الهام ابراهیمی؛ مجید ضرغام حاجبی؛ شکوه نوابی نژاد
چکیده
خیانت زناشویی از مهمترین آسیبها و عوامل از هم گسیختگی خانوادهها است که در سالهای اخیر افزایش یافته است. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر کاهش مشکلات روانشناختی افراد آسیب دیده از خیانت همسر اهمیت بسزایی دارد چراکه میتواند روابط عاطفی زوجین را بهبود بخشد و خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای بخشش ...
بیشتر
خیانت زناشویی از مهمترین آسیبها و عوامل از هم گسیختگی خانوادهها است که در سالهای اخیر افزایش یافته است. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر کاهش مشکلات روانشناختی افراد آسیب دیده از خیانت همسر اهمیت بسزایی دارد چراکه میتواند روابط عاطفی زوجین را بهبود بخشد و خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای بخشش در رابطه بین احساس تنهایی و رضایت جنسی با افسردگی و احساس حقارت در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. 2۵۰ نفر از زنان آسیب دیده از خیانت همسر در شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکتکنندگان پرسشنامههای احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸)، بخشش ری و همکاران (2001)، افسردگی بک (1996) و احساس حقارت یائو و همکاران، (1997)، را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش نشان داد اثرات مستقیم احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش بر افسردگی و احساس حقارت معنیدار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بخشش در رابطه بین احساس تنهایی و رضایت جنسی با افسردگی و احساس حقارت نقش واسطهای دارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نقش بخشش را در بروز و تشدید افسردگی و احساس حقارت تایید کرد. در نتیجه با ارائه آموزشهای لازم به زنان آسیب دیده از خیانت همسر در جهت بهبود مهارتهای بخشش میتوان آسیبهای ناشی از خیانت همسر را کاهش داد.
مهدی رستمی؛ شکوه نوابینژاد؛ ولیالله فرزاد
چکیده
دوران نامزدی یک دوره حد واسط است که فرد را آماده انتخاب مناسب و ورود به زندگی مشترک میکند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مشکلات زوجین در مرحله نامزدی بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بر اساس معیار اشباع نظری، تعداد 13 زوج نامزد در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات از روش ...
بیشتر
دوران نامزدی یک دوره حد واسط است که فرد را آماده انتخاب مناسب و ورود به زندگی مشترک میکند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مشکلات زوجین در مرحله نامزدی بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بر اساس معیار اشباع نظری، تعداد 13 زوج نامزد در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. سپس دادهها جمعآوری، ثبت، کدگذاری و در قالب مضمونهای اصلی و فرعی طبقهبندی شد. تحلیل تجارب مصاحبه با زوجین نامزد منجر به شناسایی 243 کد اولیه، 19 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی شامل الگوهای ناکارآمد ارتباطی، الگوهای ناکارآمدی مدیریت رابطه، نظام ارزشی زوجها، ذهنیت طرحوارهای و اثرات مخرب خانواده اصلی شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند عدم درک و تعامل متقابل، مشکلات ارتباطی، عدم اصالت، ناتوانی در دلگرمی دادن و اطمینان بخشی، ناتوانی در مدیریت تعارضها، عدم شفافیت نقشها، ناتوانی در مدیریت حریم و مرز شخصی، ناتوانی در مدیریت شبکه اجتماعی، نگرش نسبت به مذهب و معنویت، فرهنگ و رسوم، عقاید و باورها، نیازها، تلهها، خودآگاهی (خودشناسی)، خلقوخوی هیجانی، وابستگی، الگوگیری منفی خانواده، تجارب ناموفق در خانواده و نقش منفی خانواده در مشکلات و آسیبهای دوره نامزدی برای زوجین نامزد در آستانه ازدواج نقش مهمی ایفا میکنند؛ بنابراین ضروری است در برنامههای غنیسازی پیش از ازدواج که برای جوانان اجرا میشود به این عوامل مهم توجه ویژه شود.
بهار حاجرضایی؛ شکوه نوابینژاد؛ علیرضا کیامنش
دوره 5، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 31-44
چکیده
افزایش سن ازدواج میتواند موجب آسیبهای بسیاری در جوانان مجردمانده بخصوص دختران، خانوادههای آنان و جامعه شود. بهعلاوه تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع نیز باعث تغییر در الگوهای ازدواج شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رویکرد تلفیقی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و رویکرد آمادهسازی اولسون بر انتظار از ازدواج ...
بیشتر
افزایش سن ازدواج میتواند موجب آسیبهای بسیاری در جوانان مجردمانده بخصوص دختران، خانوادههای آنان و جامعه شود. بهعلاوه تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع نیز باعث تغییر در الگوهای ازدواج شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رویکرد تلفیقی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و رویکرد آمادهسازی اولسون بر انتظار از ازدواج و مسئولیتپذیری دختران مجردمانده بود. این پژوهش آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. 40دختر مجردمانده در شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند و بهطور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 120 دقیقهای آموزش رویکرد تلفیقی اکت (ACT) و رویکرد آمادهسازی اولسون را دریافت کردند. انتظار از ازدواج با مقیاس انتظار از ازدواج (MES) و مسولیتپذیری با پرسشنامه کالیفرنیا (CPI) سنجیده شد. نتایج نشان داد که آموزش رویکرد تلفیقی اکت (ACT) و رویکرد آمادهسازی اولسون بر کاهش انتظارات بدبینانه و ایدهآلگرایانه از ازدواج موثر بوده است. افزون بر آن نتایج نشان داد که رویکرد تلفیقی در افزایش انتظارات واقعگرایانه از ازدواج و مسئولیتپذیری دختران مجردمانده مؤثر بوده است. لذا، این رویکرد میتواند بهعنوان یکی از روشهای مداخله مورد استفاده مشاوران ازدواج و درمانگران خانواده قرار گیرد.
نازنین شیدانفر؛ شکوه نوابینژاد؛ ولیلله فرزاد
دوره 4، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 75-88
چکیده
در دوره حیات خانوادگی، مرحله تازه آشنایی زوجین، مرحله تعدیل، هماهنگسازی و انطباق با یکدیگر است و آن میتواند یکی از مراحلی باشد که زوجین کمترین میزان رضایت از یکدیگر را تجربه میکنند. هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) و ایماگوتراپی (IRT) بر رضایتمندی زناشویی زوجین در سالهای اولیه ازدواج بود. تعداد ...
بیشتر
در دوره حیات خانوادگی، مرحله تازه آشنایی زوجین، مرحله تعدیل، هماهنگسازی و انطباق با یکدیگر است و آن میتواند یکی از مراحلی باشد که زوجین کمترین میزان رضایت از یکدیگر را تجربه میکنند. هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) و ایماگوتراپی (IRT) بر رضایتمندی زناشویی زوجین در سالهای اولیه ازدواج بود. تعداد 24 زوج در این پژوهش شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل منتسب شدند. در 10 جلسه 90 دقیقهای یکی از گروههای آزمایش در معرض زوجدرمانی هیجانمدار و گروه آزمایشی دیگر در معرض ایماگوتراپی قرار گرفتند. رضایتمندی زناشویی از طریق بهکارگیری مقیاس زوجی اینریچ (ECS)، سنجیده شد. نتایج نشان داد که هر دو رویکرد زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) و ایماگوتراپی (IRT) بر رضایتمندی زناشویی زوجین مؤثر است. نتایج همچنین نشان داد که رویکرد IRT در ابعاد رضایت زناشویی و تحریف آرمانی مؤثرتر از EFCT است. در مجموع با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت ایماگوتراپی در مقایسه با زوجدرمانی هیجانمدار بر رضایتمندی زناشویی زوجین در سالهای اولیه ازدواج مؤثرتر است.
نازک حسینی حاجی بکنده؛ شکوه نوابی نژاد؛ علیرضا کیامنش
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1395، ، صفحه 47-58
چکیده
چکیده: در بسیاری از زوجین احساسات مثبت اولیه در گذر زمان کاهش مییابد و تعارضات شدید جایگزین آن میشود. استفاده از سبکهای مخرب حل تعارض صرفا باعث دوری بیشتر زوجها میشود و توانایی زوجها در کاربرد مهارتهای حل مساله میتواند عاملی برای بهبود روابط زوجین باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مدل گشتاوری السون بر تابآوری و تعارضات ...
بیشتر
چکیده: در بسیاری از زوجین احساسات مثبت اولیه در گذر زمان کاهش مییابد و تعارضات شدید جایگزین آن میشود. استفاده از سبکهای مخرب حل تعارض صرفا باعث دوری بیشتر زوجها میشود و توانایی زوجها در کاربرد مهارتهای حل مساله میتواند عاملی برای بهبود روابط زوجین باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مدل گشتاوری السون بر تابآوری و تعارضات زناشویی زوجین بود. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد 20 زوج در این پژوهش شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه120-90 دقیقهای هفتهای یکبار تحت تاثیر مداخله (مدل گشتاوری السون) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس تابآوری (CD-RISC) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) بود. یافتهها نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در تابآوری و تعارضات زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد؛ آموزش مدل گشتاوری السون موجب افزایش تابآوری و کاهش تعارضات زناشویی زوجین شده است و این تاثیر در طی زمان دارای ماندگاری اثر است. با توجه به یافتههای بهدستآمده از پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که الگوی گشتاوری السون میتواند بهعنوان یک روش درمانی مناسب مورداستفاده متخصصان و درمانگران خانواده قرار گیرد.
وحیده باباخانی؛ شکوه نوابی نژاد؛ عبدالله شفیع آبادی؛ علیرضا کیامنش
دوره 2، شماره 2 ، آبان 1394، ، صفحه 79-92
چکیده
: از عوامل موثر در بروز تعارضات بین زوجین، موضوعات و محتویات افکار آنان است. به بیان دیگر، از آنجا که هر یک از زوجین دارای افکار و الگوهای ذهنی خاص خود هستند، ممکن است در ارتباطات خود با یکدیگر دچار تعارض شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن بر افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین انجام شد. پژوهش ...
بیشتر
: از عوامل موثر در بروز تعارضات بین زوجین، موضوعات و محتویات افکار آنان است. به بیان دیگر، از آنجا که هر یک از زوجین دارای افکار و الگوهای ذهنی خاص خود هستند، ممکن است در ارتباطات خود با یکدیگر دچار تعارض شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن بر افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین انجام شد. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد ده زوج در این پژوهش شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 120-90 دقیقهای تحت مداخله با رویکرد یکپارچه فلدمن قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج عاملی ذهنآگاهی (FFMQ) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، توسط دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. یافتههای بهدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد؛ به این معنا که آموزش الگوی یکپارچه فلدمن موجب افزایش ذهنآگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین شده است؛ و این تاثیر در طی زمان دارای ماندگاری است. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت الگوی الگوی یکپارچه فلدمن میتواند به عنوان یکی از روشهای مداخله مورد استفاده زوج درمانگران و درمانگران خانواده قرار گیرد.