سید محمد عبادی راد؛ کیانوش زهراکار؛ فرشاد محسن زاده
چکیده
نقش پررنگ رضایت زناشویی در سلامت فرد، خانواده و جامعه باعث شده است که توجه بسیاری از پژوهشگران در چند دهه اخیر به این حوزه جلب شود، به شکلی که پژوهشهای بیشماری را در این زمینه موجب شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مرتبط با رضایت زناشویی در جامعه ایرانی انجام شد. این پژوهش بر اساس هدف، توسعهای و بر اساس ماهیت دادهها کیفی از ...
بیشتر
نقش پررنگ رضایت زناشویی در سلامت فرد، خانواده و جامعه باعث شده است که توجه بسیاری از پژوهشگران در چند دهه اخیر به این حوزه جلب شود، به شکلی که پژوهشهای بیشماری را در این زمینه موجب شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مرتبط با رضایت زناشویی در جامعه ایرانی انجام شد. این پژوهش بر اساس هدف، توسعهای و بر اساس ماهیت دادهها کیفی از نوع فراترکیب است. در این پژوهش تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از الگوی ساندروسکی و باروسو برای ترکیب یافتههای کیفی انجام شد. در همین راستا با توجه به ملاکهای ورود و خروج، نمونه متشکل از 21 مقاله جهت انجام تجزیهوتحلیل انتخاب شد. نتایج این مطالعه منجر به شناسایی 4 مقوله عوامل فردی، عوامل زناشویی، عوامل خانوادگی و عوامل محیطی بهعنوان عوامل تأثیرگذار بر رضایت زناشویی زوجین گردید. همچنین مقوله عوامل زناشویی که به مفاهیم مربوط به رابطه زناشویی اشاره دارد بهعنوان مقوله اصلی تأثیرگذار بر رضایت زناشویی زوجین نامگذاری گردید. نتایج این فراترکیب نشان میدهد که برای دستیابی به رضایت زناشویی مطلوب باید همزمان به عوامل فردی، خانوادگی و محیطی نیز در کنار تقویت رابطه زناشویی توجه گردد هرچند که بیشترین تأثیر بر رضایت زناشویی را عوامل مربوط با رابطه زناشویی دارد.
عاطفه تقی زاده چیمه؛ سمیه رباط میلی
چکیده
ازدواج بهعنوان مبدا تشکیل خانواده، پرورشدهنده شخصیت آدمی است و بهعنوان یک گروه کوچک طبیعی پیوسته موردتوجه بوده است. از میان تمام روابط مهم در زندگی، رابطة زناشویی از پراهمیتترین روابط برای بهزیستی انسانهاست. یک رابطة زناشویی مطلوب یک رابطة صمیمی و قابلاعتماد است که احساس عمیقی از ارتباط و تعلق را ایجاد میکند. پژوهش حاضر ...
بیشتر
ازدواج بهعنوان مبدا تشکیل خانواده، پرورشدهنده شخصیت آدمی است و بهعنوان یک گروه کوچک طبیعی پیوسته موردتوجه بوده است. از میان تمام روابط مهم در زندگی، رابطة زناشویی از پراهمیتترین روابط برای بهزیستی انسانهاست. یک رابطة زناشویی مطلوب یک رابطة صمیمی و قابلاعتماد است که احساس عمیقی از ارتباط و تعلق را ایجاد میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عزتنفس و رضایت زناشویی با میانجیگری ناگویی هیجانی و مهارت-های ارتباطی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان متأهل دانشگاههای شهر تهران که حداقل یک سال از زمان عقدشان گذشته بود تشکیل دادند که از میان آنها تعداد 212 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ (EMS)، عزتنفس روزنبرگ (SES) ، ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و مهارتهای ارتباطی کویین دام (CSTR) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.) 62/1=df/2، 975/0= CFI، 966/0= GFI و 054/0= RMSEA). نتایج نشان داد که مهارتهای ارتباطی اثر مثبت و ناگویی هیجانی اثر منفی و معناداری بر رضایت زناشویی دارند. مهارتهای ارتباطی رابطه بین عزتنفس و رضایت زناشویی را به طور مثبت و معنادار میانجیگری میکند و عزتنفس با میانجیگری ناگویی هیجانی توانست به طور مثبت بر رضایت زناشویی اثر بگذارد (P<0.05) نتایج همچنین نشان داد عزت نفس به صورت مثبت و معنادار با رضایت زناشویی رابطه دارد. با توجه به اینکه رضایت زناشویی از مهمترین تعیینکنندههای کارایی یک خانواده است، توجه به عوامل مؤثر بر آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
هاجر براتی؛ رضوان جان نثاری
چکیده
نوبتکاری در مشاغل مختلف بهویژه مشاغل بهداشتی- درمانی با پیامدهای منفی مختلفی چون کاهش رضایت زناشویی همراه است. بااینوجود برخی از جنبهها مثل شغل انعطافپذیر و حمایت همسر وجود دارند که از این کاهش ممانعت به عمل میآورند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلی انعطافپذیری شغلی ادراکشده و حمایت همسر در رابطه بین ...
بیشتر
نوبتکاری در مشاغل مختلف بهویژه مشاغل بهداشتی- درمانی با پیامدهای منفی مختلفی چون کاهش رضایت زناشویی همراه است. بااینوجود برخی از جنبهها مثل شغل انعطافپذیر و حمایت همسر وجود دارند که از این کاهش ممانعت به عمل میآورند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلی انعطافپذیری شغلی ادراکشده و حمایت همسر در رابطه بین نوبتکاری و رضایت زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. 130 نفر از کارکنان بیمارستان دکتر غرضی اصفهان در پاییز سال 1400 به شیوه در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس حمایت همسر(SSS)، پرسشنامه انعطافپذیری شغلی ادراکشده (PJFQ) و پرسشنامه رضایتمندی زناشویی اِنریچ (EMS) بود که بهصورت آنلاین برای پاسخگویی در اختیار اعضای نمونه قرار گرفت. دادهها توسط نرمافزار SPSS 23 با استفاده از تحلیل همبستگی، و برنامه الحاقی پردازشگر هایس در تحلیل رگرسیون تجزیهوتحلیل شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه بین رضایت زناشویی با نوبتکاری منفی و با حمایت همسر و انعطافپذیری شغلی ادراکشده مثبت و معنیدار است (p<0/05). نتایج همچنین نقش تعدیلی انعطافپذیری شغلی ادراکشده و حمایت همسر در رابطه بین نوبتکاری و رضایت زناشویی را تأیید نمود (p<0/05). بر اساس نتایج پژوهش، انعطافپذیر نمودن شغل و آموزش حمایت به همسران شاغلان نوبتکار، برای افزایش رضایت زناشویی توصیه میگردد.
حسنی اکبری؛ رضا قربان جهرمی؛ محمدعلی بشارت؛ روح الله شهابی
چکیده
رضایت زناشویی پایدارترین پیشبینی کننده ثبات در زندگی است و یکی از مولفههای موثر بر آن، نوع سیستم فعالسازی و بازداریرفتاری است. تفاوت-های فردی در اینسیستم، در نحوه واکنش زوجین به مشکلات بینفردی موثر است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سیستمهای فعالسازی/ بازداری رفتاری و رضایت زناشویی با میانجیگری ذهنیسازی انجام ...
بیشتر
رضایت زناشویی پایدارترین پیشبینی کننده ثبات در زندگی است و یکی از مولفههای موثر بر آن، نوع سیستم فعالسازی و بازداریرفتاری است. تفاوت-های فردی در اینسیستم، در نحوه واکنش زوجین به مشکلات بینفردی موثر است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سیستمهای فعالسازی/ بازداری رفتاری و رضایت زناشویی با میانجیگری ذهنیسازی انجام شد. روش تحقیق همبستگی بود و جامعه آماری، افراد متاهل ساکن تهران در سال 1400 بودند. 370 نفر به روش نمونه-گیری خوشهای چند مرحلهای به عنوان گروه نمونه انتخاب و به پرسشنامه جمعیتشناختی، رضایتزناشویی Enrich (Olson, 1998) ، مقیاس فعال-سازی/ بازداری رفتاری (Carver & White, 1994) و پرسشنامه عملکرد بازتابی (Fonagy et al., 2016) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سیستم بازداریرفتاری با میانجیگری ذهنیسازی بر رضایتزناشویی مؤثر است و سیستم بازداری با رضایت زناشویی رابطه منفی معنادار دارد و بر ذهنیسازی، اثر منفی معنادار دارد. و ذهنیسازی بر رضایتزناشویی اثر مثبت و معنادار دارد. همچنین سیستم فعالسازی با میانجیگری ذهنی سازی بر رضایتزناشویی مؤثر است و سیستم فعالسازی بر ذهنیسازی، اثر مثبت و معنادار دارد و تنها رابطه مثبت سیستم فعالسازی با رضایت زناشویی تایید نشد. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که سیستم فعالسازی و بازداریرفتاری به صورت مستقیم و از طریق ذهنیسازی به صورت غیرمستقیم قادر به پیشبینی رضایتزناشویی است. از این رو پیشنهاد به بررسی این سازهها توسط متخصصین حوزه خانواده جهت افزایش رضایتمندی زناشویی در زوجین میشود.
عبدالعباس ظهیری؛ سودابه بساک نژاد؛ ذبیح الله عباس پور
چکیده
پیمان شکنی زناشویی یک رابطه عاشقانه یا درگیری عاطفی است که منجر به نقص تعهد رابطه زناشویی و شکل گیری درجاتی از صمیمیت عاطفی و فزیکی با فردی خارج از این رابطه می شود. هدف پژوهش حاضر اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی برسبک های حل تعارض، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی زوجین دارای سابقه پیمان شکنی بود.بدین منظور از بین زوج ...
بیشتر
پیمان شکنی زناشویی یک رابطه عاشقانه یا درگیری عاطفی است که منجر به نقص تعهد رابطه زناشویی و شکل گیری درجاتی از صمیمیت عاطفی و فزیکی با فردی خارج از این رابطه می شود. هدف پژوهش حاضر اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی برسبک های حل تعارض، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی زوجین دارای سابقه پیمان شکنی بود.بدین منظور از بین زوج های دارای سابقه پیمان شکنی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 98 چهار زوج وارد مرحله درمان شدند.در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چند گانه استفاده شد.پروتکل درمانی زوج درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی در دو تا چهار مرحله خط پایه،هشت تا ده جلسه مداخله و دو ماه پیگیری اجرا شد و زوج ها به پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL)، سبک های حل تعارض رحیم در زوجین (ROCI-II) و رضایتمندی زناشویی اِنریچ (EMS)پاسخ دادند.نتایج نشان داد میزان بهبودی در مرحله پس از درمان و پیگیری در رضایت زناشویی در مرحله پس از درمان و پیگیری 76/44و85/45،در حل تعارض و 88/39 و 54/48و در کیفیت زندگی 30/26 و 42/20 بود.بنابراین این رویکرد بر اهداف درمان اثر بخش بوده است. بنابر این از درمان مبتنی بر بهبود زندگی برای افزایش کیفیت زندگی و حل تعارض درافراد با سابقه پیمان شکنی در مراکز مشاوره بهره مند شد.
کبری جانبازفریدونی؛ سعیده بزازیان؛ مهدی پور اصغر؛ جعفر پویامنش
چکیده
تصویر ذهنی از بدن و رضایت زناشویی یکی از مهم ترین مسائل روانشناختی زنان است. نگرش منفی یا مثبت زنان نسبت به تصویر ذهنی از بدن خود بر روابط زناشویی آنان تاثیر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی بر تصویر بدنی و رضایت زناشویی زنان بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل ...
بیشتر
تصویر ذهنی از بدن و رضایت زناشویی یکی از مهم ترین مسائل روانشناختی زنان است. نگرش منفی یا مثبت زنان نسبت به تصویر ذهنی از بدن خود بر روابط زناشویی آنان تاثیر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی بر تصویر بدنی و رضایت زناشویی زنان بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره التیام بابلسر بود و تعداد 22 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر کدام 11 نفر). ابزار پژوهش مقیاس تصویر بدنی لیتلتون (BICI) و رضایت زناشویی انریچ (ESQ-47) بود. داده ها با استفاده از روش کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که هیپنوتیزم درمانی شناختی در افزایش رضایت زناشویی (001/0P<92/17=F) و وبهبود تصویر بدن (005/0P<962/8=F) زنان موثر می باشد. نتیجه گیری می شود که به روش هیپنوتیزم درمانی شناختی می توان از طریق حذف باورهای نادرست، به افزایش دقت و تمرکز، آگاهی و به تبع آن به افزایش رضایت زناشویی و اصلاح تصویر بدنی زنان اقدام نمود.
هاجر براتی؛ آرزو باقری کیان
چکیده
رضایت زناشویی نقش مهمی در تداوم زندگی زوجها دارد و مشخص شده است که این سازه با ویژگیهای شغلی و شخصیتی زوجها رابطه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای تعارض کار- خانواده در رابطه بین ویژگی شخصیتی کنشور و رضایت زناشویی بود. نمونه پژوهش142 نفر از زنان و مردان متأهل شاغل در یک سازمان در اصفهان بودند و به سنجههای پژوهش شامل مقیاس ...
بیشتر
رضایت زناشویی نقش مهمی در تداوم زندگی زوجها دارد و مشخص شده است که این سازه با ویژگیهای شغلی و شخصیتی زوجها رابطه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای تعارض کار- خانواده در رابطه بین ویژگی شخصیتی کنشور و رضایت زناشویی بود. نمونه پژوهش142 نفر از زنان و مردان متأهل شاغل در یک سازمان در اصفهان بودند و به سنجههای پژوهش شامل مقیاس ویژگی شخصیتی کنشور (PPS ) باتمن و کرانت، مقیاس رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) و مقیاس تعارض کار- خانواده (WFCS) کارلسون و همکاران پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین ویژگی شخصیتی کنشور با رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار و بین ویژگی شخصیتی کنشور با تعارض کار- خانواده و نیز بین رضایت زناشویی با تعارض کار- خانواده رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد تعارض کار- خانواده در رابطه بین ویژگی شخصیتی کنشور و رضایت زناشویی نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای بهدست آمده، سازمانها میتوانند در مشاغلی که به علت ماهیت ویژه خود امکان ایجاد تعارض کار- خانواده دارند از متصدیان و متقاضیانی با ویژگی شخصیتی کنشور استفاده نمایند. همچنین دستاندرکاران سازمانی میتوانند با برگزاری دورههای آموزشی، فنون مدیریت تعارض را به کارکنان دارای شخصیتهای کنشور آموزش دهند و از این طریق با کاهش تعارض کار- خانواده، رضایت زناشویی را بهبود بخشند.
ندا فراهینی؛ غلامعلی افروز؛ باقر غباری بناب؛ علی اکبر ارجمندنیا
چکیده
پژوهشهای متعدد نشان داده است که وجود فرزند استثنایی منجربه کاهش رضایت زناشویی والدین میشود. در این پژوهش، با هدف افزایش رضایت زناشویی در والدین کودکان استثنایی، اثربخشی برنامه معنادرمانی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش این پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل است. ...
بیشتر
پژوهشهای متعدد نشان داده است که وجود فرزند استثنایی منجربه کاهش رضایت زناشویی والدین میشود. در این پژوهش، با هدف افزایش رضایت زناشویی در والدین کودکان استثنایی، اثربخشی برنامه معنادرمانی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش این پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل است. نمونه پژوهش حاضر 20 نفر از مادران کودکان استثنایی آهستهگام بودند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از نمونه پژوهش حاضر درخواست شد قبل از اجرای برنامه معنادرمانی مبتنی بر ارزشهای اسلامی- ایرانی، مقیاس رضایت زناشویی افروز (AMSS) را تکمیل کنند. یافتههای پژوهش نشان داد که اجرای این برنامه منجربه افزایش معنادار رضایت زناشویی مادران کودکان استثنایی شد و تأثیر این برنامه پس از گذشت دو ماه نیز پایدار بود. بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت برنامه ذکر شده بر افزایش رضایت زناشویی والدین کودکان استثنایی تأثیر دارد و میتواند برای روانشناسان، مشاوران، درمانگران و خانواده افراد استثنایی مورد استفاده قرار گیرد.
محمد علی بشارت؛ طیبه میرزایی؛ مسعود غلامعلی لواسانی؛ مرتضی نقیپور
دوره 4، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 3-18
چکیده
چکیده: رضایت زناشویی از عواملی است که موجب رضایت و خشنودی در زندگی میشود. شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت زناشویی، برای کمک به حفظ ازدواج بسیار لازم و کمککننده است. مطالعات نشان میدهند که دانش و نگرش جنسی و عواطف مثبت و منفی میتوانند به شکلهای مختلف رضایت زناشویی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکننده ...
بیشتر
چکیده: رضایت زناشویی از عواملی است که موجب رضایت و خشنودی در زندگی میشود. شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت زناشویی، برای کمک به حفظ ازدواج بسیار لازم و کمککننده است. مطالعات نشان میدهند که دانش و نگرش جنسی و عواطف مثبت و منفی میتوانند به شکلهای مختلف رضایت زناشویی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکننده عواطف مثبت و منفی در رابطه بین دانش و نگرش جنسی با رضایت زناشویی بود. برای دستیابی به این هدف، 300 افغانستانی متاهل (148 مرد، 137 زن، 15 نفر نامشخص) ساکن شهر کابل در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان مقیاس دانش و نگرش جنسی (SKAS)، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبک- راست (GRIMS) و مقیاس عواطف مثبت و منفی (PANAS) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که دانش و نگرش جنسی با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنادار دارد. عواطف مثبت و عواطف منفی نیز با رضایت زناشویی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند. همچنین بر اساس یافتههای پژوهش، عواطف منفی رابطه بین نگرش جنسی و رضایت زناشویی را تعدیل کرد، اما رابطه بین دانش جنسی و رضایت زناشویی را تعدیل نکرد. نقش تعدیلکننده عواطف مثبت در این رابطه معنادار نبود. بر اساس یافتههای این پژوهش، نتیجه گرفته میشود که دستهای از عواطف نقش تعیینکننده در رابطه بین دانش و نگرش جنسی و رضایت زناشویی دارند. شناسایی این دسته از عواطف و پیشگیری از تشدید آنها، نقشی تاثیرگذار بر رضایت زوجین و روابط خانوادگی خواهد داشت.
فریبا روایی؛ غلامعلی افروز؛ سیمین حسینیان؛ محمد خدایاریفرد؛ ولیالله فرزاد
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1395، ، صفحه 17-30
چکیده
چکیده: اندیشه تشکیل خانواده، نیل به آرامش روان و امنیت درون و تجربه خوشبختی حقیقی است و رضایت زناشویی یک گام مهم در نیل به این آرامش است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی خانوادهمحور بر پایه الگوی اسلامی ایرانی بر رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد ...
بیشتر
چکیده: اندیشه تشکیل خانواده، نیل به آرامش روان و امنیت درون و تجربه خوشبختی حقیقی است و رضایت زناشویی یک گام مهم در نیل به این آرامش است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی خانوادهمحور بر پایه الگوی اسلامی ایرانی بر رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد 40 زوج در این پژوهش شرکت کردند و در دو گروه آزمایش (20 زوج) و کنترل (20 زوج) گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس رضایت زناشویی افروز (AMSS) بود. مداخله آموزشی برای گروه آزمایش در طی 10 جلسه یکو نیمساعته و هفتهای یکبار اجرا شد. تحلیل دادهها نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در افزایش رضایت زناشویی در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و نیز پیگیری وجود دارد. بر این اساس، برنامه خانوادهمحور بر پایه الگوی اسلامی ایرانی در افزایش رضایت زناشویی موثر است. نتایج پژوهش حاضر میتواند به درک نقش مهمی که مهارتهای ارتباطی، خودآگاهی، ارتباط جنسی، کنترل خشم، حل مساله، مثبتاندیشی، فرزندپروری و مهارت مدیریت زمان با تاکید بر الگوی اسلامی ایرانی در بهبود رضایت زناشویی ایفا میکنند، کمک کند. آموزش این برنامه در مراکز مشاوره برای زوجین پیشنهاد میشود.
ناصر یوسفی
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1395، ، صفحه 59-70
چکیده
چکیده: مهارتهای زندگی از مولفههای مهم در روابط زناشویی و امید به زندگی محسوب میشود. امروزه مهارتهای زندگی بهعنوان یکی از کاربردیترین آموزشها برای کاهش تعارض زناشویی و پیشگیری از وقوع طلاق در نظر گرفته میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر رضایت زناشویی و امیدواری بود. طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی ...
بیشتر
چکیده: مهارتهای زندگی از مولفههای مهم در روابط زناشویی و امید به زندگی محسوب میشود. امروزه مهارتهای زندگی بهعنوان یکی از کاربردیترین آموزشها برای کاهش تعارض زناشویی و پیشگیری از وقوع طلاق در نظر گرفته میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر رضایت زناشویی و امیدواری بود. طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. تعداد 20 زوج در این پژوهش شرکت کردند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 10 جلسه دوساعته هفتهای یکبار تحت مداخله برنامه آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر و همکاران (HQ) بود. یافتههای بهدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که بهکارگیری آموزش مهارتهای زندگی میتواند بر دوام و پایداری زندگی زناشویی و افزایش رضایت زناشویی و امیدواری موثر باشد.
بهناز سادات جوادی؛ غلامعلی افروز؛ سیمین حسینیان؛ مسعود آذربایجانی؛ مسعود غلامعلی لواسانی
دوره 2، شماره 2 ، آبان 1394، ، صفحه 3-14
چکیده
رضایت زناشویی انطباق بین وضعیت موجود فرد در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار او است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی و تعاملات عاطفی با رویکرد آموزههای دینی جهت افزایش رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد 20 زوج در این پژوهش شرکت ...
بیشتر
رضایت زناشویی انطباق بین وضعیت موجود فرد در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار او است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی و تعاملات عاطفی با رویکرد آموزههای دینی جهت افزایش رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد 20 زوج در این پژوهش شرکت کردند و در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس رضایت زناشویی افروز (AMSS) بود. مداخله آموزشی مهارتهای ارتباطی و تعاملات عاطفی با رویکرد آموزههای دینی بر روی گروه آزمایش در طی 8 جلسه 5/1 ساعته و هفتهای یک بار اجرا شد. تحلیل نتایج قبل و بعد از آموزش نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش، در نمره رضایت زناشویی معنادار بوده است، اما تفاوت معنادار بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه کنترل در نمره رضایت زناشویی بهدست نیامد. همچنین، تاثیر این آموزش پس از گذشت 2 ماه نیز پایدار بود. نتایج پژوهش حاضر میتواند به درک نقش مهمی که مهارتهای ارتباطی و عمل به آموزههای دینی در موفقیت ازدواج ایفا میکنند کمک کند و مورد استفاده روانشناسان و مشاوران خانواده قرار گیرد.
محمدعلی بشارت؛ سیده نعیمه هوشمند؛ سید محمدرضا رضازاده؛ مسعود غلامعلی لواسانی
دوره 2، شماره 1 ، آبان 1394، ، صفحه 15-28
چکیده
یکی از پیامدهای بلندمدت سبکهای فرزندپرروی والدین برای فرزندان، تاثیر بر رضایت زناشویی آنها است. ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی فرزندان نیز همزمان، با سبکهای فرزندپروری والدین و با رضایت زناشویی آنها رابطه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین سبکهای فرزندپروری والدین ...
بیشتر
یکی از پیامدهای بلندمدت سبکهای فرزندپرروی والدین برای فرزندان، تاثیر بر رضایت زناشویی آنها است. ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی فرزندان نیز همزمان، با سبکهای فرزندپروری والدین و با رضایت زناشویی آنها رابطه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین سبکهای فرزندپروری والدین و رضایت زناشویی فرزندان بود. به این منظور از دویست و هفده (123 زن، 94 مرد) شرکتکننده متاهل خواسته شد پرسشنامه اقتدار والدین (PAQ)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی (BNSG-S) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبکهای فرزندپرروی مقتدرانه و سهلگیرانه پدر و مادر با رضایت زناشویی فرزندان رابطه مثبت معنادار و سبک فرزندپروری آمرانه پدر و مادر با رضایت زناشویی فرزندان رابطه منفی معنادار دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که سبکهای فرزندپرروی مقتدرانه پدر و مادر با ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی رابطه مثبت معنادار دارد، در حالی که سبک آمرانه مادر با ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی رابطه منفی معنادار داشت. رابطه سبکهای آمرانه پدر، سهلگیرانه مادر و سهلگیرانه پدر با ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی معنادار نبود. در این پژوهش، ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی توانست رابطه بین سبک سهلگیرانه مادر و رضایت زناشویی فرزندان را تعدیل کند. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که سطوح رضایت زناشویی فرزندان و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی آنها احتمالا تحت تاثیر سبکهای فرزندپرروی والدین قرار میگیرد.
زینب افشاری؛ فرشته موتابی؛ لیلی پناغی
دوره 2، شماره 1 ، آبان 1394، ، صفحه 59-70
چکیده
یکی از عوامل مهم موثر بر رضایت زناشویی، تجارب اولیه فرد با والدین در دوران کودکی است. این تجارب در شکلگیری دلبستگی و روانسازههای ناسازگار اولیه تاثیر بهسزایی دارند. در این پژوهش نقش واسطهای روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار گرفت. بهاین منظور 333 نفر (194 زن، 139 ...
بیشتر
یکی از عوامل مهم موثر بر رضایت زناشویی، تجارب اولیه فرد با والدین در دوران کودکی است. این تجارب در شکلگیری دلبستگی و روانسازههای ناسازگار اولیه تاثیر بهسزایی دارند. در این پژوهش نقش واسطهای روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار گرفت. بهاین منظور 333 نفر (194 زن، 139 مرد) به پرسشنامههای سبک دلبستگی بزرگسالان (AAQ)، روانسازههای یانگ (YSQ) و رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) پاسخ دادند. در نتایج بهدست آمده بین سبک دلبستگی اجتنابی با رضایت زناشویی همبستگی معنادار یافت نشد در حالیکه رضایت زناشویی با دلبستگی ایمن همبستگی مثبت معنادار و با دلبستگی دوسوگرا همبستگی منفی معنادار داشت و متغیر روانسازههای ناسازگار اولیه در این ارتباط نقش واسطهای داشت. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت افراد با سبک دلبستگی ایمن احتمالا به این دلیل که برداشت مثبتتری از خود و دیگران دارند و به دلیل روانسازههای ناسازگار کمتر، رفتارهای سازگارانه بیشتری در روابط زناشویی نشان میدهند و در نتیجه رضایت زناشویی بیشتری را تجربه خواهند کرد. در مقابل، افراد با سبک دلبستگی دوسوگرا، دارای تصویری منفی از خود و روانسازههای ناسازگار بیشتری در مورد خود هستند، و به تبع آن رفتارهای ناسازگارانه بیشتری نشان میدهند که رضایت زناشویی کمتر را در پی دارد.