احمد موحد؛ زهره عباسی؛ فائزه جهانی؛ فاطمه سادات حسینی؛ زهرا اسلامیپور
چکیده
نهاد خانواده، مولد نیروی انسانی و معبر سایر نهادهای اجتماعی و رکن اصلی هر جامعه بهشمار میرود و معنویت از بسترهایی است که نقش اساسی و مهم در سلامت همهجانبه اعضای خانواده ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ابعاد نگرش و التزام عملی به نماز در پیشبینی کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن کارمندان ادارات دولتی شهر قاین بود. ...
بیشتر
نهاد خانواده، مولد نیروی انسانی و معبر سایر نهادهای اجتماعی و رکن اصلی هر جامعه بهشمار میرود و معنویت از بسترهایی است که نقش اساسی و مهم در سلامت همهجانبه اعضای خانواده ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ابعاد نگرش و التزام عملی به نماز در پیشبینی کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن کارمندان ادارات دولتی شهر قاین بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارمندهای ادارههای دولتی شهر قاین بودند که از میان آنها 250 کارمند (57 نفر زن و 193 نفر مرد) انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه نگرش و التزام عملی به نماز، پرسشنامه کارآمدی خانواده (s.feqi) و رضایت والدینی کانزاس (KPSS) اطلاعات لازم جمعآوری شد. یافتههای پژوهش نشان داد بین ابعاد نگرش و التزام عملی به نماز (اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی، توجه و عمل به مستحبات، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز، مراقبت و حضور قلب در نماز) با کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن رابطه وجود دارد. علاوه بر این تحلیل رگرسیون نشان داد، از بین ابعاد نگرش به نماز، بُعد مراقبت و حضور قلب در نماز، توان پیشبینی کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن را دارد. بنابراین اجرای احکام الهی با حضور قلب با کارآمدی خانواده و رضایت از والد بودن مرتبط بوده و این تأکیدی بر اهمیت نماز در زندگی انسانها و توجیه شناختی و علمی قوی برای نگرش مثبت نسبت به نماز و لزوم انجام این فریضه پربرکت برای افراد است. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد میشود با تأکید بیشتر بر سبک زندگی اسلامی، بحث و تبادلنظر در مورد ارائه و کاربرد آن و تقویت مؤلفههایی همچون اعتقادهای مذهبی، جهت داشتن زندگی بهتر و رضایتبخش اقدام شود.
رضا خجستهمهر؛ احسان پارسی؛ خدیجه شیرالینیا
دوره 2، شماره 1 ، آبان 1394، ، صفحه 49-58
چکیده
پژوهشهای مربوط به ازدواج نشان میدهد که مبادلات هیجانی زوجین یکی از قویترین پیشبینهای کیفیت و ثبات زندگی زناشویی است. اما در این بین هیجانهای منفی چه نقشی را در تبادلات زناشویی مخرب زنان ایفا میکنند؟ نقش هیجانهای مثبت در کاهش تبادلات زناشویی مخرب زنان چیست؟ پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این پرسشها، نقش تعدیلکننده ...
بیشتر
پژوهشهای مربوط به ازدواج نشان میدهد که مبادلات هیجانی زوجین یکی از قویترین پیشبینهای کیفیت و ثبات زندگی زناشویی است. اما در این بین هیجانهای منفی چه نقشی را در تبادلات زناشویی مخرب زنان ایفا میکنند؟ نقش هیجانهای مثبت در کاهش تبادلات زناشویی مخرب زنان چیست؟ پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این پرسشها، نقش تعدیلکننده هیجان مثبت در رابطه بین هیجان منفی و تبادلات زناشویی مخرب را مورد بررسی قرار داد. صدو بیست و پنج زن متاهل در پژوهش حاضر شرکت کردند. از شرکتکنندگان خواسته شد تا مقیاس هیجانهای منفی (NES)، مقیاس تبادل زناشویی مخرب (DME) و مقیاس هیجانهای مثبت (PES) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین هیجانهای منفی با تبادلات زناشویی مخرب زنان رابطه مثبت وجود دارد و هیجان مثبت میتواند رابطه بین هیجانهای منفی با تبادلات زناشویی مخرب زنان را تعدیل کند. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رابطه مثبت میان هیجانهای منفی و تبادلات زناشویی مخرب، برای زنانی که هیجانهای مثبت کمتری دارند، بیشتر از زنانی است که هیجانهای مثبت بیشتری دارند. نتایج پژوهش حاضر میتواند به درک نقش مهمی که هیجانهای مثبت و منفی در موفقیت ازدواج ایفا میکنند کمک کند و به طراحی مداخلاتی که کارکرد هیجانی زوجین را بهبود میبخشند یاری رساند.
محمد نریمانی؛ اصغر پوراسمعلی؛ نیلوفر میکائیلی؛ نادر حاجلو
دوره 2، شماره 2 ، آبان 1394، ، صفحه 51-66
چکیده
دلزدگی زناشویی به عنوان یکی از عاملهای اساسی طلاق در ادبیات پژوهشی مطرح است که تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله نورزگرایی، عملکرد خانواده اصلی، باورهای ارتباطی و الگوهای تعاملی زوجین قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم آسیبپذیریهای بادوام یعنی نورزگرایی، عملکرد خانواده اصلی و باورهای ارتباطی زوجین ...
بیشتر
دلزدگی زناشویی به عنوان یکی از عاملهای اساسی طلاق در ادبیات پژوهشی مطرح است که تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله نورزگرایی، عملکرد خانواده اصلی، باورهای ارتباطی و الگوهای تعاملی زوجین قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم آسیبپذیریهای بادوام یعنی نورزگرایی، عملکرد خانواده اصلی و باورهای ارتباطی زوجین از طریق الگوهای تعاملی زوجین بر دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. 100 زوج متقاضی طلاق در شهرستان اردبیل به پرسشنامههای دلزدگی زناشویی (CBM)، زیرمقیاس نورزگرایی از پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFI)، مقیاس خانواده اصلی (FOS)، پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBI) و فرم کوتاه پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ-SFپاسخ دادند. تحلیل دادهها نشان داد که مسیرهای مستقیم نورزگرایی، باورهای ارتباطی زوجین، الگوهای تعاملی توقع/ کنارهگیری و مثبت به دلزدگی زناشویی معنادار بودند. به علاوه مسیرهای مستقیم نورزگرایی و باورهای ارتباطی زوجین به سبک توقع/کنارهگیری، و همچنین عملکرد خانواده اصلی و باورهای ارتباطی زوجین به سبک مثبت معنادار بودند. از سوی دیگر، طبق نتایج پژوهش، رابطه غیرمستقیم نورزگرایی و باورهای ارتباطی با دلزدگی زناشویی از طریق سبک توقع/کنارهگیری و رابطه غیرمستقیم عملکرد خانواده اصلی و باورهای ارتباطی با دلزدگی زناشویی از طریق سبک مثبت معنادار به دست آمدند. بر اساس نتایج پژوهش به نظر میرسد که آسیبپذیریهای بادوام زوجین به تنهایی یا به همراه سبکهای تعاملی زوجین میتواند در دلزدگی زناشویی در طول زندگی نقش داشته باشد. این یافته میتواند در فرایند مشاوره پیش از ازدواج و درمان زناشویی به متخصصان مربوطه یاری رساند.
جواد خدادادی سنگده؛ سید عبدالحسین تولائیان؛ مصطفی بلقانآبادی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، ، صفحه 53-62
چکیده
تولد هر کودک دارای نیازهای ویژه، والدین و خانوادهها را با مشکلات جدیدی مواجه میسازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رواندرمانی مثبتنگر به شیوه گروهی بر افزایش شادکامی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون- 45 روز پیگیری با گروه کنترل بود. به این منظور، 20 مادر دارای ...
بیشتر
تولد هر کودک دارای نیازهای ویژه، والدین و خانوادهها را با مشکلات جدیدی مواجه میسازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رواندرمانی مثبتنگر به شیوه گروهی بر افزایش شادکامی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون- 45 روز پیگیری با گروه کنترل بود. به این منظور، 20 مادر دارای کودکان با نیاز ویژه ساکن شهرستان مشهد انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (10 نفر در هر گروه). گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر هفته یک جلسه به مدت 90 دقیقه) تحت رواندرمانی گروهی مثبتنگر قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبتنگر به شیوه گروهی بر افزایش شادکامی مادران موثر بوده است. از اینرو به کارگیری رواندرمانی گروهی مثبت نگر میتواند برای ارتقای سلامت روانی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه موثر باشد.
علی اکبر ارجمندنیا؛ اسماعیل صفایی؛ سمانه ملکی
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1396، ، صفحه 53-64
چکیده
چکیده: هر خانواده روشهای ویژهای را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بهکار میگیرد که به این روشها شیوههای فرزندپروری گفته میشود. این شیوه ها الگوهایی از پرورش فرزندان است که از تعامل بهنجار والدین و پاسخ آنها به رفتار فرزندان شکل میگیرد. برای ارزیابی این شیوه ها ابزارها و مقیاس های مختلفی طراحی شده است. پژوهش حاضر، ...
بیشتر
چکیده: هر خانواده روشهای ویژهای را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بهکار میگیرد که به این روشها شیوههای فرزندپروری گفته میشود. این شیوه ها الگوهایی از پرورش فرزندان است که از تعامل بهنجار والدین و پاسخ آنها به رفتار فرزندان شکل میگیرد. برای ارزیابی این شیوه ها ابزارها و مقیاس های مختلفی طراحی شده است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس شیوههای فرزندپروری ارجمندنیا (شفا) در نمونهای از خانوادههای دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش کاربردی از منظر روششناختی در دسته پژوهشهای توصیفی-همبستگی قرار میگیرد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین دارای فرزند کمتوان ذهنی ساکن شهر تهران بودند که از بین آنها 300 نفر با مراجعه به مدارس آموزشی و مراکز نگهداری کودکان کمتوان ذهنی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه شیوههای فرزندپروری ارجمندنیا (شفا) و مقیاس سبک فرزندپروری بامریند (BPS) گردآوری شد. دادههای گردآوری شده تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای مربوط به تحلیل عاملی اکتشافی نشان از روایی سازه مدل 5 عاملی مقیاس داشت و شاخصهای همسانی درونی (آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی) و همچنین نتایج روش دونیمه کردن و بازآزمایی، حکایت از پایایی مطلوب این مقیاس و مؤلفههای آن داشت. یافتهها تأیید میکنند مقیاس شیوههای فرزندپروری ارجمندنیا (شفا) دارای ویژگیهای روانسنجی مطلوبی است و بهطور کلی میتواند در جامعه ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
حسین متین؛ صدیقه احمدی؛ مرضیه جلالی
چکیده
وجود کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری اغلب نظام خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و تغییرات مهمی در زندگی خانوادهها و بهویژه نزد مادران ایجاد میکند. بررسی تجارب و اثرات ناتوانی یادگیری بر زندگی از زاویه دید والدین کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بهویژه مادران این کودکان دارای اهمیت است. بر همین اساس، هدف این پژوهش دستیابی به ...
بیشتر
وجود کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری اغلب نظام خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و تغییرات مهمی در زندگی خانوادهها و بهویژه نزد مادران ایجاد میکند. بررسی تجارب و اثرات ناتوانی یادگیری بر زندگی از زاویه دید والدین کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بهویژه مادران این کودکان دارای اهمیت است. بر همین اساس، هدف این پژوهش دستیابی به تجربه مادران در زندگی با فرزند مبتلا به ناتوانی یادگیری بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی و با نمونهگیری هدفمند اجرا شد. 10 مادر دارای فرزند مبتلا به ناتوانی یادگیری بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. دادهها به روش مصاحبههای نیمه ساختاریافته جمعآوری شد و دادههای مصاحبهها به روش کلایزی تحلیل شدند. یافتهها سه مضمون اصلی احساسات ناخوشایند تجربهشده مادر (الف. احساس بیارزشی، شرم و گناه، ب. احساس افسردگی، ج. پرخاشگری و عصبانیت، د. احساس ناامیدی و تنهایی)، نگرانیهای اجتماعی و تحصیلی (الف. ضعف در بعضی درسها، ب. پنهانکاری و ارتباط اجتماعی کم، ج. دلهره فرزندآوری)، تنش و تعارض خانوادگی (الف. درگیری و تعارض با همسر، ب. درگیری و تعارض در تعامل با کودک) را نشان دادند. این یافتهها میتواند اطلاعات لازم را در خصوص منابع حمایتی و اتخاذ راهبردهای حمایتی و درمانی برای مادران فرزند مبتلا به ناتوانی یادگیری جهت تأمین سلامت روان و بهبود زندگی آنها فراهم نماید.
حسین کریمی مقدم؛ سوگند قاسم زاده؛ علی اکبر ارجمندنیا
چکیده
مدیریت هیجان یکی از چالشهای نوجوانان در جهان امروز است که میتواند با شیوههای فرزندپروری در خانواده مرتبط باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره بر مدیریت هیجان در نوجوانان ناسازگار انجام گرفتهاست. پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء پژوهشهای کاربردی است و برحسب نحوۀ گردآوری دادهها، از نوع پژوهشهای ...
بیشتر
مدیریت هیجان یکی از چالشهای نوجوانان در جهان امروز است که میتواند با شیوههای فرزندپروری در خانواده مرتبط باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره بر مدیریت هیجان در نوجوانان ناسازگار انجام گرفتهاست. پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء پژوهشهای کاربردی است و برحسب نحوۀ گردآوری دادهها، از نوع پژوهشهای نیمهآزمایشی با طرح دوگروهی و انتساب تصادفی با پیشآزمون، پسآزمون است. جامعه آماری این تحقیق شامل نوجوانان با مشکلات رفتاری دوره اول متوسطه شهر بجنورد میباشد. شرکتکنندهها، بالاترین نمره ناسازگاری را در پرسشنامه مبتنی بر تجربه آخنباخ فرم والدین (CBCL) کسب کرده و سپس در دو گروه کنترل و آزمایش با تعداد 15 نفر در هر گروه به صورت تصادفی قرار گرفتند. شرکتکنندگان دو گروه، قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان (BERQ) را به عنوان پیشآزمون و پسآزمون دریاقت و تکمیل کردند. افراد گروه آزمایش طی 13جلسه مورد آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت هیچ گونه مداخلهای دریافت نکرد. نتایج تحقیق در رابطه با تنظیم رفتاری هیجان نشان میدهد که برنامه آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره بهطور معناداری در سطح 01/0p= بر مولفههای «کناره گیری» و «جستجوی حمایت اجتماعی» موثر بوده و در سطح 05/0=p بر مولفههای «اقدام به کارهای دیگر»، «رویارویی فعال» و «نادیده گرفتن» تاثیری نداشته است. همچنین یافتهها در رابطه مولفههای تنظیم شناختی هیجان، یعنی «راهبردهای سازشیافته» و «راهبردهای سازشنایافته» در سطح 01/0=p معنادار است. آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره میتواند در برخی موارد موجب بهبود و افزایش مولفههای مدیریت هیجان در نوجوانان با مشکلات رفتاری شود و از پیشگیری تا توانبخشی تاثیرگذار باشد.
سیّد احسان ساداتی؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند؛ منصور سودانی
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1393، ، صفحه 55-68
چکیده
: ناکامی زوجها در حل اختلافات زناشویی ممکن است به اشکال گوناگونی بروز پیدا کند که هرکدام به نوبه خود میتواند سلامت روابط زناشویی را به خطر بیندازد. یکی از انواع بروز اختلافات زناشویی، پدیده دلزدگی است که زوجهای بسیاری را درگیر خود میکند و از عوامل بسیاری از جمله تمایزیافتگی، نورزگرایی، بخشندگی و تعارض زناشویی تاثیر میپذیرد. ...
بیشتر
: ناکامی زوجها در حل اختلافات زناشویی ممکن است به اشکال گوناگونی بروز پیدا کند که هرکدام به نوبه خود میتواند سلامت روابط زناشویی را به خطر بیندازد. یکی از انواع بروز اختلافات زناشویی، پدیده دلزدگی است که زوجهای بسیاری را درگیر خود میکند و از عوامل بسیاری از جمله تمایزیافتگی، نورزگرایی، بخشندگی و تعارض زناشویی تاثیر میپذیرد. هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی تمایزیافتگی، نورزگرایی و بخشندگی با دلزدگی زناشویی از طریق واسطهگری تعارض زناشویی بود. به این منظور نمونهای 300 نفری از معلمان مرد متاهل مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه مدارس شهر استهبان در این پژوهش شرکت کردند. از شرکتکنندگان خواسته شد به مقیاس دلزدگی زناشویی (MDS)، پرسشنامه تجدیدنظر شده تمایزیافتگی خود (DSI-R)، زیرمقیاس نورزگرایی پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (NEO-FFI)، مقیاس بخشش (FS) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ-R) پاسخ دهند. نتایج نشان داد که در کل نمونه، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها، از لحاظ آماری معنادار بودند. بهعلاوه مسیرهای مستقیم تمایزیافتگی، نورزگرایی، بخشندگی و تعارض زناشویی به دلزدگی زناشویی، و همچنین مسیرهای مستقیم تمایزیافتگی، نورزگرایی و بخشندگی به تعارض زناشویی نیز معنادار بودند. از سوی دیگر، طبق نتایج پژوهش، رابطه غیرمستقیم تمایزیافتگی، نورزگرایی و بخشندگی با دلزدگی زناشویی از طریق تعارض زناشویی نیز معنادار به دست آمدند. بهنظر میرسد دلزدگی زناشویی پدیده پیچیدهای است که ضمن درگیر کردن بسیاری از زوجها، از عوامل بسیاری از جمله تمایزیافتگی، نورزگرایی، بخشودگی و تعارض زناشویی تاثیر میپذیرد.
مهدی رستمی؛ شکوه نوابینژاد؛ ولیالله فرزاد
چکیده
دوران نامزدی یک دوره حد واسط است که فرد را آماده انتخاب مناسب و ورود به زندگی مشترک میکند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مشکلات زوجین در مرحله نامزدی بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بر اساس معیار اشباع نظری، تعداد 13 زوج نامزد در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات از روش ...
بیشتر
دوران نامزدی یک دوره حد واسط است که فرد را آماده انتخاب مناسب و ورود به زندگی مشترک میکند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مشکلات زوجین در مرحله نامزدی بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بر اساس معیار اشباع نظری، تعداد 13 زوج نامزد در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. سپس دادهها جمعآوری، ثبت، کدگذاری و در قالب مضمونهای اصلی و فرعی طبقهبندی شد. تحلیل تجارب مصاحبه با زوجین نامزد منجر به شناسایی 243 کد اولیه، 19 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی شامل الگوهای ناکارآمد ارتباطی، الگوهای ناکارآمدی مدیریت رابطه، نظام ارزشی زوجها، ذهنیت طرحوارهای و اثرات مخرب خانواده اصلی شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند عدم درک و تعامل متقابل، مشکلات ارتباطی، عدم اصالت، ناتوانی در دلگرمی دادن و اطمینان بخشی، ناتوانی در مدیریت تعارضها، عدم شفافیت نقشها، ناتوانی در مدیریت حریم و مرز شخصی، ناتوانی در مدیریت شبکه اجتماعی، نگرش نسبت به مذهب و معنویت، فرهنگ و رسوم، عقاید و باورها، نیازها، تلهها، خودآگاهی (خودشناسی)، خلقوخوی هیجانی، وابستگی، الگوگیری منفی خانواده، تجارب ناموفق در خانواده و نقش منفی خانواده در مشکلات و آسیبهای دوره نامزدی برای زوجین نامزد در آستانه ازدواج نقش مهمی ایفا میکنند؛ بنابراین ضروری است در برنامههای غنیسازی پیش از ازدواج که برای جوانان اجرا میشود به این عوامل مهم توجه ویژه شود.
رضا خجستهمهر؛ مژگان داتلی بگی؛ ذبیحاله عباسپور
چکیده
مواجهه زن و شوهر با موقعیتهایی که علایق و نیازهایشان با یکدیگر همسو نیست اجتناب ناپذیر است ولی توانایی مدیریت تفاوتها به شکل سازنده میتواند زوجین را برای ایجاد یک رابطه صمیمی یاری دهد. در فرهنگ اسلامی، مدارا بهترین شیوه برخورد با تفاوتها در عرصه روابط انسانی معرفی شده است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی صمیمیت زناشویی بر اساس مدل ...
بیشتر
مواجهه زن و شوهر با موقعیتهایی که علایق و نیازهایشان با یکدیگر همسو نیست اجتناب ناپذیر است ولی توانایی مدیریت تفاوتها به شکل سازنده میتواند زوجین را برای ایجاد یک رابطه صمیمی یاری دهد. در فرهنگ اسلامی، مدارا بهترین شیوه برخورد با تفاوتها در عرصه روابط انسانی معرفی شده است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی صمیمیت زناشویی بر اساس مدل مدارای دینی در روابط همسران بود. تعداد 240 فرد متأهل (118زن و 122مرد) در این پژوهش شرکت کردند و از آنان خواسته شد مقیاس مدارا در روابط همسران (TSRS) و مقیاس صمیمیت (IS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفههای چهارگانه مدارا (همدلی و پذیرش همسر، کنترل هیجانی و صبر و تحمل، تسهیل فرایند رشد و شکوفایی همسر و احسان و گذشت نسبت به همسر) و نمره کل آن با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت معنادار دارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد از بین چهار مؤلفه مدارا در روابط همسران به ترتیب متغیر همدلی و پذیرش و احسان و گذشت نسبت به همسر بیشترین سهم را در پیشبینی صمیمیت زناشویی دارند. دو متغیر باقیماندهی کنترل هیجانی و صبر و تحمل و تسهیل فرایند رشد و شکوفایی همسر به دلیل همپوشی با دیگر متغیرهای پیشبین از مدل رگرسیون خارج شدند. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که مدارا با رویکرد اسلامی نقش تعیینکنندهای در پیشبینی صمیمیت زناشویی ایفا میکند. یافتههای بهدست آمده از پژوهش حاضر میتواند مورد استفاده متخصصان و درمانگران خانواده قرار گیرد.
مهدی آگاه؛ عزیزاله تاجیک اسماعیلی؛ عبدالرحیم کسایی اصفهانی؛ سمیه عسکریان
چکیده
امروزه زندگی پرهزینه، بالا رفتن سطح توقعات و تغییر نقشهای جنسیتی و سبک زندگی، خانوادهها را به زوجین هر دو شاغل تغییر داده است. بررسی چالشهای این مسئله میتواند در بهداشت روانی جامعه تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه زوجین هر دو شاغل و تک شاغل در ابعاد راهبردهای مقابلهای و تمایزیافتگی بود. جامعه پژوهش شامل فرهنگیان شاغل ...
بیشتر
امروزه زندگی پرهزینه، بالا رفتن سطح توقعات و تغییر نقشهای جنسیتی و سبک زندگی، خانوادهها را به زوجین هر دو شاغل تغییر داده است. بررسی چالشهای این مسئله میتواند در بهداشت روانی جامعه تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه زوجین هر دو شاغل و تک شاغل در ابعاد راهبردهای مقابلهای و تمایزیافتگی بود. جامعه پژوهش شامل فرهنگیان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان کلات بود. از این میان، 146 زوج متأهل (60 زوج هردو شاغل و 86 زوج تک شاغل) انتخاب شدند و به پرسشنامه راهبردهای مقابلهای (CSQ) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد تفاوت معناداری بین گروههای زوجین هر دو شاغل و تک شاغل برحسب زیرمقیاسهای راهبردهای مقابلهای (مسئولیتپذیری، حل مسئله، ارزیابی مجدد و خویشتنداری) وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین گروههای زوجین هر دو شاغل و تک شاغل هر دو گروه در زیرمقیاس جدایی عاطفی تمایزیافتگی وجود دارد. بر اساس یافتهها، میتوان آموزش راهبردهای مقابلهای به زوجین خصوصا زوجین شاغل را توصیه نمود. این راهبردها مانند سپری در رویارویی با چالشها و مشکلات زندگی زوجین حائز اهمیت است. همچنین نظر به تأثیر تمایزیافتگی در سیستم خانواده و نقش آن در کاهش تعارضات خانوادگی و نتایج بهدست آمده در این پژوهش، نیاز به بررسیهای بیشتری در این حوزه وجود دارد.
زبیر صمیمی؛ شیرین شجاعی فر؛ معصومه عزیزی
چکیده
بیماری کروناویروس به علت همهگیرشناسی زیاد و افزایش روز افزون تلفات آن، منجر به پیامدهای روانشناختی منفی زیادی در بین مردم شده است. یکی از این پیامدهای منفی، استرس است. این پژوهش با هدف تعیین رابطه الگوهای همبستگی و انطباقی خانواده و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با میزان استرس ادارک شده در دوران اپیدمی کروناویروس انجام گرفت. این ...
بیشتر
بیماری کروناویروس به علت همهگیرشناسی زیاد و افزایش روز افزون تلفات آن، منجر به پیامدهای روانشناختی منفی زیادی در بین مردم شده است. یکی از این پیامدهای منفی، استرس است. این پژوهش با هدف تعیین رابطه الگوهای همبستگی و انطباقی خانواده و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با میزان استرس ادارک شده در دوران اپیدمی کروناویروس انجام گرفت. این پژوهش یک مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود که جامعه آماری آن شامل کلیه افراد 18 تا 60 ساله بود که به صورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. نمونه پژوهش شامل 432 نفر بودند که به صورت آنلاین به پرسشنامه استرس ادراک شده (PSS)، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده (FACES-III) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) پاسخ دادند. از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام در SPSS-18 برای تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه منفی و معنی داری بین استرس ادارک شده با الگوهای همبستگی و انطباقی خانواده و مولفههای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و کم اهمیت شماری وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنی داری بین مولفههای خودسرزشنگری، نشخوارگری، فاجعه انگاری و دیگر سرزنشگری با استرس ادراک شده وجود داشت. علاوه بر این مولفههای تمرکز مجدد مثبت، دیگر سرزنشگری، کم اهمیت شماری، نشخوارگری، انطباق پذیری و ارزیابی مجدد مثبت قادر به پیش بینی استرس ادارک شده پاسخدهندگان بودند. براساس نتایج پژوهش حاضر، الگوهای همبستگی و انطباقی خانواده و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از جله عوامل تاثیر گذار بر استرس ادارک شده جمعیت ایرانی در دوران اپیدمی کروناویروس می باشد و باید در مداخلات روانشناختی مورد توجه قرار گیرند.
ناصر یوسفی
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1395، ، صفحه 59-70
چکیده
چکیده: مهارتهای زندگی از مولفههای مهم در روابط زناشویی و امید به زندگی محسوب میشود. امروزه مهارتهای زندگی بهعنوان یکی از کاربردیترین آموزشها برای کاهش تعارض زناشویی و پیشگیری از وقوع طلاق در نظر گرفته میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر رضایت زناشویی و امیدواری بود. طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی ...
بیشتر
چکیده: مهارتهای زندگی از مولفههای مهم در روابط زناشویی و امید به زندگی محسوب میشود. امروزه مهارتهای زندگی بهعنوان یکی از کاربردیترین آموزشها برای کاهش تعارض زناشویی و پیشگیری از وقوع طلاق در نظر گرفته میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر رضایت زناشویی و امیدواری بود. طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 20 زوج در این پژوهش شرکت کردند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 10 جلسه دوساعته هفتهای یکبار تحت مداخله برنامه آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر و همکاران (HQ) بود. یافتههای بهدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که بهکارگیری آموزش مهارتهای زندگی میتواند بر دوام و پایداری زندگی زناشویی و افزایش رضایت زناشویی و امیدواری موثر باشد.
رضا خجسته مهر؛ رزگار محمدی
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 59-70
چکیده
چکیده: تجربه خوشبختی در ازدواج منجر به رضایتمندی درونی زوجین میشود و محیط مساعدی برای رشد و سلامت فرزندان فراهم میکند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته زوجین متأهل از خوشبختی در ازدواجهای پایدار بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. به این منظور 14 زن و مرد متأهل که احساس خوشبختی میکردند ...
بیشتر
چکیده: تجربه خوشبختی در ازدواج منجر به رضایتمندی درونی زوجین میشود و محیط مساعدی برای رشد و سلامت فرزندان فراهم میکند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته زوجین متأهل از خوشبختی در ازدواجهای پایدار بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. به این منظور 14 زن و مرد متأهل که احساس خوشبختی میکردند از طریق مصاحبه عمیق و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفتند. دادهها جمعآوری، ثبت و کدگذاری شد و در قالب مضمونهای اصلی و فرعی طبقهبندی شد. تحلیل دادهها منجر به شناسایی 256 کد اولیه، 21 مضمون فرعی و پنج مضمون اصلی احساس خوشبختی، عوامل معنوی و اخلاقی در خوشبختی، حضور دیگران، رفتارهای مولد خوشبختی و ازدواج.
سلمان زارعی؛ خدیجه فولادوند
چکیده
بیحوصلگی یکی از رایجترین هیجانهای تجربه شده در دوران نوجوانی است. نوجوانان با سطح بیحوصلگی بالا از انجام تکالیف مدرسه اجتناب میکنند و در زمینههای مانند توجه، خودتنظیمی، انگیزه و روابط بین فردی دارای مشکل هستند. هرچند رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و بی-حوصلگی مورد بررسی قرار گرفته است، اما درباره مکانیسمهای زیربنایی ...
بیشتر
بیحوصلگی یکی از رایجترین هیجانهای تجربه شده در دوران نوجوانی است. نوجوانان با سطح بیحوصلگی بالا از انجام تکالیف مدرسه اجتناب میکنند و در زمینههای مانند توجه، خودتنظیمی، انگیزه و روابط بین فردی دارای مشکل هستند. هرچند رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و بی-حوصلگی مورد بررسی قرار گرفته است، اما درباره مکانیسمهای زیربنایی این رابطه مطالعات اندکی وجود دارد. لذا، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای خلاقیت در رابطه الگوهای ارتباطی خانوده با بی حوصلگی نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1397 بود که از بین آنها تعداد 400 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس چندبعدی حالت بیحوصلگی (فالمن و همکاران، 2013)، پرسشنامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی ، 1994) و پرسشنامه خلاقیت عابدی (عابدی، 1372) گردآوری و با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه شدند. نتایج نشان داد اثر مستقیم الگوی گفتوشنود خانواده بر بیحوصلگی منفی معنادار و اثر مستقیم الگوی همنوایی خانواده بر بیحوصلگی مثبت معنادار بود. همچنین، یافتههای پژوهش نشان داد خلاقیت در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و بیحوصلگی نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتهها، میتوان نتیجه گرفت که الگوهای ارتباطی خانواده و خلاقیت از عوامل مهم اثرگذار بر بیحوصلگی در بین نوجوانان به شمار میآیند؛ بنابراین، بهبود تعاملات خانوادگی و افزایش سطح خلاقیت میتواند روش مطلوبی برای کمک به نوجوانان در برابر مشکلات و پیشگیری از بیحوصلگی باشد.
رضا خجستهمهر؛ نرگس اسمعیلی بابادی؛ ذبیحاله عباسپور
دوره 4، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 61-74
چکیده
اخلاق رابطهای بیانگر منصفانه یا غیرمنصفانه بودن روابط صمیمی است. مباحث اعتماد، عدالت، وفادری و احساس محق بودن از جمله مباحثی هستند که اخلاق رابطهای را شکل میدهند و اخلاق رابطهای میطلبد افراد مسئولیت عواقب اعمالشان را بپذیرند. مقیاس اخلاق رابطهای (RES) شامل دو مؤلفه عمودی و افقی است. مقیاس اخلاق رابطهای عمودی، اخلاق رابطهای ...
بیشتر
اخلاق رابطهای بیانگر منصفانه یا غیرمنصفانه بودن روابط صمیمی است. مباحث اعتماد، عدالت، وفادری و احساس محق بودن از جمله مباحثی هستند که اخلاق رابطهای را شکل میدهند و اخلاق رابطهای میطلبد افراد مسئولیت عواقب اعمالشان را بپذیرند. مقیاس اخلاق رابطهای (RES) شامل دو مؤلفه عمودی و افقی است. مقیاس اخلاق رابطهای عمودی، اخلاق رابطهای در خانواده اصلی و مادههای مقیاس اخلاق رابطهای افقی، روابط فعلی فرد با همسرش را اندازهگیری میکند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ویژگیهای روانسنجی مقیاس اخلاق رابطهای (RES) بود. به منظور دستیابی به این هدف، 208 شرکتکننده متأهل (89 مرد، 119 زن) مقیاسهای اخلاق رابطهای (RES)، مقیاس ارزیابی رابطه (RAS) و سنجه ادراک انصاف (MEP < /span>) را تکمیل کردند. یافتهها ساختار شش عاملی مقیاس اخلاق رابطهای (RES) را تأیید کردند. همچنین یافتهها نشان داد مقیاس اخلاق رابطهای از روایی سازه همزمان و پایایی مطلوبی برخوردار است. یافتههای پژوهش مشخص ساخت که مقیاس اخلاق رابطهای برای مطالعات پژوهشی کاربرد دارد و استفاده از این مقیاس برای ارزیابی اخلاق رابطهای زوجین در مشاوره و درمان زناشویی به روانشناسان و مشاوران خانواده توصیه میشود.
متینه عبادی؛ سجاد بشرپور؛ محمد نریمانی
چکیده
نارضایتی، ناسازگاری و آشفتگی در روابط زناشویی سلامت فرد، خانواده و جامعه را با مشکل رو به رو میسازد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی برازش مدل علی مبتنی بر آشفتگی روابط زوجی براساس فراهیجان منفی با نقش میانجی حساسیت به طرد در افراد متأهل شهر رشت بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیۀ متأهلین ...
بیشتر
نارضایتی، ناسازگاری و آشفتگی در روابط زناشویی سلامت فرد، خانواده و جامعه را با مشکل رو به رو میسازد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی برازش مدل علی مبتنی بر آشفتگی روابط زوجی براساس فراهیجان منفی با نقش میانجی حساسیت به طرد در افراد متأهل شهر رشت بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیۀ متأهلین شهر رشت در تابستان 1398 تشکیل دادند که تعداد 200 نفر از آنها به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. جهت جمعآوری دادهها از سنجه خودگزارشدهی وضعیت زناشویی تاکسون (MTSRM)، مقیاس فراهیجان (MES) و پرسشنامه حساسیت به طرد- نسخه بزرگسالان (RSQ) استفاده شد. دادههای جمعآوری شده نیز با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری به وسیله نرمافزار Lisrel 8.8 تجزیه و تحلیل شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که فراهیجان منفی و حساسیت به طرد با آشفتگی روابط زوجی دارای رابطه مثبت و معنیدار بودند. همچنین نتایج گویای این بودند که حساسیت به طرد میتواند میانجی روابط بین فراهیجان منفی با آشفتگی روابط زوجی باشد. نتایج نشان از اهمیت فراهیجان منفی و حساسیت به طرد در پیشبینی آشفتگی روابط زوجی دارد.
مسعود اخگر؛ مریم فاتحی زاده
چکیده
آموزش هوش هیجانی یک برنامه گروهی است که می تواند انتظارات از ازدواج و مهارت تنظیم هیجانی را پیش از ازدواج بهبود بخشد. هدف پژوهش حاضر، اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر بهبود انتظارات از ازدواج و افزایش مهارت تنظیم هیجانی جوانان درآستانه ازدواج بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این ...
بیشتر
آموزش هوش هیجانی یک برنامه گروهی است که می تواند انتظارات از ازدواج و مهارت تنظیم هیجانی را پیش از ازدواج بهبود بخشد. هدف پژوهش حاضر، اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر بهبود انتظارات از ازدواج و افزایش مهارت تنظیم هیجانی جوانان درآستانه ازدواج بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر در آستانه ازدواج دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر اصفهان بودند. از بین دانشجویان، داوطلبین شرکت در برنامه آموزش هوش هیجانی، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 9 جلسه آموزش هوش هیجانی شرکت کردند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت تنظیم هیجانی (ERSQ) و پرسشنامه انتظار از ازدواج (MES) بود.نتایج نشان داد که انتظار ایده آل گرایانه، واقع گرایانه و مهارت تنظیم هیجانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری افزایش یافته است. همچنین انتظار بدبینانه گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری کاهش یافته است. به علاوه نتایج پژوهش نشان دادکه آموزش هوش هیجانی در تعدیل انتظارات واقع گرایانه و بدبینانه و بهبود مهارت تنظیم هیجانی جوانان پسر در آستانه ازدواج مؤثر بوده است. بنابراین می توان از این بسته در آموزش های پیش از ازدواج استفاده نمود.
فاطمه علی دوستی؛ مهدیه بختیاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی میان عملکرد خانواده و رفتارهای جامعهگرا با نقش میانجی پختگی روانشناختی صورت گرفت. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری آن را بزرگسالان 18 سال به بالا تشکیل دادند که از آن میان 436 نفر (349 خانم و 87 آقا) بهعنوان نمونه، با شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادههای این پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی میان عملکرد خانواده و رفتارهای جامعهگرا با نقش میانجی پختگی روانشناختی صورت گرفت. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری آن را بزرگسالان 18 سال به بالا تشکیل دادند که از آن میان 436 نفر (349 خانم و 87 آقا) بهعنوان نمونه، با شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادههای این پژوهش با استفاده از پرسشنامهی گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدیدنظر شده توسط کارلو و همکاران (PTM-R)، مقیاس سنجش کارکرد خانواده اپستاین و همکاران (FAD) و مقیاس پختگی روانشناختی محمدخانی و همکاران جمعآوری شدند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد میان عملکرد خانواده با رفتارهای جامعهگرای واجد انگیزهی درونی، میان بُعد حل مشکل در عملکرد خانواده با رفتارهای جامعهگرای واجد انگیزهی بیرونی، میان عملکرد خانواده و پختگی روانشناختی، میان حوزهی اجتماعی پختگی روانشناختی با رفتارهای جامعهگرا در شرایط هیجانی و اضطراری، همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. افزون بر آن، بین پختگی روانشناختی با رفتارهای جامعهگرای واجد انگیزهی بیرونی رابطهی منفی و معنادار مشاهده شد. نتایج بررسی مدل معادلات ساختاری نیز از نقش میانجی معنادار پختگی روانشناختی برای رابطهی میان عملکرد خانواده و رفتارهای جامعهگرا با انگیزهی درونی حکایت داشت. درمجموع میتوان گفت عملکرد مطلوب خانواده میتواند با تحت تأثیر قرار دادن پختگی روانشناختی اعضای خود و رشد آن، افراد را به سمت اتخاذ رفتارهای جامعهگرا با انگیزهی درونی و سطوح بالاتر استدلال اخلاقی سوق دهد.
فاطمه علیدوستی؛ فاطمه جنگی؛ شیرین شجاعیفر
چکیده
داشتن کودک کمتوان ذهنی بر بهداشت روان خانواده، اثر بسزایی دارد و منجربه نگرانی و ایجاد مشکلات روانشناختی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل (گراس) بر تنظیم هیجان، اضطراب و افسردگی در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام گرفت. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه ...
بیشتر
داشتن کودک کمتوان ذهنی بر بهداشت روان خانواده، اثر بسزایی دارد و منجربه نگرانی و ایجاد مشکلات روانشناختی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل (گراس) بر تنظیم هیجان، اضطراب و افسردگی در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام گرفت. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. 30 مادر دارای فرزند پسر کمتوان ذهنی شهر مشهد بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) منتسب شدند. مادران گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعتی تحت آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس قرار گرفتند و افراد گروه کنترل طی این مدت هیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. همه آزمودنیها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه تنظیم هیجانی (ERQ)، پرسشنامه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه افسردگی BDI-II)) بک پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات تنظیم هیجانی، اضطراب و افسردگی آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پسآزمون بهطور معناداری پایینتر بود. از این یافتهها استنباط میشود که آموزش تنظیم هیجان، شیوه مناسبی برای بهبود تنظیم هیجانی و کاهش اضطراب و افسردگی در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی است و این آموزشها میتواند بهعنوان مداخلهای مبتنی بر شواهد تجربی در کلینکهای روانشناختی مورد استفاده قرار گیرد.
زینب افشاری؛ فرشته موتابی؛ لیلی پناغی
دوره 2، شماره 1 ، آبان 1394، ، صفحه 59-70
چکیده
یکی از عوامل مهم موثر بر رضایت زناشویی، تجارب اولیه فرد با والدین در دوران کودکی است. این تجارب در شکلگیری دلبستگی و روانسازههای ناسازگار اولیه تاثیر بهسزایی دارند. در این پژوهش نقش واسطهای روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار گرفت. بهاین منظور 333 نفر (194 زن، 139 ...
بیشتر
یکی از عوامل مهم موثر بر رضایت زناشویی، تجارب اولیه فرد با والدین در دوران کودکی است. این تجارب در شکلگیری دلبستگی و روانسازههای ناسازگار اولیه تاثیر بهسزایی دارند. در این پژوهش نقش واسطهای روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار گرفت. بهاین منظور 333 نفر (194 زن، 139 مرد) به پرسشنامههای سبک دلبستگی بزرگسالان (AAQ)، روانسازههای یانگ (YSQ) و رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) پاسخ دادند. در نتایج بهدست آمده بین سبک دلبستگی اجتنابی با رضایت زناشویی همبستگی معنادار یافت نشد در حالیکه رضایت زناشویی با دلبستگی ایمن همبستگی مثبت معنادار و با دلبستگی دوسوگرا همبستگی منفی معنادار داشت و متغیر روانسازههای ناسازگار اولیه در این ارتباط نقش واسطهای داشت. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت افراد با سبک دلبستگی ایمن احتمالا به این دلیل که برداشت مثبتتری از خود و دیگران دارند و به دلیل روانسازههای ناسازگار کمتر، رفتارهای سازگارانه بیشتری در روابط زناشویی نشان میدهند و در نتیجه رضایت زناشویی بیشتری را تجربه خواهند کرد. در مقابل، افراد با سبک دلبستگی دوسوگرا، دارای تصویری منفی از خود و روانسازههای ناسازگار بیشتری در مورد خود هستند، و به تبع آن رفتارهای ناسازگارانه بیشتری نشان میدهند که رضایت زناشویی کمتر را در پی دارد.
جلال مرادیان؛ سیروس عالیپور؛ منیجه شهنی ییلاق
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، ، صفحه 63-74
چکیده
خانواده مهمترین محیط اجتماعی است که بر رشد افراد تاثیر میگذارد. فرد نه تنها از نظر جسمی و زیستی بلکه از نظر شخصیتی نیز تحت تاثیر تجارب اولیه خود در محیط خانواده قرار میگیرد. هدف از پژوهش حاضر آزمایش مدل رابطه علّی بین سبکهای فرزندپروری و عملکرد تحصیلی با واسطه خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانشجویان بود. 236 دانشجوی ...
بیشتر
خانواده مهمترین محیط اجتماعی است که بر رشد افراد تاثیر میگذارد. فرد نه تنها از نظر جسمی و زیستی بلکه از نظر شخصیتی نیز تحت تاثیر تجارب اولیه خود در محیط خانواده قرار میگیرد. هدف از پژوهش حاضر آزمایش مدل رابطه علّی بین سبکهای فرزندپروری و عملکرد تحصیلی با واسطه خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانشجویان بود. 236 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز ( 119 دختر، 117 پسر) به پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند (BPSQ)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (ASES) و آزمون انگیزه پیشرفت (AMT) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدر اثر مستقیم مثبت و معنادار و سبک فرزندپروری مستبد اثر مستقیم منفی و معنادار بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت دارند. سبک فرزندپروری آسانگیر اثر مستقیم منفی معنادار بر خودکارآمدی تحصیلی داشت اما اثر معنادار بر انگیزه پیشرفت نداشت. همچنین خودکارآمدی تحصیلی اثر مستقیم مثبت و معنادار بر عملکرد تحصیلی دارد اما بین انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین، نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش کافی برخوردار نیست، برازش بهتر از طریق حذف مسیر غیرمعنادار سبک فرزندپروری آسانگیر به انگیزه پیشرفت حاصل شد. به علاوه، اثرات غیرمستقیم کلی سبکهای فرزندپروری مقتدر، مستبد و آسانگیر با عملکرد تحصیلی با واسطه انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی معنادار بودند.
نرگس نصراصفهانی؛ فاطمه بهرامی؛ عذرا اعتمادی؛ رحمت ا... محمدی
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1396، ، صفحه 65-74
چکیده
چکیده: در عصر حاضر بهدلیل گسترش ارتباطات و افزایش مهاجرت، تشکیل خانواده و ازدواج نیز تحت تاثیر قرار گرفته است و شاهد افزایش ازدواجهای بینفرهنگی هستیم. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوجدرمانی مبتنی بر پویاییهای فرهنگی بر تعارض زناشویی زوجهای با فرهنگ متفاوت انجام گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری ...
بیشتر
چکیده: در عصر حاضر بهدلیل گسترش ارتباطات و افزایش مهاجرت، تشکیل خانواده و ازدواج نیز تحت تاثیر قرار گرفته است و شاهد افزایش ازدواجهای بینفرهنگی هستیم. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوجدرمانی مبتنی بر پویاییهای فرهنگی بر تعارض زناشویی زوجهای با فرهنگ متفاوت انجام گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش حاضر را 16 زوج بینفرهنگی مراجعهکننده به مراکز مشاوره استان اصفهان تشکیل دادند که بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. متغیر وابسته در این پژوهش تعارض زناشویی بود که با پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی و براتی (MCQ) ارزیابی شد. متغیر مستقل نیز زوجدرمانی مبتنی بر پویاییهای فرهنگی بود که طی 8 جلسه بهصورت زوجی برای گروه آزمایش اجرا شد. یافتهها نشان داد که زوجدرمانی مبتنی بر پویاییهای فرهنگی بر تعارض زناشویی زوجین دارای ازدواج بینفرهنگی موثر است و میزان آن را کاهش داده است. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که آموزشهای مناسب در قالب زوجدرمانی مبتنی بر پویاییهای فرهنگی میتواند نگرانیهای زوجین دارای ازدواج بینفرهنگی را کاهش دهد و منجر به کاهش تعارض زناشویی آنان شود.
نسرین ارشدی؛ سیده صدف کاظمی شاهندشتی
دوره 5، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 65-76
چکیده
از آنجا که بررسی و شناخت متغیرهای مؤثر بر بهزیستی روانشناختی از اهمیت بالایی برخوردار است، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی غنیسازی کار- خانواده با بهزیستی روانشناختی با توجه به نقش واسطهای تعادل کار- زندگی انجام شد. در این پژوهش 363 نفر(222 مرد و 141 زن) از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران شرکت کردند. شرکتکنندگان پرسشنامههای غنیسازی ...
بیشتر
از آنجا که بررسی و شناخت متغیرهای مؤثر بر بهزیستی روانشناختی از اهمیت بالایی برخوردار است، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی غنیسازی کار- خانواده با بهزیستی روانشناختی با توجه به نقش واسطهای تعادل کار- زندگی انجام شد. در این پژوهش 363 نفر(222 مرد و 141 زن) از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران شرکت کردند. شرکتکنندگان پرسشنامههای غنیسازی کار- خانواده(WFE) ، تعادل کار- زندگی(WLB) ، خشنودی شغلی(JSQ) ، خشنودی خانوادگی(FSQ) و سلامت روان(GHQ-12) را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش حاضر نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتا خوبی با دادهها برخوردار است. برازش بهتر از طریق اعمال شاخصهای اصلاحی بهدست آمد. نتایج همچنین حاکی از آن بود که بین غنیسازی کار- خانواده و غنیسازی خانواده- کار با بهزیستی روانشناختی و نیز بین تعادل کار- زندگی و بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت وجود دارد. رابطه غیرمستقیم غنیسازی کار- خانواده و غنیسازی خانواده- کار با بهزیستی روانشناختی از طریق تعادل کار- زندگی نیز مورد تأیید قرار گرفت. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که رابطه غنیسازی کار- خانواده و غنیسازی خانواده- کار با بهزیستی روانشناختی، تنها یک رابطه مستقیم نیست و تعادل کار- زندگی میتواند در این رابطه نقش واسطهای ایفا نماید. توجه به راههای افزایش سرریزشدگی مثبت کار بر خانواده توسط مدیران سازمان، یکی از مهمترین مضامین عملی پژوهش حاضر است.
ذبیحاله عباسپور؛ فیضاله پورسردار؛ امین کرایی؛ مریم خسروانی شایان
دوره 2، شماره 2 ، آبان 1394، ، صفحه 67-78
چکیده
افسردگی، اختلال روانی شایعی است که نوجوانان را درگیر میکند و با سطوح بالای استرس، اضطراب و در بدترین حالت با خودکشی رابطه دارد؛ اما همیشه این سوال مطرح است که موثرترین درمان برای افسردگی، چیست؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی بین فردی خانوادهمحور بر علایم افسردگی نوجوانان انجام شد. بر این اساس سه پسر نوجوان افسرده ...
بیشتر
افسردگی، اختلال روانی شایعی است که نوجوانان را درگیر میکند و با سطوح بالای استرس، اضطراب و در بدترین حالت با خودکشی رابطه دارد؛ اما همیشه این سوال مطرح است که موثرترین درمان برای افسردگی، چیست؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی بین فردی خانوادهمحور بر علایم افسردگی نوجوانان انجام شد. بر این اساس سه پسر نوجوان افسرده از شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر از طرح آزمایشی تکموردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. چهارده جلسه رواندرمانی بین فردی خانواده محور(FB-IPT) ، طی 7 هفته متوالی و دو روز در هفته برای هر سه نوجوان برگزار شد. ارزیابی در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و شرکتکنندگان در مرحله خط پایه سه بار، در مرحله مداخله پنج بار و در مرحله پیگیری دو بار به پرسشنامه خلق و احساس (MFQ) پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد که رواندرمانی بینفردی خانواده محور در کاهش علایم افسردگی اثر معنادار دارد. طبق یافتههای این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که ترکیب درمان فردی با سیستم خانواده، به خصوص والدین، در درمان افسردگی نوجوانان اثربخش است و بر این اساس استفاده از این روش به متخصصان این حوزه درمانی توصیه میشود.