حسین کریمی مقدم؛ سوگند قاسم زاده؛ علی اکبر ارجمندنیا
چکیده
مدیریت هیجان یکی از چالشهای نوجوانان در جهان امروز است که میتواند با شیوههای فرزندپروری در خانواده مرتبط باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره بر مدیریت هیجان در نوجوانان ناسازگار انجام گرفتهاست. پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء پژوهشهای کاربردی است و برحسب نحوۀ گردآوری دادهها، از نوع پژوهشهای ...
بیشتر
مدیریت هیجان یکی از چالشهای نوجوانان در جهان امروز است که میتواند با شیوههای فرزندپروری در خانواده مرتبط باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره بر مدیریت هیجان در نوجوانان ناسازگار انجام گرفتهاست. پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء پژوهشهای کاربردی است و برحسب نحوۀ گردآوری دادهها، از نوع پژوهشهای نیمهآزمایشی با طرح دوگروهی و انتساب تصادفی با پیشآزمون، پسآزمون است. جامعه آماری این تحقیق شامل نوجوانان با مشکلات رفتاری دوره اول متوسطه شهر بجنورد میباشد. شرکتکنندهها، بالاترین نمره ناسازگاری را در پرسشنامه مبتنی بر تجربه آخنباخ فرم والدین (CBCL) کسب کرده و سپس در دو گروه کنترل و آزمایش با تعداد 15 نفر در هر گروه به صورت تصادفی قرار گرفتند. شرکتکنندگان دو گروه، قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان (BERQ) را به عنوان پیشآزمون و پسآزمون دریاقت و تکمیل کردند. افراد گروه آزمایش طی 13جلسه مورد آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت هیچ گونه مداخلهای دریافت نکرد. نتایج تحقیق در رابطه با تنظیم رفتاری هیجان نشان میدهد که برنامه آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره بهطور معناداری در سطح 01/0p= بر مولفههای «کناره گیری» و «جستجوی حمایت اجتماعی» موثر بوده و در سطح 05/0=p بر مولفههای «اقدام به کارهای دیگر»، «رویارویی فعال» و «نادیده گرفتن» تاثیری نداشته است. همچنین یافتهها در رابطه مولفههای تنظیم شناختی هیجان، یعنی «راهبردهای سازشیافته» و «راهبردهای سازشنایافته» در سطح 01/0=p معنادار است. آموزش خانواده مبتنی بر طرحواره میتواند در برخی موارد موجب بهبود و افزایش مولفههای مدیریت هیجان در نوجوانان با مشکلات رفتاری شود و از پیشگیری تا توانبخشی تاثیرگذار باشد.
محمد علی بشارت؛ شراره عبداللهخانی؛ مسعود غلامعلی لواسانی
چکیده
شناخت متغیرهای تأثیرگذار بر پدیدآیی اختلالهای جنسی اهمیت بسزایی دارد. آگاهی از شیوه عملکرد و رابطه این متغیرها با یکدیگر در حوزه پیشگیری و درمان اختلالهای جنسی میتواند بهزیستی زندگی زوجی را بهبود بخشد و هزینههای تحمیلشده روانشناختی و جامعهشناختی آن را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجان در ...
بیشتر
شناخت متغیرهای تأثیرگذار بر پدیدآیی اختلالهای جنسی اهمیت بسزایی دارد. آگاهی از شیوه عملکرد و رابطه این متغیرها با یکدیگر در حوزه پیشگیری و درمان اختلالهای جنسی میتواند بهزیستی زندگی زوجی را بهبود بخشد و هزینههای تحمیلشده روانشناختی و جامعهشناختی آن را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین آسیبهای دلبستگی و اختلالهای جنسی بود. چهارصد و پنجاه نفر (227 زن، 223 مرد) دارای اختلال جنسی در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) و پرسشنامه وضعیت جنسی گلومبک-راست (GRISS) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که آسیبهای دلبستگی با اختلالهای جنسی و دشواری تنظیم هیجان رابطه مثبت معنادار داشتند. دشواری تنظیم هیجان نیز با اختلالهای جنسی رابطه مثبت معنادار داشت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین آسیبهای دلبستگی و اختلالهای جنسی نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نقش دلبستگی ایمن و تأثیر آن بر مکانیسم تنظیم هیجان و در نتیجه بر عملکرد جنسی را تأیید کرد. استفاده از این یافتهها در زمینه پیشگیری از اختلالهای جنسی و درمان اختلالهای جنسی زوجین از دستاوردهای عملی این پژوهش محسوب میشود.
محمد علی بشارت؛ مهدیه خلیلی خضرآبادی؛ سید محمد رضا رضازاده
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 27-44
چکیده
چکیده: مشکلات زناشویی باعث بروز بحرانهای بسیاری در زندگی روزمره تعداد زیادی از خانوادهها میشوند. نقش روانسازههای ناسازگار اولیه در بروز و تداوم این مشکلات چیست؟ دشواری تنظیم هیجان، چه نقشی در رابطه احتمالی بین روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی ایفا میکند؟ به منظور یافتن پاسخ چنین پرسشهایی، ...
بیشتر
چکیده: مشکلات زناشویی باعث بروز بحرانهای بسیاری در زندگی روزمره تعداد زیادی از خانوادهها میشوند. نقش روانسازههای ناسازگار اولیه در بروز و تداوم این مشکلات چیست؟ دشواری تنظیم هیجان، چه نقشی در رابطه احتمالی بین روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی ایفا میکند؟ به منظور یافتن پاسخ چنین پرسشهایی، هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی بود. تعداد 287 نفر (158 زن، 129 مرد) از دانشجویان متاهل ساکن شهرستان ارومیه در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان مقیاس وضعیت زناشویی گلومبوک - راست (GRIMS)، فرم کوتاه پرسشنامه روانسازه یانگ (YSQ-SF) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (DERS) را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین روانسازههای ناسازگار اولیه، مشکلات زناشویی و دشواری تنظیم هیجان همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رابطه روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی یک رابطه خطی و ساده نیست و دشواری تنظیم هیجان در این رابطه نقش واسطهای دارد.