آرزو فتحی؛ احمد علی پور؛ علی اکبر ملکی راد
چکیده
ناباروری به عنوان یک بحران در زندگی مشترک میتواند به عنوان یک ضربه پرقدرت علیه روابط بین زوج عمل کند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن بر عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی در زوجین نابارور بود. در این مطالعه نیمهتجربی تعداد 54 زوج نابارور از مرکز ناباروری امید رویان شهر اراک انتخاب ...
بیشتر
ناباروری به عنوان یک بحران در زندگی مشترک میتواند به عنوان یک ضربه پرقدرت علیه روابط بین زوج عمل کند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن بر عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی در زوجین نابارور بود. در این مطالعه نیمهتجربی تعداد 54 زوج نابارور از مرکز ناباروری امید رویان شهر اراک انتخاب و در دو گروه مداخله (36 زوج) و گروه کنترل (18 زوج) قرار گرفتند. در گروه مداخله، محتوی آموزشی به روش زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن طی ده جلسه 60 دقیقهای برای زوجین نابارور اجرا شد و دو مـاه بعـد، پیگیری آزمـون انجـام گرفـت. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی و با استفاده از آزمون واریانس آمیخته و نرمافزار spss ورژن 23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن بر عملکرد جنسی مردان زوجین نابارور تفاوت وجود دارد (P<0/05). ولی بین اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و زوجدرمانی گاتمن بر عملکرد جنسی زنان، رضایت جنسی زناشویی زنان و مردان و افسردگی زوجین نابارور تفاوتی وجود ندارد (P>0/05). همچنین نتایج نشان داد که هر دو روش زوجدرمانی هیجانمدار و گاتمن بر عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی زوجین نابارور مؤثر بوده است و نمرات گروه پسآزمون و دوره پیگیری بهتر از گروه کنترل بوده است (P<0/05). اجرای هر دو روش زوجدرمانی بر عملکرد جنسی، رضایت جنسی زناشویی و افسردگی زوجین نابارور مؤثر بوده است. بنابراین توصیه میشود از روشهای زوجدرمانی هیجانمدار و گاتمن برای بهبود عملکرد جنسی، رضایت جنسی و کاهش افسردگی زناشویی زوجین نابارور استفاده شود.
الهام ابراهیمی؛ مجید ضرغام حاجبی؛ شکوه نوابی نژاد
چکیده
خیانت زناشویی از مهمترین آسیبها و عوامل از هم گسیختگی خانوادهها است که در سالهای اخیر افزایش یافته است. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر کاهش مشکلات روانشناختی افراد آسیب دیده از خیانت همسر اهمیت بسزایی دارد چراکه میتواند روابط عاطفی زوجین را بهبود بخشد و خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای بخشش ...
بیشتر
خیانت زناشویی از مهمترین آسیبها و عوامل از هم گسیختگی خانوادهها است که در سالهای اخیر افزایش یافته است. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر کاهش مشکلات روانشناختی افراد آسیب دیده از خیانت همسر اهمیت بسزایی دارد چراکه میتواند روابط عاطفی زوجین را بهبود بخشد و خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای بخشش در رابطه بین احساس تنهایی و رضایت جنسی با افسردگی و احساس حقارت در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. 2۵۰ نفر از زنان آسیب دیده از خیانت همسر در شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان پرسشنامههای احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸)، بخشش ری و همکاران (2001)، افسردگی بک (1996) و احساس حقارت یائو و همکاران، (1997)، را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش نشان داد اثرات مستقیم احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش بر افسردگی و احساس حقارت معنیدار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بخشش در رابطه بین احساس تنهایی و رضایت جنسی با افسردگی و احساس حقارت نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نقش بخشش را در بروز و تشدید افسردگی و احساس حقارت تایید کرد. در نتیجه با ارائه آموزشهای لازم به زنان آسیب دیده از خیانت همسر در جهت بهبود مهارتهای بخشش میتوان آسیبهای ناشی از خیانت همسر را کاهش داد.
سید اسماعیل هاشمی؛ سید محمد جواد موسوی نیا؛ آتوسا قاسمی نژاددهکردی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس 18 مادهای تعارض کار-خانواده ساختهی (Carlson et al., 2000) به عنوان یک مقیاس چندبعدی تعارض کار-خانواده و مقیاس 6 مادهای تعارض کار-خانواده ساخته (Matthews et al., 2010) ، به عنوان مقیاسی کوتاه با تعداد مادههای کم انجام شد. بدین منظور 350 نفر از کارکنان شرکت حفاری شمال شعبه اهواز در پژوهش شرکت کردند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس 18 مادهای تعارض کار-خانواده ساختهی (Carlson et al., 2000) به عنوان یک مقیاس چندبعدی تعارض کار-خانواده و مقیاس 6 مادهای تعارض کار-خانواده ساخته (Matthews et al., 2010) ، به عنوان مقیاسی کوتاه با تعداد مادههای کم انجام شد. بدین منظور 350 نفر از کارکنان شرکت حفاری شمال شعبه اهواز در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامههای پژوهش را تکمیل کردند. بررسی همسانی درونی سوالات پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و همبستگی هر سوال با نمره کل آزمون نشان داد این دو مقیاس از پایایی قابل قبولی برخوردار هستند. به منظور بررسی اعتبار (روایی) مقیاسها از دو روش استفاده شد. اول) تحلیل عامل تأییدی، مطابق با انتظار نشان داد که مدل های سه عاملی برای مقیاس تعارض کار-خانواده و خانواده-کار (Carlson et al., 2000)، و همچنین مدل دو عاملی برای مقیاس تعارض کار-خانواده و خانواده-کار (Matthews et al., 2010)، به خوبی با داده ها برازش دارند. دوم) نتایج حاصل از بررسی اعتبار تجربی نشان داد، هر دو مقیاس تعارض کار-خانواده با مقیاس افسردگی رابطه مثبت و با مقیاسهای رضایت از زندگی و شادکامی ذهنی رابطه منفی دارند. در مجموع یافتههای تحقیق نشان دادند که هر دو مقیاس تعارض کار-خانواده، همسان با پژوهشهای انجام شده قبلی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردارند. در نتیجه از آن میتوان برای سنجش این سازه در کارکنان ایرانی استفاده کرد.
فاطمه علیدوستی؛ فاطمه جنگی؛ شیرین شجاعیفر
چکیده
داشتن کودک کمتوان ذهنی بر بهداشت روان خانواده، اثر بسزایی دارد و منجربه نگرانی و ایجاد مشکلات روانشناختی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل (گراس) بر تنظیم هیجان، اضطراب و افسردگی در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام گرفت. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه ...
بیشتر
داشتن کودک کمتوان ذهنی بر بهداشت روان خانواده، اثر بسزایی دارد و منجربه نگرانی و ایجاد مشکلات روانشناختی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل (گراس) بر تنظیم هیجان، اضطراب و افسردگی در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی انجام گرفت. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. 30 مادر دارای فرزند پسر کمتوان ذهنی شهر مشهد بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) منتسب شدند. مادران گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعتی تحت آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس قرار گرفتند و افراد گروه کنترل طی این مدت هیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. همه آزمودنیها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه تنظیم هیجانی (ERQ)، پرسشنامه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه افسردگی BDI-II)) بک پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات تنظیم هیجانی، اضطراب و افسردگی آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پسآزمون بهطور معناداری پایینتر بود. از این یافتهها استنباط میشود که آموزش تنظیم هیجان، شیوه مناسبی برای بهبود تنظیم هیجانی و کاهش اضطراب و افسردگی در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی است و این آموزشها میتواند بهعنوان مداخلهای مبتنی بر شواهد تجربی در کلینکهای روانشناختی مورد استفاده قرار گیرد.
ذبیحاله عباسپور؛ فیضاله پورسردار؛ امین کرایی؛ مریم خسروانی شایان
دوره 2، شماره 2 ، آبان 1394، ، صفحه 67-78
چکیده
افسردگی، اختلال روانی شایعی است که نوجوانان را درگیر میکند و با سطوح بالای استرس، اضطراب و در بدترین حالت با خودکشی رابطه دارد؛ اما همیشه این سوال مطرح است که موثرترین درمان برای افسردگی، چیست؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی بین فردی خانوادهمحور بر علایم افسردگی نوجوانان انجام شد. بر این اساس سه پسر نوجوان افسرده ...
بیشتر
افسردگی، اختلال روانی شایعی است که نوجوانان را درگیر میکند و با سطوح بالای استرس، اضطراب و در بدترین حالت با خودکشی رابطه دارد؛ اما همیشه این سوال مطرح است که موثرترین درمان برای افسردگی، چیست؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی بین فردی خانوادهمحور بر علایم افسردگی نوجوانان انجام شد. بر این اساس سه پسر نوجوان افسرده از شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر از طرح آزمایشی تکموردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. چهارده جلسه رواندرمانی بین فردی خانواده محور(FB-IPT) ، طی 7 هفته متوالی و دو روز در هفته برای هر سه نوجوان برگزار شد. ارزیابی در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و شرکتکنندگان در مرحله خط پایه سه بار، در مرحله مداخله پنج بار و در مرحله پیگیری دو بار به پرسشنامه خلق و احساس (MFQ) پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد که رواندرمانی بینفردی خانواده محور در کاهش علایم افسردگی اثر معنادار دارد. طبق یافتههای این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که ترکیب درمان فردی با سیستم خانواده، به خصوص والدین، در درمان افسردگی نوجوانان اثربخش است و بر این اساس استفاده از این روش به متخصصان این حوزه درمانی توصیه میشود.