حسین شاهمرادی؛ مسعود صادقی؛ کوروش گودرزی؛ مهدی روزبهانی
چکیده
میل به طلاق، میزان تمایل و علاقهمندی زوجین به جدا شدن و گسستن روابط زناشویی است. در بررسی علت طلاق توجه به علل فردی و روانشناختی ازجمله میل به طلاق از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکردهای تلفیقی هیجانمدار-گاتمن (GEF) و راهبردی-راهحلمحور (SSF) بر کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی بود. ...
بیشتر
میل به طلاق، میزان تمایل و علاقهمندی زوجین به جدا شدن و گسستن روابط زناشویی است. در بررسی علت طلاق توجه به علل فردی و روانشناختی ازجمله میل به طلاق از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکردهای تلفیقی هیجانمدار-گاتمن (GEF) و راهبردی-راهحلمحور (SSF) بر کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی بود. بدین منظور از بین زوجینی که سال 1397 به مراکز مشاوره شهر پلدختر مراجعه کردند، شش زوج (12 نفر) متقاضی طلاق توافقی انتخاب شدند. در این پژوهش ازطرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. پروتکل درمانی رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن و رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور در دو تا چهار مرحله خط پایه، هشت تا ده جلسه مداخله و سه مرحله پیگیری اجرا شد و زوجها به پرسشنامه میل به طلاق (DDQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد میزان بهبودی در متغیر میل به طلاق در گروه رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن در مرحله پس از درمان و پیگیری، 04/53 و 65 درصد و در گروه رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور، 98/42 و 76/51 درصد بود. بر این اساس هردو رویکرد بر هدفهای درمان تأثیر داشتهاند. بنابراین نتیجه گرفته میشود که برای کاهش میل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی میتوان از هردو رویکرد تلفیقی هیجانمدار-گاتمن و رویکرد تلفیقی راهبردی-راهحلمحور در جلسات درمانی و مشاروهای استفاده نمود.
فیضاله پورسردار؛ مسعود صادقی؛ کورش گودرزی؛ مهدی روزبهانی
چکیده
زوجدرمانی متمرکز بر هیجان و زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر ازجمله درمانهایی هستند که بر چرخههای منفی تعاملی توجه دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر هیجان و زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجهای دارای تعارض زناشویی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجهای مراجعهکننده ...
بیشتر
زوجدرمانی متمرکز بر هیجان و زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر ازجمله درمانهایی هستند که بر چرخههای منفی تعاملی توجه دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر هیجان و زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجهای دارای تعارض زناشویی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجهای مراجعهکننده به مشاوره مهرآوران شهر اهواز بود. نمونه پژوهش شامل 6 زوج (12 نفر) مراجعهکننده به مرکز مشاوره مهرآوران بودند که با توجه به نمره پرسشنامه سازگاری زناشویی (DAS) جزء زوجهای پریشان قرار گرفتند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوجدرمانی متمرکز بر هیجان و زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر در دو تا چهار مرحله خط پایه، 16 جلسه مداخله 60 دقیقهای و پیگیری دو ماهه اجرا شد و آزمودنیها به پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایه و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد میزان بهبودی در متغیر الگوهای ارتباطی در گروه زوجدرمانی متمرکز بر هیجان در مرحله پس از درمان و پیگیری، 66/50 و 27/53 درصد و در گروه زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر، 80/38 و 21/41 درصد بود. بنابراین یافتههای پژوهش نشان داد که زوجدرمانی متمرکز بر هیجان و زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر با تغییر چرخههای تعاملی منفی بر بازسازی و بهبود الگوهای ارتباطی تأثیر دارد.