ساناز عینی؛ سیران امینی؛ زهره صفدریان؛ متینه عبادی
چکیده
تعارض زناشویی پدیده رو به رشدی است که آسیب فراوانی به جوامع وارد میکند. پژوهش حاضر، با هدف مدلیابی تعارضهای زناشویی بر اساس پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین با میانجیگری ذهنآگاهی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. تعداد 270 نفر زن متأهل مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اردبیل ...
بیشتر
تعارض زناشویی پدیده رو به رشدی است که آسیب فراوانی به جوامع وارد میکند. پژوهش حاضر، با هدف مدلیابی تعارضهای زناشویی بر اساس پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین با میانجیگری ذهنآگاهی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. تعداد 270 نفر زن متأهل مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اردبیل به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و از آنها درخواست شد به پرسشنامه تعارضهای زناشویی (MCQ)، پرسشنامه پذیرش و عمل-نسخه دوم ((AAQ-II، مقیاس باورها و اعتقادات زوجین (CBT) و پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی FFMQ) ) پاسخ دهند. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیرهای پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین بر تعارضهای زناشویی اثر مستقیم منفی و معنادار دارند. ذهنآگاهی اثر مستقیم منفی و معنادار بر تعارضهای زناشویی دارد. همچنین پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین علاوه بر تاثیر مستقیم، از طریق ذهنآگاهی بر تعارضهای زناشویی اثر غیرمستقیم منفی و معنادار نیز دارند که با توجه به میزان بهدستآمده برای آماره VAF مشاهده شد که 4/37 درصد تأثیر باورها و اعتقادات زوجین بر تعارض زناشویی و 29 درصد تأثیر پذیرش و عمل بر تعارض زناشویی از طریق ذهنآگاهی میتواند تبیین شود. یافتههای این پژوهش نشانداد که ذهنآگاهی بهعنوان یک متغیر میانجی توانست رابطه میان تعارضهای زناشویی، پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین را تبیین نماید و پذیرش و عمل و باورها و اعتقادات زوجین موجب کاهش تعارضهای زناشویی میشوند. با توجه به نتایج بهدستآمده، متخصصین حوزه خانواده میتوانند با تأکید برافزایش توانمندیهای مرتبط با پذیرش و عمل، باورهای زوجین و ذهنآگاهی، میزان تعارضهای زناشویی را کاهش و به دنبال آن موجب تداوم پایدار زندگی زوجین شوند.
ایمان بهاروند؛ منصور سودانی؛ ذبیحاله عباسپور
چکیده
کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی یک برنامه گروهی است که با کمک ترکیبی از مراقبه ذهنآگاهی، آگاهی بدنی و تمرینات یوگا با هدف افزایش آگاهی انجام میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تعارض مادر- فرزند و قلدری در نوجوانان مادرسرپرست شهر اهواز بود. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون ...
بیشتر
کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی یک برنامه گروهی است که با کمک ترکیبی از مراقبه ذهنآگاهی، آگاهی بدنی و تمرینات یوگا با هدف افزایش آگاهی انجام میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تعارض مادر- فرزند و قلدری در نوجوانان مادرسرپرست شهر اهواز بود. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. در این پژوهش نمونه شامل 30 دانشآموز پسر مادر سرپرست بود که در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش 90 دقیقهای کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهنآگاهی را دریافت و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. هر دو گروه در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، پرسشنامه تعارض والد- فرزند (PCS) و پرسشنامه قلدری (IBS) را تکمیل کردند. یافتهها تفاوت معناداری بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات تعارض والد- فرزند و قلدری در مرحله پسآزمون و پیگیری را نشان داد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهنآگاهی، یک آموزش مؤثر برای کاهش تعارضات والد- فرزندی و قلدری در نوجوانان مادر سرپرست است. با توجه به اثربخشی این روش، اجرای چنین جلساتی توسط روانشناسان، مشاوران مدارس و سایر درمانگران خانواده توصیه میشود.
وحیده باباخانی؛ شکوه نوابی نژاد؛ عبدالله شفیع آبادی؛ علیرضا کیامنش
دوره 2، شماره 2 ، آبان 1394، ، صفحه 79-92
چکیده
: از عوامل موثر در بروز تعارضات بین زوجین، موضوعات و محتویات افکار آنان است. به بیان دیگر، از آنجا که هر یک از زوجین دارای افکار و الگوهای ذهنی خاص خود هستند، ممکن است در ارتباطات خود با یکدیگر دچار تعارض شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن بر افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین انجام شد. پژوهش ...
بیشتر
: از عوامل موثر در بروز تعارضات بین زوجین، موضوعات و محتویات افکار آنان است. به بیان دیگر، از آنجا که هر یک از زوجین دارای افکار و الگوهای ذهنی خاص خود هستند، ممکن است در ارتباطات خود با یکدیگر دچار تعارض شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن بر افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین انجام شد. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد ده زوج در این پژوهش شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 120-90 دقیقهای تحت مداخله با رویکرد یکپارچه فلدمن قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج عاملی ذهنآگاهی (FFMQ) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، توسط دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. یافتههای بهدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد؛ به این معنا که آموزش الگوی یکپارچه فلدمن موجب افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین شده است؛ و این تاثیر در طی زمان دارای ماندگاری است. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت الگوی الگوی یکپارچه فلدمن میتواند به عنوان یکی از روشهای مداخله مورد استفاده زوج درمانگران و درمانگران خانواده قرار گیرد.