ویدا آذری؛ کبری کاظمیان مقدم؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند
چکیده
طلاق، عاملی خطرساز در بسیاری از اشکال ناکارآمدی و آسیبشناسی روانی در خانوادهها است. خودسرکوبگری و ناتوانی در برقراری صمیمیت هیجانی زوجها میتواند زمینهساز بروز مشکلات و تقاضا برای طلاق شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر خودسرکوبگری و صمیمیت هیجانی زنان متقاضی طلاق انجام شد. روش پژوهش نیمه ...
بیشتر
طلاق، عاملی خطرساز در بسیاری از اشکال ناکارآمدی و آسیبشناسی روانی در خانوادهها است. خودسرکوبگری و ناتوانی در برقراری صمیمیت هیجانی زوجها میتواند زمینهساز بروز مشکلات و تقاضا برای طلاق شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر خودسرکوبگری و صمیمیت هیجانی زنان متقاضی طلاق انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق شهر بهبهان در سال 1398 بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) بود که با توجه به ملاکهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط ((PAIR و مقیاس خودسرکوبگری (STSS) استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل از نظر خودسرکوبگری و صمیمیت هیجانی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث افزایش صمیمیت هیجانی و کاهش خودسرکوبگری شد. منطبق با یافتههای پژوهش حاضر میتوان درمان مبتنی بر شفقت را بهعنوان یک روش کارآمد جهت افزایش صمیمیت هیجانی و کاهش خودسرکوبگری زنان متقاضی طلاق پیشنهاد داد.