فاطمه فرزادی؛ ناصر بهروزی؛ منیجه شهنی ییلاق
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 3-16
چکیده
چکیده: بیانضباطی یک پدیده چندوجهی است که اثرات نامطلوبی بر کلاس درس دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه علی شیوههای فرزندپروری و سبکهای دلبستگی با بیانضباطی در مدرسه با میانجیگری خودتنظیمی هیجانی، مهارتهای اجتماعی و نظریه ذهن در دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستانهای شهر اهواز بود. از این جامعه، 440 دانش آموز دختر از طریق ...
بیشتر
چکیده: بیانضباطی یک پدیده چندوجهی است که اثرات نامطلوبی بر کلاس درس دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه علی شیوههای فرزندپروری و سبکهای دلبستگی با بیانضباطی در مدرسه با میانجیگری خودتنظیمی هیجانی، مهارتهای اجتماعی و نظریه ذهن در دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستانهای شهر اهواز بود. از این جامعه، 440 دانش آموز دختر از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل، پرسشنامه فرزند پروری بامریند (BPSQ)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسال (AAI)، پرسشنامه محقق ساخته بیانضباطی، پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (SEIQ)، پرسشنامه مهارتهای اجتماعی توجوانان (TISS) و آزمون ذهنخوانی از طریق تصویر چشم (RMET) بودند. نتایج مدل اصلاحشده نشان داد که شیوههای فرزندپروری (فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه و سهلگیرانه) و سبکهای دلبستگی (ایمن، ناایمن اجتنابی و دوسوگرا) علاوه بر اثر مستقیم بر بیانضباطی، از طریق متغیرهای میانجی خودتنظیمی هیجانی و مهارتهای اجتماعی نیز بر بیانضباطی مؤثر هستند. متغیر نظریه ذهن در مدل پیشنهادی بهعنوان متغیر میانجی در مدل اصلاح شده شناخته نشد و فقط دارای اثر مستقیم بر بیانضباطی بود. بر این اساس، آگاهی والدین از نحوه سبک فرزندپروری مناسب فرزندان و پرورش مهارتهای هیجانی، اجتماعی و هدایت آنان در تجربههای موفقیتآمیز، میتواند منجر به تجهیز آنان به توانمندیهای هیجانی و مدیریت هیجان و روابط اجتماعی گستردهتر شده و از این طریق بیانضباطی را کاهش دهد.