محمد علی بشارت؛ مهدیه خلیلی خضرآبادی؛ سید محمد رضا رضازاده
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 27-44
چکیده
چکیده: مشکلات زناشویی باعث بروز بحرانهای بسیاری در زندگی روزمره تعداد زیادی از خانوادهها میشوند. نقش روانسازههای ناسازگار اولیه در بروز و تداوم این مشکلات چیست؟ دشواری تنظیم هیجان، چه نقشی در رابطه احتمالی بین روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی ایفا میکند؟ به منظور یافتن پاسخ چنین پرسشهایی، ...
بیشتر
چکیده: مشکلات زناشویی باعث بروز بحرانهای بسیاری در زندگی روزمره تعداد زیادی از خانوادهها میشوند. نقش روانسازههای ناسازگار اولیه در بروز و تداوم این مشکلات چیست؟ دشواری تنظیم هیجان، چه نقشی در رابطه احتمالی بین روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی ایفا میکند؟ به منظور یافتن پاسخ چنین پرسشهایی، هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی بود. تعداد 287 نفر (158 زن، 129 مرد) از دانشجویان متاهل ساکن شهرستان ارومیه در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان مقیاس وضعیت زناشویی گلومبوک - راست (GRIMS)، فرم کوتاه پرسشنامه روانسازه یانگ (YSQ-SF) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (DERS) را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین روانسازههای ناسازگار اولیه، مشکلات زناشویی و دشواری تنظیم هیجان همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رابطه روانسازههای ناسازگار اولیه و مشکلات زناشویی یک رابطه خطی و ساده نیست و دشواری تنظیم هیجان در این رابطه نقش واسطهای دارد.