مینا سلطانی؛ مریم فاتحی زاده
چکیده
روابط عاشقانه منبع اصلی شادی برای بسیاری از افراد و بخش عادی زندگی در دورۀ نوجوانی و جوانی است؛ در نتیجه، انحلال این رابطه ممکن است رویدادی پریشانکننده باشد. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رشد پس از سانحۀ پس از قطع رابطۀ عاشقانه بهروش نیمهآزمایشی تکموردی است. به این منظور، سه شرکتکنندۀ دختر با تجربۀ ...
بیشتر
روابط عاشقانه منبع اصلی شادی برای بسیاری از افراد و بخش عادی زندگی در دورۀ نوجوانی و جوانی است؛ در نتیجه، انحلال این رابطه ممکن است رویدادی پریشانکننده باشد. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رشد پس از سانحۀ پس از قطع رابطۀ عاشقانه بهروش نیمهآزمایشی تکموردی است. به این منظور، سه شرکتکنندۀ دختر با تجربۀ قطع رابطۀ عاشقانه بهشیوۀ نمونهگیری دردسترس انتخاب و تحتدرمان فردی متمرکز بر شفقت در طی هشت جلسۀ 90 دقیقهای قرار گرفتند. شرکتکنندهها در مراحل درمان، پرسشنامۀ رشد پس از سانحه (PTGI) و در مرحلۀ پیش از درمان، به پرسشنامۀ ضربۀ عشق (LTI) و پرسشنامۀ MMPI-2RF پاسخ دادند و مصاحبۀ بالینی شدند. دادهها بهروش ترسیم دیداری و شاخص تغییر پایه و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند؛ در نتیجه، میزان بهبودی در متغیر رشد پس از سانحه در مرحلۀ پس از مداخله و پیگیری بهترتیب در شرکتکنندۀ اول، ۵۲% و 38%، در شرکتکنندۀ دوم40% و 40% و در شرکتکنندۀ سوم، %18 و 41% بود. بنابراین درصد بهبودی کلی برای هر سه شرکتکننده برابر با 39% بود که این مقدار نشاندهندۀ موفقیت متوسط در درمان است؛ بنابراین، میتوان نتیجه گرفت قلب شکسته قابلیت ترمیم و حرکت بهسمت تحول مثبت را دارد و درمان متمرکز بر شفقت تا حدودی کمک میکند افراد پس از قطع رابطۀ عاشقانه به نسخۀ قویتر و رشدیافتهتر از خود برسند. نتایج این پژوهش این قابلیت را دارد که روانشناسان و مشاوران از آن استفاده کنند.
مهرنوش حیدری؛ نعیمه محب؛ شهرام واحدی؛ مرضیه علیوندی وفا
چکیده
نوجوانی به واسطه برخی تغییرات زیستی، روانی و اجتماعی با گرایش به انواع رفتارهای پرخطرهمراه بوده است؛ هدف از پژوهش بررسی روابط علی کنترل روانشناختی والدین و ذهن آگاهی با رفتارهای پرخطر نوجوانان با نقش میانجی خود تنظیمی هیجانی بود. جامعهی آماری شامل دانش آموزان دوره اول متوسطهی شهر زنجان میباشند که تعداد آنها 46000 هزار نفر بود ...
بیشتر
نوجوانی به واسطه برخی تغییرات زیستی، روانی و اجتماعی با گرایش به انواع رفتارهای پرخطرهمراه بوده است؛ هدف از پژوهش بررسی روابط علی کنترل روانشناختی والدین و ذهن آگاهی با رفتارهای پرخطر نوجوانان با نقش میانجی خود تنظیمی هیجانی بود. جامعهی آماری شامل دانش آموزان دوره اول متوسطهی شهر زنجان میباشند که تعداد آنها 46000 هزار نفر بود و با توجه به جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از طریق فضای مجازی به خاطر عدم کلاس حضوری دانش آموزان نمونه ای به حجم 403 نفراز هر دو جنس انتخاب ( 214 نفر در گروه دختران و 189 نفر در گروه پسران) شد، و به صورت مجازی به پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی، (IARS) خود تنظیمی عاطفی(MARS) ،مقیاس کنترل روانشناختی وابسته مدار و پیشرفت مدار والدین (DAPCS)و پرسشنامه ذهن آگاهی( MFQ) ، پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان دادند که خود تنظیمی هیجانی رابطه بین کنترل روانشناختی والدین و ذهن آگاهی و رفتارهای پرخطر را میانجیگری میکند. همچنین اثر مستقیم کنترل روانشناختی والدین، ذهن آگاهی و خودتنظیمی هیجانی با رفتارهای پرخطر و اثر خود تنظیمی هیجانی با کنترل روانشناختی والدین و ذهن آگاهی معنادار بود. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت حمایت و کنترل خانواده نقش مهمی در پیشگیری از گرایش به رفتارهای پرخطر دارد. همچنین تجهیز دانش آموزان به مهارتهای فردی همچون ذهن آگاهی و خودتنظیمی هیجانی می تواند در پیشگیری به انجام رفتارهای پرخطر موثر باشد.
سلمان زارعی؛ خدیجه فولادوند
چکیده
بیحوصلگی یکی از رایجترین هیجانهای تجربه شده در دوران نوجوانی است. نوجوانان با سطح بیحوصلگی بالا از انجام تکالیف مدرسه اجتناب میکنند و در زمینههای مانند توجه، خودتنظیمی، انگیزه و روابط بین فردی دارای مشکل هستند. هرچند رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و بی-حوصلگی مورد بررسی قرار گرفته است، اما درباره مکانیسمهای زیربنایی ...
بیشتر
بیحوصلگی یکی از رایجترین هیجانهای تجربه شده در دوران نوجوانی است. نوجوانان با سطح بیحوصلگی بالا از انجام تکالیف مدرسه اجتناب میکنند و در زمینههای مانند توجه، خودتنظیمی، انگیزه و روابط بین فردی دارای مشکل هستند. هرچند رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و بی-حوصلگی مورد بررسی قرار گرفته است، اما درباره مکانیسمهای زیربنایی این رابطه مطالعات اندکی وجود دارد. لذا، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای خلاقیت در رابطه الگوهای ارتباطی خانوده با بی حوصلگی نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1397 بود که از بین آنها تعداد 400 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس چندبعدی حالت بیحوصلگی (فالمن و همکاران، 2013)، پرسشنامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی ، 1994) و پرسشنامه خلاقیت عابدی (عابدی، 1372) گردآوری و با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه شدند. نتایج نشان داد اثر مستقیم الگوی گفتوشنود خانواده بر بیحوصلگی منفی معنادار و اثر مستقیم الگوی همنوایی خانواده بر بیحوصلگی مثبت معنادار بود. همچنین، یافتههای پژوهش نشان داد خلاقیت در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و بیحوصلگی نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتهها، میتوان نتیجه گرفت که الگوهای ارتباطی خانواده و خلاقیت از عوامل مهم اثرگذار بر بیحوصلگی در بین نوجوانان به شمار میآیند؛ بنابراین، بهبود تعاملات خانوادگی و افزایش سطح خلاقیت میتواند روش مطلوبی برای کمک به نوجوانان در برابر مشکلات و پیشگیری از بیحوصلگی باشد.