، پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان (Hazen and Shaver 1987) و پرسشنامه نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی (Snape1980) جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل یافتهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نشان دادند که بین جهتگیری گفت و شنود و سبک های دلبستگی ایمن با شدت نشانههای نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی همبستگی منفی معنیداری و بین جهتگیری همنوایی، مشکلات بین فردی و سبکهای دلبستگی هراسان، دل مشغول و دوری جو با شدت نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی در کودکان همبستگی مثبت معنیداری وجود دارد (05/0< p). نتایج نشان داد که همنوایی، مشکلات روابط بین فردی، گفت و شنود و سبک دلبستگی هراسان در پیشبینی شدت نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی نقش دارند.